eitaa logo
مشکوه
89 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
3.5هزار ویدیو
292 فایل
جهت ارتباط با ادمین /قربانخانلو @s_khanloo این کانال به یادشهید چمران وموضع دشمن شناسی اینجانب می باشد
مشاهده در ایتا
دانلود
دن به ولایت حقّه امامان معصوم «علیهم السلام»، رستگاری اجتماع را تضمین می کند. اکنون این ولایت حقّه در دست فقیهان قرار دارد و همیشه در جریان است تا به دست صاحب اصلی آن؛ یعنی حضرت صاحب الزمان «عج» سپرده شود. امام خمینی «ره» درباره تداوم خط دوری از دشمنان ولایت می فرماید: «لعن و نفرین و فریاد از بیداد بنی امیه - لعنة اللّه علیهم - ، با آن که آنان منقرض و به جهنم ره سپار شده اند، فریاد بر سر ستم کاران جهان و زنده نگه داشتن این فریاد، ستم شکن است.» 2. ستم ستیزی درگیری حق با باطل، و ستم دیده با ستم گر از نخستین روزهای آفرینش آغاز گشته است و تا قیام حضرت مهدی «عج» ادامه دارد. پیشوایان معصوم «علیهم السلام» با چنگ زدن به کلمه راستین حق، می کوشیدند پیام آزادی و آزادگی را در طول تاریخ طنین افکن سازند. امام حسین «علیه السلام» می فرماید: «ما و بنی امیه بر سر محور «خدا» با هم نزاع کردیم. ما گفتیم: خدا راست گفته است و آنان گفتند: خدا دروغ گفته است.» اینک پیام حقیقت خواهانه آنان از حلقوم فرزندان ستم ستیز انقلاب اسلامی بر می آید. جوانان این سرزمین، پیام عاشورا را دست مایه حرکت خویش در مبارزه با طاغوت داخلی و رویارویی با ستم پیشگان خارجی قرار داده اند. مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند: «ملت عزیز ما در ایام محرم و صفر باید روح حماسه، روح عاشورایی، روح نترسیدن از دشمن، روح توکّل به خدا و روح مجاهدت فداکارانه در راه خدا را در خود تقویت بکنند؛ از حسین «علیه السلام» مدد بگیرند. مجالس عاشورا برای این است که ملت های ما را به حسین بن علی «علیه السلام» و اهداف آن بزرگوار نزدیک تر و آشناتر بکنند. در این ایام، ما باید راه آن ها را فرا بگیریم. یک عده ای کج فهم نگویند که امام حسین «علیه السلام» شکست خورد؛ یک عده ای کج فهم نگویند که راه امام حسین «علیه السلام» این است که همه ملّت ایران کشته بشوند. کدام انسان نادانی ممکن است چنین حرفی بزند؟ یک ملت باید از حسین بن علی «علیه السلام» درس بگیرد؛ یعنی از دشمن نترسد. به خود متکی باشد و به خدای خود توکّل بکند و بداند که دشمن شوکت دارد، اما این شوکت ناپایدار است. بداند اگر چه این دشمن، به ظاهر گسترده و قوی است، اما توان واقعی آن ها کم است. مگر نمی بینید که نزدیک به چهارده سال است که دشمنان خواسته اند جمهوری اسلامی را از بین ببرند و نتوانسته اند؟ آیا علّت آن غیر از ضعف آن ها و قدرت ماست؟ ما قوی هستیم و به برکت اسلام قدرت داریم. ما به خدای بزرگ، متوکّل و متکی هستیم. ما نیروی الهی را داریم و دنیا در مقابل چنین نیرویی نمی تواند بایستد. مقام معظم رهبری این درس را در سخنی دیگر، این گونه تبیین کرده است: «عاشورا یک پدیده ای است در تاریخ اسلام که همواره به نفع مردم و به زیان ستم گران و قدرت های استکباری به کار رفته است. امروز هم نقش عاشورا را قدرت های استکباری درست ارزیابی می کنند که با آن مخالفت می نمایند. عاشورا یک حادثه بزرگ تاریخ اسلام است و بزرگداشت خاطره محرم و شهادت حسین بن علی «علیه السلام» و یاران و فرزندان آن حضرت، یک وظیفه اسلامی است و تنها کسانی با آن مخالفت می کنند که با حسین بن