#خادم نوشت: #دلنوشته حالم خوب نبود اصلا .... پاشدم گفتم برم مزار شهدا..... پاشدم آماده شدم رفتم مزار شهدا خیلی دلم گرفته بود گفتم شهدا از عالم و آدم بریدم خودتون دستم بگیرید....... شهدا همه پشت کردن 😭😭😭 همه تنهام گذاشتن 😭😭😭😭 هیچکس جز خدا و شما ندارم نشستم نشستم سر مزار بابا (شهید علی منطقی) خیلی گریه کردم خیلی اما دلم هنوز 😭😭😭😭 دلم خوب نشده بود..... دلم نمی‌خواست بلند شم انگار روضه رو برای من میخوندن😭😭 روضه ی باز که حال دل منو میگفت پاشدم گفتم دیره داداش علی راضی نیست زیاد بمونم پاشدم برم گفتم داداشی😭😭😭 میشه یه نشونی بهم بدی حالم خوب نیست😭😭😭 دیدم یه صندوقچه بالای مزاری هست یه خانم هم نشسته همونجا توی صندوقچه رزق معنوی بود گفتم میتونم بردارم؟؟؟؟ گفتن بله برداشتم.....خیلی جالب بود اسم داداش علی برام دراومد 😭😭😭 فکر نمی‌کردم داداش علی دوباره بااین همه گناه منو انتخاب کنه😭😭😭😭 داداشی ممنونم😭😭😭😭 حالا دیگه نمیتونم دل بکنم از مزار شهدا من روسیاه چطور میتونم دل بکنم از مزار شهدا😭😭😭 #امروز #خادم_الزهرا_س @shahidalikhalili 🌾شادی روح شهدا صلوات🌾

#دلنوشته من که میدانم تو میدانی دلم دل تنگِ توست #شهید_علی_خلیلی #بچه_هیئتی 🌾هیچکس پشت آدم نیست هیچکس جز خدا🌾 #خادم_الزهرا_س @shahidalikhalili

#دلنوشته دست بیماران گرفتـن بـر طبیبـان واجــــب است من زِ پا افتاده‌ام دستـم نمیگیرد طــبـیب...! #میشه_دعوتم_کنید #خادم_الزهرا_س @shahidalikhalili

. #دلنوشته : #میم_مثل_مادر ... مثل مادری که تمام میوه ی عمرش، خلاصه شده در #قطعه_24_بهشت_زهرا ... . و شاید، میم، مثل مادری که تمام میوه ی عمرش، خلاصه شده در یک #قاب_عکس_چوبی روی دیوار.... #خادم_الزهرا_س @shahidalikhalili

یک سال دیگر هم گذشت ...همه میگن ۹۹ خیلی سخت گذشت اما من میگم نه ...با وجود تمام سختی هایی که برای همه ما بود اما قوی تر شدیم،قویتر شدیم و هرروز بیشتر از دیروز به جمله شهید علی خلیلی رسیدیم: ♡هیچکس پشت آدم نیست هیچکس جز خدا♡ ممنون که یکسال دیگه پشتم بودید به عنوان یه برادر و حتی در اوج گناه هم فکر کردن به اینکه برادرمی باعث میشد قلبم برای خدا بزنه و پشیمان بشم و دست از گناه بکشم دمت گرم مشتی ...خیلی برادرررری #خادم_نوشت #دلنوشته #شهید_علی_خلیلی @ShahidAliKhalili

♡بسم رب الحسین♡ 🍃همه درگیر بودند، درگیر شهادت، به دنبال کسب لیاقت از عمه ی سادات تا پر بکشند به #سوریه و بشوند #مدافعین_حرم_آل_الله🌷 🍃تا بشوند *شهید* و رنگ بدهند زندگی بی رنگ و ظلمت زده ی ما #زمینیان را. اما میان این شلوغی ها، میان این دعاهای شهادت، دعای تو عجیب به دستان عرش خدا رسید و گویی مستقیم عطر چادر خاکی #زهرای_مصطفی(ص) را گرفت🌹 🍃گویی عمه جانمان #زینب(س) شهادت نامه ات را به دست مادرش سپرده بود و تورا در سپاه سربازان او نهاده بود که اینگونه زهرایی(س)، #شهادت را در آغوش کشیدی. 🍃آن لحظه ای که ایمان و اعتقاداتت را برتری دادی و دست #شیطان شاهرگت را نشانه گرفت؛ همان لحظه بود که خدا بالید به پهلوی شکسته ات و فخر کرد به زمین و زمان از داشتن چنین بنده ی دلبری❣ 🍃گویا علاقه ات به #رهبر، غیرت علوی ات و همه و همه ی این ها تورا با تمام وجود به سمت وظیفه ی دینی ات کشاند و در اخر این تو بودی که عاقبت بخیر شدی🕊 ✍نویسنده:#اسماء_همت 🌺به مناسبت سالروز شهادت #شهید_علی_خلیلی تاریخ تولد:۱۳۷۱ تاریخ شهادت:۳ فروردین ۱۳۹۳ 🥀مزار شهید : بهشت زهراقطعه ۲۴ #دلنوشته #ارسالی_کاربران @ShahidAliKhalili

