#حکایت_بهلول
بهـلول هــارون را در حــمام دید و
گفت: به من یک دینار بدهڪاری
طلب خود را مــےخــواهــم.
هــارون گفت: اجازه بده از حمــــام
خارج شوم منڪه اینجا عـریانم
و چــیزی ندارم بدهم بهلول گفت:
در روزقیامت هم اینچنین عریان
و بیچیز خــواهــــے بود!!
پس طلبدنیا را تا زندهای بده
ڪه حمـام آخـرت گـرم اســت و
دستـتخــالـی
"شهیدبرزگر"💫
@ShhahidBarzegar65
از خیاطی پرسیدند:
زندگی یعنی چه ؟
گفت : دوختن پارگی های
روح با نخ توبه !!!!
🌸🍃🌸🍃🌸
از باغبانی پرسیدند :
زندگی یعنی چه ؟
گفت: کاشت بذر عشق
در زمین دلها، زیر نور ایمان !!!!!
🌸🍃🌸🍃🌸
از باستان شناسی پرسیدند :
زندگی یعنی چه ؟
گفت : کاویدن جانها برای
استخراج گوهر درون !!!!!
🌸🍃🌸🍃🌸
از آیینه فروشی پرسیدند :
زندگی یعنی چه ؟
گفت : زدودن غبار آیینه دل
با شیشه پاک کن توکل !!!!!
🌸🍃🌸🍃🌸
از میوه فروشی پرسیدند :
زندگی یعنی چه ؟
گفت : دست چین خوبی ها
در صندوقچه دل !
«بهترین تعبیر زندگی را برایتان آرزومندم»
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
یه جوری
درباره آدمها قضاوت کنید...
که اگه یه روزی
خلافش بهتون ثابت شد
شرمنده
خودتون نشید !!!
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
🥀رمز شكستن قفل و پيدا كردن شهيد ....
🌟يك بار اتفاق افتاد كه بچه ها چند روز مى گشتند و شهيد پيدا نمى كردند.
رمز شكستن قفل و پيدا كردن شهيد، نام مقدس حضرت زهرا (س) بود.
١٥ روز گشتيم و شهيد پيدا نكرديم.
🌟بعد يك روز صبح بلند شده و سوار ماشين شديم كه برويم. با اعتقاد گفتم: «امروز شهيد پيدا مى كنيم، بعد گفتم: كه اين ذكر را زمزمه كنيد:
دست منو عنايت و لطف و عطاى فاطمه (س)
منم گداى فاطمه، منم گــــــداى فاطمه (س) »
🌟تعدادى اين ذكر را خواندند. بچه ها حالى پيدا كردند و گفتيم:
«يا حضرت زهرا (س) ما امروز گداى شماييم. آمده ايم زائران امام حسين (ع) را پيدا كنيم. اعتقاد هم داريم كه هيچ گدايى را از در خانه ات رد نمى كنى.» همان طور كه از تپه بالا مى رفتيم، يك برآمدگى ديدیم.
🌟كلنگ زديم، كارت شناسايى شهيد بيرون آمد. شهيد از لشگر ١٧ و گردان ولى عصر (عج) بود. يك روز صبح هم چند تا شهيد پيدا كرديم. در كانال ماهى كه اكثراً مجهول الهويه بودند.
🌟اولين شهيدى كه پيدا شد، شهيدى بود كه اول مجروح شده بود.
بعد او را داخل پتو گذاشته بودند و بعد شهيد شده بود. فكر مى كنم نزديك به ٤٣٠ تكه بود.
بعد از آن شهيدى پيدا شد كه از كمر به پايين بود و فقط شلوار و كتانى او پيدا بود.
🌟بچه ها ابتدا نگاه كردند ولى چيزى متوجه نشدند. از شلوار و كتانى اش معلوم بود ايرانى است. ١٥ _ ٢٠ دقيقه اى نشستم و با او حرف زدم و گفتم: كه شما خودتان ناظر و شاهد هستى. بيا و كمك كن من اثرى از تو به دست بياورم. توجهى نشد.
🌟حدود يك ساعت با اين شهيد صحبت كردم، گفتم: اگر اثرى از تو پيدا شود، به نيت حضرت زهرا (س) چهارده هزار صلوات مى فرستم. مگر تو نمى خواهى به حضرت زهرا (س ) خيرى برسد.
بعد گفتم: كه يك زيارت عاشورا برايت همين جا مى خوانم. كمك كن.