علی «علیه السلام» و بزرگان اسلام یا آشنایی ندارند و یا با آن ها مخالفند و استکبار از عاشورا بیم ناک است و لذا با آن مخالفت می کنند.» 3. ژرف بینی شرکت در مراسم عاشورا سبب روشن بینی انسان می شود. بدین ترتیب، انسان می تواند با پیش بینی حرکت و جهت گیری گروه های سیاسی و اجتماعی، با دیدی روشن و باز تصمیم بگیرد. اهمیت این نکته آن گاه آشکار می شود که بدانیم تقلیدهای کورکورانه سبب می شود انسان در لشکر دشمن جای گیرد و در مقابل حق صف آرایی کند. حضرت علی «علیه السلام» رزمندگان ژرف بین لشکر اسلام را این گونه توصیف می کند: «بصیرت های خویش را بر شمشیرهای شان حمل می کردند.» این سخن بدان معناست که آنان در راه حق، آگاهانه شمشیر می زدند. ژرف بینی در یاران امام حسین «علیه السلام» نیز به چشم می خورد. آنان که در شب عاشورا در زیر خیمه سبز حسین «علیه السلام» گرد آمده بودند، با آگاهی از حادثه فردا، تصمیم گرفتند و با بینش منطقی، جان خود را در طبق اخلاص نهادند. شمار اندکی نیز چون ژرف بینی کامل نداشتند، از لشکر حسین «علیه السلام» جدا شدند و راه خود در پیش گرفتند. پیام آشکار عاشورا این است که در همه صحنه های زندگی، بر اساس شناخت و بینش حرکت کنیم و با یقین و اطمینان از حقانیت راه و روش و شناخت خودی و بیگانه، در راه قدم گذاریم. مقام معظم رهبری درباره ژرف بینی که ره آورد مجلس های عاشوراست، چنین می فرماید: «... باید در این مجالس (عزاداری) نسبت به اصل حادثه عاشورا یک معرفت روشن تر و واضح تری برای مردم به وجود بیاید. این جور نباشد که ما بیاییم در مجلس حسین بن علی «علیه السلام» یک سخنرانی بکنیم یا یک منبر برویم، طوری که اگر در داخل این مجلس، یک آ
دم اهل فکر و تأمل بود که امروز در جامعه ما کسانی که اهل فکر و تأملند، بسیارند و این از برکات انقلاب است با خود فکر کند که ما برای چه به این جا آمده ایم و قضیه چه بود؟ چرا باید برای امام حسین «علیه السلام» گریه کرد؟ چرا امام حسین «علیه السلام» اصلاً آمد کربلا و عاشورا را به وجود آورد؟ باید طوری باشد که اگر برای کسی چنین سؤالی به وجود آمد، شما پاسخ آن را داده باشید.» 4. پیام رسانی به جرئت می توان گفت که حضرت زینب «علیهاالسلام» پس از جایگاه امامت برجسته ترین نقش را در رساندن پیام شهیدان کربلا ایفا نمود. ایشان با توکل و پشتوانه صبری که داشت این مهم را به انجام رسانید. به راستی، خداوند چه صبری به ایشان عنایت کرده بود که توانست این همه مصیبت و دشواری را یکجا تحمل کند؟ زینب «علیهاالسلام» مانند مادر بزرگوارش حضرت زهرا «علیهاالسلام» شجاع ترین زنان جهان بود که به هنگام پشتیبانی از حریم ولایت چنان خطبه های آتشینی خواند که همه را به شگفتی وا داشت. وی با وجود همه دردها و داغ ها علی وار ایستاد و از حق خاندان خویش دفاع کرد. زینب «علیهاالسلام» بهترین الگوی پیام رسانی در مکتب سرخ عاشورا است. اگر افشاگری های زینب «علیهاالسلام» نبود، تهمت های دشمن برای خدشه دار کردن قیام، کارگر می افتاد و اندیشه زندگی آفرین کربلا فراموش می گشت. اگر زینب «علیهاالسلام» نبود، خورشید عاشورا در پس ابرهای سیاه نفاق باقی می ماند و ندای مظلومیت شهیدان کربلا در هیاهوی دین ستیزان گم می شد. زینب «علیهاالسلام» در شام تار غریبان، غریبانه دل را از هر آنچه غیر خدایی است تهی می کند و به خدا می سپارد. او شبانگاه برای خواندن نماز شب بر می خیزد و با پیروی از نماز ظهر عاشورای برادر و امام خویش، به نماز می ایستد. تن خسته زینب «علیهاالسلام» نای بر پا ایستادن ندارد و کوه مصیبت، بر دوش او سنگینی می کند. با این حال دلش، سبک بال به درگاه الهی پر می گشاید و حماسه ای دیگر بر حماسه های کربلا می افزاید. او خدا را فراموش نکرده است و می داند که خدا حاضر و ناظر است. پس شکایت برای چه و اندوه برای که؟ آری! نماز در چنین شبی، دلی عاشورایی می طلبد و هر رکعت این نماز با آن وضعیت که نه خیمه ای مانده و نه چادری بر سر، خشت دیگری بر بنیان فرهنگ سرای عاشورا می نهد و این بردباری حسینی و پایداری زینبی است که قیام سرخ عاشورا را از دیگر قیام ها جدا می کند. حسینی رفتن و زینبی ماندن تنها از عهده کسانی بر می آید که در آموزشگاه کربلا، نام نویسی کرده باشند. 5. مشارکت زنان «زهیر بن قین» یکی از شهیدان سرافراز کربلاست که مانند حر، به صف عاشقان حسین «علیه السلام» پیوست و تا دم آخر از پیمان خود دست برنداشت. او از کسانی بود که در آغاز، از رو به رو شدن با حضرت خودداری می کرد و انتظار نداشت در قیام ایشان حضور یابد. هنگامی که امام حسین «علیه السلام» برای انجام حج به مکه رفت، زهیر نیز با بستگان خود کاروانی تشکیل داده و در مکه مشغول انجام مناسک بود. وی در آن جا از حضور حضرت و انگیزه ایشان برای قیام آگاه گردید. هنگام بازگشت به کوفه نیز به دلیل هم مسیر بودن با کاروان عاشوراییان، می کوشید از منزلگاه حضرت برای توقف کاروان آگاه باشد تا با آنان در یک منزلگاه فرود نیاید. برای او دشوار بود که به درخواست حضرت برای شرکت در قیام، پاسخ رد بدهد. پس ترجیح داد از دور ناظر جریان باشد. از قضا، کاروان زهیر در محلی سرگرم استراحت بود که کاروان امام حسین «علیه السلام» نیز در نزدیکی آن جا بار افکنده بود. زهیر و همراهانش در حال خوردن غذا بودند که ناگهان مردی از سوی امام حسین «علیه السلام» نزد آنان آمد و به زهیر گفت: ای زهیر بن قین! ابا عبداللّه الحسین مرا به سوی تو فرستاده است که بگویم به نزد او بروی. سکوتی مبهم بر حاضران حاکم گردید. هر کس لقمه ای را که در دست داشت، بر زمین گذاشت. در این میان «دُلهم»، همسر زهیر برخاست و به زهیر گفت: سبحان اللّه! پسر پیامبر به سوی تو پیغام فرستاده است و تو به سوی او نمی روی؟! چه شده است که نزد او نمی روی و سخنش را نمی شنوی؟ زهیر از سخن غیورانه همسر خود تکانی خورد. بر خود نهیب زد و به سوی خیمه گاه امام به راه افتاد. چیزی نگذشت که با شادمانی به خیمه بازگشت و صورتش می درخشید. دستور داد خیمه او را جمع کنند و به اردوگاه حضرت انتقال دهند. سپس به همسرش گفت: ای زن! اکنون تو را طلاق دادم و تو آزادی که هر جا می خواهی بروی؛ زیرا نمی خواهم به خاطر من گرفتار شوی. به همراهان خود نیز گفت: این آخرین دیدار من و شماست. هر کس می خواهد، با من بیاید. من برای شما حدیثی نقل می کنم. ما در دریا با دشمن می جنگیدیم. در آن جنگ پیروز شدیم و غنیمت هایی به دست ما آمد. حضرت سلمان فارسی در آن جنگ با ما بود. او به ما گفت: آیا به این پیروزی و آن چه به دست آورده اید، خوشحالید؟ گفتیم: آری، فرمود: هنگامی که آقای جوانان آل محمد (امام حسین «
علیه السلام») را دیدار کنید، آن گاه در جنگ کردن همراه او شادتر هستید از شادی این غنایم. اما همسر او در این میان با ایفای نقش یک زن مسلمان، از تنها گذاشتن او دوری نمود و با یاری او در انجام وظیفه نسبت به امام، سیمای یک زن مسلمان را به نمایش گذاشت.