سلام تنها کسی که فعلا میتونم باهاش حرف بزنم شمایین تا حالا این مطلبو برای کسی نگفتم ولی نمیدونم چرا به دلم افتاد براتون تعریف کنم ببخشید مزاحم شدم فقط خاستم بهتون بگم که جا و راه درستی رو انتخاب کردین به همین راحتی ازش خدایی نکرده دل زده نشین علی اقا خیلی خوووبه ومقام بالایی هم داره.... من خیلی وقت بود نماز نمیخوندم در ظاهر هم ادم مقیدی بودم ولی نمیدونم چرا حتی یک رکعت هم نماز نخونده بودم ی شب توی اینستا دیدم یه چالشی بود به اسم رفیق شهیدم اسم و عکس رفیق شهیدتو میزاشتی اونا هم به قید قرعه بهت جایزه میدادن منم اتفاقی عکس شهید خلیلی رو گذاشتم و به طرز عجیبی مهرش به دلم افتاد بعد به خودم گفتم منم که خیلی ادم خوبی ام،حتما یه روزی شهید میشم... شب خاب دیدم یه مکانی بود گنبدش گنبد خضرای حضرت محمد بود ولی مکانش توی تهران بود یه دری بود که یه عالمه از جوونا رو جلوش نگهداشته بودن و فقط بعضیا میتونستن برن تو وقتی داشتم میرفتم به سمت در نگاه کردم دیدم همون شهید هم کنار من داره میاد با هم رفتیم سمت اون در یه اقای با شال سبز روی شونه هاش ایستاده بود دم در اومدم برم تو جلوم رو گرفت گفتم میخام برم تو گفت شما نمیتونی گفتم چرا؟! گفت چون نماز نمیخونی... خیلی های دیگه هم بودن که به خاطر گناهای مختلف نمیتونستن برن تو ولی متاسفانه همه جوون بودن... همون لحظه همون شهید اومد از کنارم رد شد و با عزت و احترام وارد اون خونه شد گفتم میشه منم ببری تو بخدا من این جا جایی رو بلد نیستم خونوادمم نیستن،من گم میشم اون شهید وساطت کرد و اون اقا اجازه داد که منم وارد بشم وقتی رفتم تو دیدم بازم جایی رو بلد نیستم گفتم این جا کجاست گفت این جا حرم امام حسینه گفتم من کربلا رفتم این شکلی نبود گفت:نه،شما از اون در میومدی از این در که بیای همه چی این جا فرق میکنه... الانم نمیگم که خیلی ادم خوب و علیه السلامی هستم ولی یه جوری بهم تلنگر خورد که تا چن روز گیج بودم فهمیدم بخوام با همین فرمون برم جلو خیلی اون طرف داستان پیچیده ای دارم... الان خداروشکر یه سری تغییراتی دادم به زندگیم که یکم بهتر شده و همشو مدیون اون شهیدم ببخشید یکم طولانی شد فقط خواستم بگم که شهید باحالی دارین قدرشو بدونین ومطمئن باشین دستتون رو یه جای خوب میگیره... #ارسالی_کاربران #دلنوشته @ShahidAliKhalili