🌟ظهر بود و هوا خيلى گرم. بچه ها براى نماز رفته بودند. گفتم: اگر كمك كنى آثارى از تو پيدا شود، همين جا برايت روضه ى حضرت زهرا (س) مى خوانم. ديدم خبرى نشد.
🌟بعد گريه كردم و گفتم: عيبى ندارد و ما دو تا اين جا هستيم؛ ولى من فكر مى كردم شما تا اسم حضرت زهرا (س) بيايد، غوغا مى كنيد. اعتقادم اين بود كه در برابر اسم حضرت زهرا (س) از خودتان واكنش نشان مى دهيد.
🌟در همين حال و هوا دستم به كتانى او خورد.
ديدم روى زبانه ى كتانى نوشته است: « #حسين_سعيدى از اردكان يزد.» همين نوشته باعث شناسايى او شد. همان جا برايش يك زيارت عاشورا و روضه ى حضرت زهرا (س) خواندم.
📚 کتاب کرامات شهدا
"شهیدبرزگر"💫
@shahidBarzegar65
✍ حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
گویند: روزی ابلیس ملعون خواست
با فرزندانش از جایی به جای دیگر
نقل مکان کند، خیمهای را دید، و گفت:
اینجا را ترک نمیکنم
تا آنکه بلایی بر سر آنان بیاورم.
به سوی خیمه رفت و دید گاوی به
میخی بسته شده و زنی را دید
که آن گاو را میدوشد،
بدان سو رفت و میخ را تکان داد.
با تکان خوردن میخ، گاو ترسید و به هیجان
درآمد و سطل شیر را بر زمین ریخت و پسر
آن زن را که در کنار مادرش نشسته بود
لگدمال کرد و او را کشت.
مادر بچه با دیدن این صحنه عصبانی شد
و گاو را با ضربه چاقو از پای درآورد و او را
کشت.
شوهر آن زن آمد و با دیدن فرزند کشته
شده و گاو مرده، همسرش را زد و او را
طلاق داد.
سپس خویشاوندان زن آمدند و آن مرد را
زدند، و بعد از آن نزدیکان آن مرد آمدند و
همه با هم درگیر شدند و جنگ و دعوای
شدیدی به پا شد!!
فرزندان ابلیس با دیدن این ماجرا تعجب
کردند و از پدر پرسیدند: ای وای، این چه
کاری بود که کردی؟!
ابلیس گفت:
کاری نکردم فقط میخ را تکان دادم.
❣بیشتر مردم فکر میکنند کاری
نکردهاند، در حالی که نمیدانند چند
کلمهای که میگویند و مردم می شنوند،
سخن چینی است.
مشکلات زیادی را ایجاد میکند.
دوستی و صفا صمیمیت را از بین میبرد.
کینه و دشمنی میآورد.
طراوت و شادابی را تیره و تار میکند.
دلها را میشکند.
بعدا کسی که اینکار را کرده فکر میکند
کاری نکرده است فقط میخ را تکان داده
است!
قبل از اینکه حرفی را بزنی، مواظب
سخنانت باش !
مواظب باش میخی را تکان ندهی !🦋
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
#شهید_اسماعیل_حیدری
نامه پدر : علی نقی
تاریخ تولد :1347/12/2
محل تولد: آمل
تاریخ شهادت:1392/5/28
محل شهادت: سوریه
✍ماه رمضان سال97 همراه با خانوادۀ شهدا برای افطار دعوتشده بودیم.حاج قاسم هم حضور داشت.خودش سر تکتک میزها میآمد و احوالپرسی میکرد.بهمحض اینکه من را دید احوال فرزندانم را پرسید.همیشه اینطور بود، اسم بچههای خانوادۀ شهدا خوب یادشان میماند. پسرم حسین کنارم نشسته بود.از او تشکر کردیم که در مهمانی حضور دارد و ما ر ا به این افطاری دعوت کردهاند.با رویی گشاده گفت:شما هم دعوت کنید ما میآییم.
باورمان نمیشد که حاج قاسم وقت داشته باشد به منزل ما بیاید.گفتم: شما بااینهمه گرفتاری چطور میتونید وقت بذارید به خونۀ ما بیایید؟ اصلاً چطور شمارا پیدا کنیم؟ نگاهش را به حسین انداخت و گفت:حسین آقا به من زنگ بزنه من میام.حاج قاسم هنوز چند قدمی از ما دور نشده بود که از حسین پرسیدم:«حسین جان،حاج قاسم شوخی که نمیکنه؟» حسین هم حسابی تعجب کرده بودو فقط جواب داد: فکر نمیکنم،کاملاً جدی بود.