این پروژه عقیم است ◻️متاسفانه گاه فشارها و فضاسازی ها و جنگ روانی دشمن آنقدر شدید میشود که حتی علاقمندان مخلص به رهبری هم دچار انفعال می شوند و از سر دلسوزی تلاش می کنند شبهه ی استبداد را از دامن پاک رهبری بزدایند. اخیرا برخی پیشنهاد داده اند رهبری هم خوبست با خبرنگاران مصاحبه داشته باشند. ◻️اما آیا اکنون وقت مصاحبه خبرنگاران با رهبری است؟ این را از خود رهبری بپرسیم. ایشان در آخرین دیدار رمضانی با دانشجویان چنین می‌گویند: (سؤالهایی که شد، خب سؤالهای فراوانی است؛ اگر بخواهیم حتّی بعضی از این سؤالها را جواب بدهیم، وقت زیادی را از ما خواهد گرفت. شاید این توقّع من به‌جا باشد که دوستان ما -نمایندگی در دانشگاه‌ها و بعضی از بخشهای مرتبط با دانشجویان و دانشگاه‌ها در دفتر- متعهّد بشوند این سؤالها را پاسخ بدهند. این سؤالها جوابهای روشنی دارد، کما اینکه بعضی از ابهامها و شبهه‌هایی که مطرح میشود، توضیحهای قابل قبولی دارد و میتوان اینها را مطرح کرد و میتوان [درباره‌ی آنها] گفتگو کرد برخی از اشکالاتی که به دستگاه‌ها در بیانات شما عزیزان وجود داشت، اشکالات واردی نیست؛ بعضی وارد است لکن بعضی هم وارد نیست. وارد نبودن اشکال هم به خاطر این است که از شرایط موجود آن موضوع اطّلاع زیادی ندارید؛ از این جهت است که این اشکال طبعاً به ذهن می‌آید؛ و هر کسی در این وضع باشد، این اشکال را دارد. به هر حال میتواند این سؤالها، این ابهامها، این اشکالها در گفتگوهای رو در رو برطرف بشود. سؤال شد که نظر این بنده‌ِی حقیر درباره‌ی جزء جزء حرفهایی که زده میشود یا پیشنهادهایی که داده میشود چیست. خب، برخی از اینها البتّه در اظهارات عمومی بنده قابل فهمیدن است؛ فرض بفرمایید که حالا در زمینه‌ی مسائل عدالت‌خواهی گله میکنید که چرا یک گروهی به تندروی‌های برخی از کسانی که در زمینه‌ی عدالت‌خواهی بحث میکنند، اعتراض دارند؛ خب خود شما هم اعتراض داشتید به بعضی از تندروی‌هایی که در این زمینه انجام میگیرد. نظر من در مورد مسائل مربوط به عدالت‌خواهی نظر روشنی است و مفصّل در این زمینه‌ها صحبت کرده‌ام، بحث کرده‌ام. در برخی از مسائل دیگر هم میتوان اظهار نظرهایی را کرد که باز آن هم به نظر من به عهده‌ی همین دوستانی است که در دفتر ما یا در نمایندگی دانشگاه‌ها مرتبط با بخشهای دانشگاهی و دانشجویی هستند. من البتّه دیگر وارد بحث نمیشوم؛ چون اگر بخواهیم در زمینه‌ی این مسائلی که گفته شد صحبت کنیم، بحثهای طولانی‌ای را در پیش خواهیم داشت.) آنچه دشمن از این پیشنهاد می خواهد القای غیر مستقیم اینست که سرنخ همه ی مشکلات از سوی رهبری است. این مصاحبه انجام بشود یا نشود آنها سود خود را خواهند برد ◻️اما پیشنهاد ما : در زمینه مسائل انقلاب این فهرست از افراد دراولویت مصاحبه قرار دارند روسای سه قوه(راستی چرا آقای علی لاریجانی بدون یک رودررویی شفاف با خبرنگاران بار قوه مقننه را زمین گذاشت و رفت) تک تک نمایندگان و وزرا همه مسئولان دستگاه‌ها و نهادهای مختلف همه اعضای شوراهای عالی در کشور همه مسئولان دستگاههای حوزوی و دانشگاهی به طور ویژه نخبگان حوزوی و دانشگاهی که در این سی سال هر کدام جایی بوده اند بگویند برای حل مشکلات چه کرده اند یا چه ارائه داده اند پیشنهاد می شود سوال