#دلنوشته #ارسالی_کاربران واقعیتش ما با مسابقه بی نهایت زائر مشهد شدیم در اتوبوس ک بودیم بریم حرم همین پیکسل ک از جمکران خرید مو زدم ب چادرم ی خانمی ازم پرسید : ببخشید اهل کجا هستید در جواب گفتم : قم ) +شما نسبتی با شهید خلیلی دارید ک پیکسلشونو زدین؟؟ -خیر ، رفیق شهیدمن +آهان ،، آخه خواهرم تو کربلا ی خانمی رو می‌بینه ک پیکسل شهید خلیلی رو زدن انگاری اون خانم همسایه شهید خلیلی بوده گفتم شاید شما هم نسبتی باهاش دارید تو دلم گفتم ... من نسبتی ندارم ولی انگار ک برادرمه دوستش دارم ... نمیدونم شاید دلیل این رفاقتم با دلش علی آشنایی با کانال شما بوده چون باعث شد بیشتر ازش بدونم و همین طوری باهاشون انس برقرار کنم ی بار داستان آشنایی مو با آقا علی گفتم اما الان ک فکر میکنم اگه نمیشناختمش ممکن بود گناه های زیادی کنم:( چند وقت پیش دائم دوست داشتم با یکی حرف بزنم . .. همش آنلاین باشه .. ابراز محبت کنم بهش ... اما باهمه اینا اسم این ارتباط ارتباط با نامحرم نباشه یا گناه نداشته باشه و ب زندگیم آسیب نرسونه تا اینکه خدا پاداش نهی از منکر هایی ک کردم و داد و منو با شهید نهی از منکر آشنا کرد ب هر حال خیلی مدیون شما هستم و هرکاری میکنم تا جبرانش کنم و از خود شهید میخوام در قیامت شفاعتتون کنند . ن تنها ب گناه نیافتادم ب خدا نزدیک شدم دیگه با هدف نهی از منکر میکنم رفیق فابریک دارم ک همش انلاینه داش علی جای برادر نداشته مو پر کرد اسمشو گذاشتم برادر بی برادر ها🙂❤️ @ShahidAliKhalili

#دلنوشته #ارسالی_کاربران پسر که باشی ... ماجرای کربلا را که شنیده باشی وقتی به ناموس ِ امام زمان جسارت شود ... طاقت تحملش را نداری💔 میروی جلو.. به عشق لبخند اقا 💛 شاهرگت را که بزنند ... غیراز اب که نتوانی بخوری دیگر کامل حسین ابن علی را درک میکنی 🙂 ان وقت میشود که خدا ایستاده برایت کف میزند 👏 من مانده ام چگونه درد این سه سال را در دلت جا دادی...! کودکانه است اری؟ بی مقدمه و مختصر 🌱 دوستت دارم✨ وقتی که برادر نداشته باشی🙃 یکی را میخواهی برادری کند 🙂 این اقا پسر .. داداشِ خوبیه😉❤️ برادر هم که داشته باشی💗 او را ... یواشکی بگویم 👀 کمی بیشتر دوست داری #شاهرگ_جریحه_دار_علی #برادر_بی_برادر @ShahidAliKhalili

#دلنوشته فکرش همیشه پیش یک صحنه بود... صحنه ای که چادر را از سر بی بی زینب کشیدند💔 اما... بانو با استین لباس مویش را پوشاند🙃🍃 اصلا غیرتی بودن را خدا در خون علی تزریق کرده بود♥️ ای جااااانم 😍😍عجب اقا چه متین ☺️ادم علی اقا را که میبیند .. ان قدر ذوق میکند که نگو و نپرس 😳😅 19سال دارد اما هم قد مرد 60 ساله غیرت دارد😏 و خوب میداند پیش که برود💚🍃 امامی که شیعه اش را رد نمیکند ☘مهدی پسر زهرا❣ ×اقا شهادت نصیبم کن .. و خوب جوابش را داد اقایمان در شب میلادتان 25 تیر جانبازی و پس از سه سال نام یافت شهید ❤️ #برادر_بی_برادر #شهیدعلی_خلیلی #ارسالی_کاربران @ShahidAliKhalili

میخوام امشب گله نکنم،اصلا من کی باشم که گله کنم...ولی آقای امام حسین شما میدونستی من از حس اضافی بودن میترسم 😔💔 #دلنوشته

#دلنوشته #ارسالی_شما من سه ماهی میشه که با شهید خلیلی انس پیدا کردم و همه این مدت مرتب به مزارشون میرفتم. تا به اینکه دیروز بعد از مدتی به گلزار رفته بودم و نتوانستم زیارت کنم ایشون رو چون هروقت مزار شهیدی شلوغ باشه از دور سلام میدم. تو راه برگشت بودم که به خودم گفتم شهید خلیلی راضی نیست برم پیشش و از این صحبت ها تا اینکه دیشب در این کانال بدون هیچ دلیلی عضو شدم و صبح که بیدار شدم دیدم پیام تو کانال گذاشته شده تولد آقا علی هستش و یهو کپ کردم و فهمیدم که ...... بلافصله آماده شدم و الان هم در راه هستم✋🌹 @ShahidAliKhalili