دوهفتهای گذشت.به حسین گفتم:زنگ بزن و حاج قاسم را دعوت کن.حسین به شماره تلفن یکی از رفقای حاج قاسم زنگ زد،حاج قاسم در ایران نبود.دو هفتۀ بعد باز هم زنگ زدیم، دومرتبه حاج قاسم نبود.چند روز گذشت.ساعت۷صبح بود. تلفن منزلمان زنگ خورد، یکی از پشت تلفن گفت: حاج قاسم سلام رساندند و گفتند برای ناهار به منزل شما میام.
روای:
همسر شهید
🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا
و#شهید_اسماعیل_حیدری_صلوات🌱
اللّهم صلّ على محمّد و على آل محمّدو عجّل فرجهم
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅#سخنرانی_مذهبی
🚨ظهور وقتیه که مولا #امام_زمان (عج) صدا بزنه:
خدایا! اینا دیگه طاقت ندارن 😫
🎧 حجت الاسلام پناهیان
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
💫 #جملاتےڪهباطلابایدنوشت 💫
1 - باﺭﺍﻥ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﺎﺭﺩ ﻫﻤﻪ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺳﺮ ﭘﻨﺎﻫﻨﺪ ! ﺍﻣﺎ ﻋﻘﺎﺏ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺟﺘﻨﺎﺏ ﺍﺯ ﺧﯿﺲ ﺷﺪﻥ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﺑﺮﻫﺎ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻣﯿﮑﻨﺪ ! " ﺍﯾﻦ ﺩﯾﺪﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﻣﯿﮑﻨﺪ ! "
2 - ﺍﻧﺴــﺎﻧﻬﺎﻯ ﺑــﺰﺭﮒ ، ﺩﻭ ﺩﻝ ﺩﺍﺭﻧـــﺪ ! ﺩﻟـﻰ ﮐﻪ ﺩﺭﺩ ﻣﻰ ﮐﺸـــﺪ ﻭ ﭘﻨﻬـﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﻟـﻰ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ ﻭ ﺁﺷﮑـﺎﺭ ﺍﺳﺖ !
3 - ﺩﺭ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺑﯿﻦ ﺷﯿﺮ ﻭ ﺁﻫﻮ ، ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺁﻫﻮﻫﺎ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ! ﭼﻮﻥ: ﺷﯿﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﻏﺬﺍ ﻣﯽ ﺩﻭﺩ ﻭ ﺁﻫﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ! ﭘﺲ: " هدف ﻣﻬﻢ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻧﯿﺎﺯ ﺍﺳﺖ .
4 - نعره ﻫﯿﭻ ﺷﯿﺮﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﭼﻮﺑﯽ ﻣﺮﺍ ﺧﺮﺍﺏ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ ، ﻣﻦ ﺍﺯ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﻮﺭﯾﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ .
5 - ﯾﮏ ﺷﻤﻊ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺷﻤﻊ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺭﺍ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺫﺭﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﻧﻮﺭﺵ ﮐﺎﺳﺘﻪ ﻧﺸﻮﺩ !
6 - ﻣﺸﮑﻞ ﻓﮑﺮ ﻫﺎﯼ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﻫﺎﻧﺸﺎﻥ ﭘﯿﻮﺳﺘﻪ ﺑﺎﺯ ﺍﺳﺖ !
7 - ڪاش به جاے اینڪه دستے بالاے دست بود ، دستے توے دست بود !
8 - اگر تمام شب را در حسرت خورشید گریه ڪنے فقط خود را از لذت دیدار ستاره ها محروم ڪرده ای.
9 - و اما آخر اینڪه خدایا حرف دل هیچ ڪس را بغض نڪن.
10-یادمان باشد با شڪستن پاے دیگران ما بهتر راه نخواهیم رفت.
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
•
خواندن #زیارت_عاشورا شده بود
کار هر روزش...
شلمچه بود که چشماش مجروح شد.
کم کم بیناییش رو از دست داد،
با این حال زیارت عاشورا خواندنش ترک #نشد..
باضبط صوت هم زیارت عاشورا گوش می داد
هم روضه.... توی ماه محرم حالش خراب شد.
پدرش می گفت :
« هرروز می نشستم کنار تخت برایش
زیارت عاشورا می خواندم...
اما روز عاشورا یه جور دیگه
زیارت عاشورا خواندیم...