های مصاحبه با این عزیزان از بند بند بیانات رهبری خطاب به ایشان و مطالبات رهبری از ایشان در طول این سی سال انتخاب شود ◻️ آنگاه اگر این سوال‌ها پرسیده شد و جواب های قانع کننده و عذر آور داده شد آنگاه نوبت رهبری است درباره سهم خود پاسخ دهد ◻️ما در حسن نیت این پیشنهاد دهندگان تردید نداریم اما متاسفانه توجه نمی شود این پیشنهاد در راستای توجه اذهان در همه ی مشکلات به رهبری است. خطی که دشمن مدتها ست آن را دنبال می کنند ◻️بنابراین برخی علاقمندان رهبری از عملیات روانی دشمن نهراسند و برخی فرصت طلبانِ پروژه فشار اجتماعی بر رهبری ذوق زده نشوند . این پروژه عقیم است ✍🏻یادداشتی از حجت الاسلام ثقفی، مسئول بنیاد فرهنگ و اندیشه انقلاب اسلامی ⬅️ کانال رسمی بنیاد فرهنگ واندیشه انقلاب اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرویس کیهان »  پُشت در کیست؟ چرا می‌ترسند؟ (یادداشت روز)   مهم‌ترین خسارتی که مدیریت ائتلافی مدعی اصلاحات و اعتدال به کشور زد، چه بود؟ امروز قاطبه مردم، خسارت‌های اقتصادی این طیف را در قالب تورم و رکود گسترده و گرفتاری‌های مربوط به‌ اشتغال و ازدواج و مسکن لمس می‌کنند. خسارت‌های امنیتی بزرگی هم به کشور وارد شد که بخش کوچکی از آن برای مردم آشکار شده و اگر نبود قدرت بازدارندگی نظام و بازوان قدرتمند آن، حتما کشور به واسطه رویکرد برخی مدیران منفعل، عرصه دست‌درازی نظامی دشمن می‌شد. همین مدیریت فشل بود که به دشمن جرئت داد سپاه پاسداران را در فهرست تروریسم قرار دهد و سردار سلیمانی (فرمانده پیروز مبارزه با تروریسم در منطقه) را سبعانه ترور کند. اما بخش سوم خسارت‌ها که از همه مهم‌تر است، خسارت‌های فرهنگی و شخصیتی ماست. دشمن پس از آنکه شکست‌های بزرگی را متحمل شد و اوج‌گیری پیشرفت‌های کشورمان را در دهه سوم انقلاب (و آغاز دهه چهارم) دید، به جنگ نرم و جنگ هیبریدی (ترکیب جنگ نرم با تحریم و جنگ نیمه‌سخت) متوسل شد. هدف، انهدام امید و اراده و اعتماد به نفس ملت ایران و اعتمادش به مسئولان برای حل مشکلات بود. بزرگ‌ترین خسارت مدیریت غربگرا و ‌اشرافیت‌زده، در همین مصاف اتفاق افتاد. مشی آنها چنان ضد کارکردی بود که توانست دستمایه جنگ روانی دشمن قرار بگیرد. ناامید کردن مردم، کشتن انگیزه در جوانان، و تزریق روحیه «ما نمی‌توانیم»، همان بود که دشمن می‌پسندید. همین‌ها، ادبیات ما بیچاره‌ایم را تبدیل به راهبرد انتخاباتی و سپس مذاکره کردند و بنابراین تیم مذاکره‌کننده، دست‌بسته پای میز مذاکره رفت. حالا هم که خروجی این رویکرد به تشدید تحریم‌ها ختم شده، ادبیات «ما گرفتار‌تر از همیشه هستیم، تحریم‌ها بیشتر از سال 92 است و درآمدی نداریم» را سرلوحه اظهارات خود کرده‌اند؛ برای توجیه بی‌کفایتی خود و قمار مذاکره‌ای دیگر! آیا این سخن دروغ که «حتی یک قطره نفت هم نمی‌توانیم بفروشیم»، امید دادن به مردم است یا ناامید کردن آنها. بماند که کاهش امکان فروش نفت نسبت به قبل از برجام، سند دیگری درباره ضرورت مواخذه مدیریت «برجام و دیگر هیچ» است. موقعیت اجتماعی طیف مذکور، پس از یک دوره صعودعوام‌فریبانه به جایی رسیده که روزنامه شرق می‌نویسد «در عالم پزشکی به امید نجات بیمار به او تنفس مصنوعی می‌دهند. وضعیت اصلاح‌طلبان، شباهت به