10 صبح بود که از من پرسید:
بابا! حرّ چه روزی شهید شد؟
گفتم: روزعاشورا...
گفت:
دعاکن من هم امروز حٌرّ امام حسین بشم...
ظهر که شد، گفت:
بابا! بی قرارم... بگو مادر بیاد...
بعد هم گفت:
برایم سوره ی #فجر بخون،
سوره ی امام حسین(علیه السلام)...
شروع کردم به خوندن ...
به آیه «یا ایتها النفس المطمئنه
ارجعی الی ربک راضیه مرضیه»
که رسیدم، خیلی گریه کرد..
گفت: دوباره بخوان...
13 یا 14 بار براش خواندم...
همین جورگریه می کرد...
هنوز سیر نشده بود،
خجالت کشید دوباره اصرار کنه...
گفت: بابا! مادر نیومد؟
گفتم: نه هنوز
گفت: پس خداحافظ
قرآن رو گذاشتم روی میز برگشتم
انگار سالها بود که جون داده...
شهید#محمدتقی_شمس🕊🌹
"شهیدبرزگر"💫
@shahidBarzegar65
انسان با سه چیز مغرور میشود؛
1- نام بزرگ
2- خانه بزرگ
3- لباس فاخر
اما افسوس که بعد از مرگ؛
1- نامش... مرحوم
2- خانه اش... قبر
3- لباسش... کفن
بر چرخ فلک مناز که کمر شکن است
بر رنگ لباس مناز که آخر کفن است
مغرور مشو که زندگی چند روز است
در زیرِ زمین شاه و گدا یک رقم است👌🏻
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
پیر مردی قد خمیده
در حال عبور ازخیابان بود،
جوانی از اوپرسید :
پیرمردبگوببینم...
این کمان را چند خریدی؟
پیرمرد گفت :
گذر زمان به تو هم
رایگان خواهد داد،
صبر داشته باش
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
آنان که به من بدی کردند ، مرا هشیار کردند ...
آنان که از من انتقاد کردند ، به من راه و رسم زندگی آموختند ...
آنان که به من بی اعتنایی کردند ، به من صبر وتحمل آموختند ...
آنان که به من خوبی کردند ، به من مهر و وفا ودوستی آموختند ...
پس خدایا :
به همه ی آنانی که باعث تعالی دنیوی واخروی من شدند ،
خیر ونیکی دنیا وآخرت عطا بفرما .
شهید دکتر چمران
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای مدافع حرمی که جاروکش حرم شد و شهادتش را از امام رضا گرفت..
🔹قسمتی از مصاحبه همسر شهید #مصطفی_بختی از شهدای مشهدی مدافع حرم، که از ارادت خاص این شهید به امام رضا گفت.
شهید مدافع حرم🕊🌹
#مصطفی_بختی
"شهیدبرزگر"💫
@shahidBarzegar65
💠 مولا علی علیه السلام:
آنکه همتش آخرت باشد، به نهایت آرزویش می رسد
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
ازآن موقع قدر کشورم ایران را می دانم
که به غربت سفرکردم
مهربانی دراینجاباوطنم زمین تا آسمان فرق دارد....
مردم اینجا اینطور مهربانند ...!
دیدند کفش ندارم ، برایم پاپوش دوختند ...!
دیدند سرما میخورم ، سرم کلاه گذاشتند ...!
و چون ؛ برایم تنگ بود ، کلاه گشادتری !
و دیدند هوا گرم شد ، پس کلاهم را برداشتند ...!
و چون دیدند ...
لباسم کهنه و پاره است ؛ به من وصله چسباندند ...!
و چون از رفتارم ،
فهمیدند که سواد ندارم ؛ محبت کردند و حسابم را رسیدند ...!
خواستم در این ظلمتکده ؛
خانه بسازم ؛ نانم را آجر کردند ! گفتند کلبه بساز ...!
پس مصمم شدم تا به مهربانکده خودم سفرکنم....
وقتی به وطنم برگشتم
عکسهایی بر دیواردیدم...
جوانانی ازجنس بلور که برای ماندن شرافت؛ازجان وهستی خودشان هم گذر کردند...
تا درامنیت کامل نفس بکشیم
وقتی دلمان ازهمه عالم گرفت
باامنیت درخیابانهاقدم بزنیم
چگونه تشکرکنم
فرقی نمیکند شهیدعلی وردی باشد یاشهید عجمیان یا...
شهدای امنیت ؛غیرت؛ناموس؛وطن و...