بیماری پیدا کرده که برای نجاتش به او تنفس مصنوعی می‌دهند». سربازی که زیادی ترسیده باشد، پنهان می‌شود، لوله اسلحه را بالا می‌گیرد و بی‌هوا به همه طرف رگبار می‌بندد. این، حکایت برخی -بیش- فعالان ائتلاف ‌اشرافیت است. روزی نیست که این بیش‌فعالان سیاسی به سمت چند شخصیت فعال یا نهاد اجتماعی و فرهنگی و سیاسی شلیک نکنند. اما حقیقت این است که از سایه کابوس‌وار کارنامه خویش ‌گریزانند، بی‌آنکه نجاتی از این مالیخولیا متصور باشند. «هر عمل از خیر و شر، کز آدمی سر می‌زند- آن عمل مُزدش به زودی پشت در در می‌زند». می‌دانند که با مردم چه کرده‌اند و مردم درباره آنها چه قضاوتی دارند. از لحاظ نظری، می‌توانند تغییر رویه بدهند و دل مردم را با نشان دادن اراده خدمت به دست آورند، اما ‌اشرافیگری و تمایزطلبی و کام‌جویی از امتیازات و نفوذزدگی، مانع تغییر در آنهاست. پس کدام راه می‌ماند؟ حمله به مجلس و دستگاه قضایی و شورای نگهبان و هیئت‌ها و سخنوران انقلابی و نامزد‌های محتمل انتخابات سال آینده، بلکه حتی نامزد تراشیدن از کسانی که تصمیمی برای این کار ندارند. زمانی، فضاسازی سنگینی علیه آیت‌الله رئیسی کردند که نگرفت و حالا به آقایان قالیباف و جلیلی و... حمله می‌کنند. اما در واقع از مردم می‌ترسند و نه از شخصیت‌های مذکور. گاهی آژیر می‌کشند که چرا روابط مجلس و شورای نگهبان - دو بازوی نهاد تقنین و نظارت- خوب شده و به جای تقابل فرسایشی، به همفکری و هم‌افزایی رسیده است! مجلس یازدهم، هنوز آغاز به کار نکرده بود، به منتخبان جدید حمله می‌کردند که چرا کاری برای مردم نمی‌کنید؟ مجلس که افتتاح شد، رفتند سراغ داغ کردن نزاع در انتخابات هیئت‌رئیسه. وقتی سنگ روی یخ شدند، گفتند اصلا اینها با هم ساخت و پاخت کرده‌اند و حال و حوصله رقابت ندارند! پس از آن هم شروع کردند به زدن نمایندگان موثر و سپس بزرگ کردن حاشیه‌ها در مقابل اولویت‌های مهم اکثریت نمایندگان و اقدامات مثبت در مسیر اصلاح قوانین و نظارت بر عملکردها. وقتی هم دیدند شماری از نمایندگان و رئیس ‌مجلس، به میان مردم و کارگران و تولیدکنندگان و کارآفرینان و حاشیه‌نشین‌ها در مناطق مختلف می‌روند، شروع کردند به جنجال؛ که چه نشسته اید نمایندگان تهران
، برای بازدید میدانی تا خوزستان و سیستان و بلوچستان رفته‌اند! به روی خود نیاوردند که نمایندگان مجلس، در قبال همه ملت و کشور مسئولند. وقتی مالیخولیا عود کرده باشد، چنان اختیار را سلب می‌کند که ناچار، درباره خطر پوپولیسم آژیر بکشند؛ چرا که شماری از نمایندگان، خود را نوکر مردم یافته و به جای مدیریت از راه دور، مشکلات را از زبان خود مردم شنیده‌اند! این خود زنی اگر مالیخولیا نیست، پس چیست؟ اگر عقل‌شان زائل نشده بود، خود پیشقدم این رویکرد درست که بدیهی‌ترین ادب وکالت مردم است، می‌شدند. یا، حالا که دیگران قضای مسئولیت آنان را به جا می‌آورند، زبان به تشکر می‌گشودند. یا، خود را به ندیدن می‌زدند و سکوت می‌کردند. اما گویا سندرم مغز و زبان بی‌قرار موجب می‌شود انگشت‌نما‌ترین واکنش را نشان دهند. از این مدعیان دموکراسی می‌پرسیم؛ مگر رکن مردم‌سالاری، چیزی غیر از مردم است؟ آیا مردم فقط سر صندوق رای محترمند و بعد از آن، باید با آنها مانند افراد مبتلا به بیماری واگیر رفتار کرد؟ اما اگر مراد از پوپولیسم، وعده‌های عوام‌فریبانه و غیرواقعی است، چه کسی پوپولیست‌تر از خود شما که هفت، هشت سال، درِ باغ سبز نشان دادید اما درهای گرفتاری و مضیقه را به روی مردم گشودید؟! آنها سال‌ها فرصت داشتند به میان مردم بروند و حق نوکری را در کسوت مدیر و نماینده مجلس ادا کنند. اما جز در چند ماهه منتهی به انتخابات، این حق را از ولی‌نعمتان دریغ کردند. حالا هم که منتخبان جدید، به بدیهی‌ترین وظیفه نمایندگی عمل می‌کنند، جماعت بدعمل صدای‌شان درآمده که؛ این چه طرز ادای مسئولیت است؟ شما را چه به آب آشامیدنی و گاز و برق و جاده و مسکن و ‌اشتغال و کسب و کار مردم؟ می‌گویند پای درد دل مردم نشسته‌اید، پس پوپولیست هستید! با زبان بی‌زبانی می‌گویند رفتار شما، به هم زدن نرخ و طلبکار کردن مردم است! عصبانی هستند از اینکه توانسته بودند از سیاست و مدیریت «معیار زدایی» کنند؛ اما حالا منتخبانی روی کار آمده‌اند که رفتارشان، تراز‌های اسلامی و انقلابی را برای سنجش صلاحیت مسئولان احیا کرده است. بزرگ‌ترین شکنجه برای ‌اشراف، فروتن شدن در برابر مردم و عَرَق نوکری ریختن برای آنان است. ملت ما، بارها پیروزی در جنگ‌های نابرابر را تجربه کرده است. آن موفقیت‌های خیره‌کننده چگونه به دست آمد؟ فرماندهان رشید ما، پیش از همه به خط می‌زدند و به جنگ موانع می‌رفتند، سپس به نیروها می‌گفتند پشت سر ما بیایید. این رفتار بسیج‌کننده و خط‌شکن، همان رمز موفقیت و محبوبیت کم‌نظیر حاج قاسم سلیمانی است که کمر آمریکا را در منطقه شکست. اما مدیرانی هم هستند که کلی توجیه درباره ضرورت فلان تدبیر می‌آورند و مخاطب را تشویق به قبول آن می‌کنند؛ در عین حال، حاضر به نیم‌ساعت حضور نمادین میدانی برای زدودن نگرانی‌های محتمل نیستند. جالب اینکه همین طیف، به دیگران می‌گویند در دفتر کارتان بنشینید و به میان مردم و میدان مشکلات نروید؛ که اگر رفتید، انتخاباتی است! انگار فقط فصل انتخابات باید به میان مردم رفت و وعده‌های قلنبه سلنبه داد. از یاد نبرده‌ایم خرداد 98 از یک معاون حقوقی ارشد پرسیدند «اگر اختیارات کافی ندارید، چرا در انتخابات وعده‌‌های بسیاری دادید؟» و او گفت «شما انتخابات بدون وعده در دنیا دارید؟ آن ‌وقت دیگر انتخابات نمی‌‌شود. مگر می‌شود بگویی من در انتخابات شرکت می‌‌کنم اما کار خاصی نمی‌‌توانم انجام دهم؟» میان مردم رفتن، پیشکش! چرا باید آقای وزیر گلایه‌مند باشد که نمی‌تواند ده دقیقه با مافوق خود ملاقات کند و مشکلات حوزه مسئولیتش را بازگو کند؟ دفتر سخنگوی دولت ۱۶ خرداد ۱۳۹۸ اعلام کرد وزیر آموزش و پرورش به دلیل شرکت در انتخابات مجلس از سمت خود استعفا داده و رئیس‌جمهور نیز با این استعفا برای کاندیداتوری موافقت کرده است. اما اکنون آقای بطحایی درباره علت واقعی استعفایش می‌گوید «من یک یادداشتی را خدمت آقای رئیس‌جمهور نوشتم. وقت‌شان اجازه نداد که من خدمت‌شان برسم و توضیحات را حضورا عرض بکنم. آقای رئیس‌جمهور این وقت را نداشتند. اعتراف می‌کنم که به من برخورد. توضیح داده بودم که رتبه‌بندی معلمان این طور... محرمانه هم یک نامه گذاشتم رویش که در آن، حضور در مجلس را بهانه کردم برای اینکه فضاسازی هم نشود. طی چند ساعت بدون اینکه به من بگویند، گفتند با استعفا موافقت شده. می‌توانستم یک سری مصاحبه کنم اما نکردم. به عنوان وزیری که سکان تعلیم و تربیت کشور را به دستش سپردید، آیا این قدر ارزش ندارد که 10 دقیقه به او فرصت بدهید و بیاید و توضیحاتش را به شما بدهد؟!» قوه قضائیه از زمستان 97، دستخوش تحولات مثبت بسیاری شده است. عزم بهبود روند‌های قضایی، کوتاه کردن دست مفسدان دانه‌درشت، و ارتباط مستقیم و مداوم با مردم در دوردست‌ترین نقاط و شنیدن مشکلات‌شان، در اولویت قرار گرفت. اکنون نیز چند ماه است برخی منتخبان مجلس جدید، به مسابقه خدمت پیوسته‌اند و می‌کوشند
ضمن سرکشی به مناطق دور و نزدیک، به وظایف نظارتی و صیانتی خود عمل کنند. سایر مدیران هم می‌توانند به این پویش و مسابقه مبارک بپیوندند تا امید و اعتماد مردم احیا شود و از این طریق، بسیج‌گری‌های بزرگ ملی برای از هم گسیختن حلقه‌های تنگنای اقتصادی فراهم شود. مردم، شیرینی این مسابقه را می‌چشند و از جا بر می‌خیزند. این هم‌افزایی متقابل مردم و مسئولان می‌تواند حصار تحریم و خودتحریمی را در هم بشکند. محمد ایمانی  ایران سامانه 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تلویزیون امنیتی من و تو وابسته به خانواده پهلوی، در اقدامی نادر کارشناس خود را به خاطر انتقاد از وابستگی شدید محمدرضا پهلوی به غرب بازداشت کرد و مورد شکنجه قرار داد. این اولین تلویزیونی است که علنی می شود در داخل ساختمانش بازداشتگاه دارد ✅‌‌کانال بصیرت را به بهترین دوستان و همکاران خود  سفارش کنید.💐 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🇮🇷 @basirat_fa 🇮🇷www.basirat.ir
🤭✅✅مجادله درباره انتخاب لاریجانی به عنوان نامزد نهایی اصلاح طلبان محمد عطریانفر،عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران به ایلنا گفت: آقای لاریجانی از منظر تاریخی، متعلق به جریان اصولگرایی است، اما حداقل از سال ۸۴ تا به امروز رفتار، منش و نوع سیاست‌ورزی ایشان شباهت‌های زیادی به رویکردهای اصلاح‌طلبانه داشته و تجربه سه دوره مجلس ایشان هم نوعی رضایت‌مندی را از سوی اصلاح‌طلبان در کنار خود دارد، لذا عطف عنایت به امثال آقای لاریجانی زمانی می‌تواند مطرح باشد که اصلاح‌طلبان از ارائه نیروی متحد و مشترک میان احزاب متبوع خود دچار امتناع و یا محرومیت شوند. این فعال سیاسی اصلاح‌طلب اظهار داشت: چه بسا در شرایط انقباظی و صعوبت برای اصلاحات در سال ۱۴۰۰ هم واقعه‌ای مشابه آنچه که در سال ۹۲ رخ داد، رقم بخورد. در آن شرایط از میان گزینه‌های موجود ممکن است گزینه‌هایی مثل لاریجانی که از چهره‌‌های معقول اصولگرایی است، مورد بحث و گفت‌و‌گو قرار گیرد. اما اصلاحات در این شرایط تاکید بر یک رقابت تمام عیار بین یک نیروی متصل به جبهه اصلاحات با یک شخصیت معقول از اصولگرایان دارد. 📌نشریه اخبار و تحلیل‌های یکشنبه، ۳۰ شهریورماه https://basirat.ir/fa/news/324855/ ✅‌‌کانال بصیرت را به بهترین دوستان و همکاران خود  سفارش کنید.💐 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🇮🇷 @basirat_fa 🇮🇷www.basirat.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت‌های حیرت‌انگیز استاد رحیم‌پور از کنفرانسی که در دانشگاه ژاپن داشت ... + اگر حرف بزنیم ما رو بدبخت میکنن! ☑️ @Sh_Aviny