گذشتن مرد می خواهد
ماهم یادمان برودتاریخ حافظه خوبی دارد
ذات تک تک آدمهارا به آینده نشان می دهد...
خدایا: ماکه غریب کُشی بلدنبودیم.
اماعده ای آن طرف دنیا نشسته اند وهر روز توبره خودرا از خون ایرانیان پُرمیکنند
تا با الگوی غرب گرایی آشناکُشی را یاد جوانان ما دهند...
این وصله هابه ملت مانمی چسبد
خدایا:بصیرت را رزق هر روزمان کن...
🌹یادشهدا....باید دریادها بماند...
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شـاید پاییز🍁
حکایتِ عشقِ زنجیروارِ🍁
برگهاست🍁
هرکدام به خاطرِ دیگری🍁
خودشان را به زمین میاندازند🍁
و صدای خشخش🍁
خرد شدنشان در زیر پای ما🍁
آخرین پچ پچهاییست که می گوید🍁
شما آدمهانیز🍁
از پیِ هم می روید🍁
یکی زودتر ودیگری دیرتر....🍁
وبدانیدکه🍁
هر آمدنی رفتنی دارد....🍁
پس قدرهر برگ از دفترزندگی را بدانید .. 🍁
خدایا پائیز عمرمان را شهادت در راه خودت قراربده انشالله....🍁
پاییـزتون مبارک 🍁🍂
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایات تکان دهنده از شهدا
شعری که وصیت شد.....
خاطره جالب خادم امام رضا علیه السلام از شهید سردار حاج قاسم سلیمانی
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
🌙#شب_جمعه
#امام_حسین (ع) شناسنامهٔ ماست
داشتیم پیکر شهدامون رو با کشته های بعثی تبادل می کردیم که ژنرالِ عراقی گفت: چند تا شهید⚘️هم ما پیدا کردیم، تحویل تون میدیم.
یکی از شهدایی که عراقی ها پیدا کرده بودند، پلاک نداشت.
سردار باقرزاده پرسید: از کجا میدونید این شهیـد ایرانیه؟ اینکه هیچ مدرکی نداره!
ژنرال بعثی گفت: با این شهید یه پارچهٔ قرمز رنگ پیدا کردیم که روش نوشته بود: "یا حسین شهید"
فهمیدیم ایرانیه
📚 آسمان مال ماست (کتاب تفحص) / ص ۳۷
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
13.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امیرالمومنین امام علی علیه السلام :
🌷خداوند ، شهدا را در قیامت با چنان جلال و نورانیتی وارد محشر می کند که اگر انبیا سواره از مقابل آنان عبور کنند به احترام شهیدان پیاده می شوند !
📚بحارالانوار/جلد ۱۰۰/ ص۱۳.
🌷چهل و سومین سالگرد بزرگداشت هفته دفاع مقدس و یاد و خاطره شهدا و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس گرامی باد .
#یاد_شهدا با صلوات🌹
"شهیدبرزگر"💫
@shahidBarzegar65
مرحوم آیت الله سید محمدهادی میلانی
رحمة الله دچار بیماری معده شده بودند
پروفسور برلون را از اروپا برای جراحی
ایشان آوردند
جراح حاذق پس از یک عمل سه ساعته
زمانی که آن مرجع تقلید در حال به هوش
آمدن بودند به مترجم دستور داد
تمام کلماتی که ایشان در حین به هوش
آمدن میگویند را برایش ترجمه کند
مرحوم آیت الله میلانی در آن لحظات
فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی را قرائت
میکردند
پس از این مساله پروفسور برلون گفت:
شهادتین را به من بیاموزید
از این لحظه میخواهم مسلمان شوم
و پیرو مکتب این روحانی باشم
وقتی دلیل این کار را پرسیدند
پروفسور برلون گفت: تنها زمانی که
انسان شاکله وجودی خود را بدون اینکه
بتواند برای دیگران نقش بازی کند
نشان میدهد، در حالت به هوش آمدن
بعد از عمل است و من دیدم این آقا
تمام وجودش محو خدا بود
در آن لحظه به یاد اسقف کلیسای کانتربری
افتادم که چندی پیش در همین حالت
و پس از عمل در کنارش ایستاده بودم
دیدم او ترانههای کوچه بازاری جوانان
آن روزگار را زمزمه میکند
در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت نزد
کدام مکتب است و بعد از آن هم وصیت کرد
وی را در شهری که مرحوم میلانی را در آن
دفن کردهاند به خاک بسپارند
و این چنین شد که مزار این پروفسور
مسیحی، مسلمان شده در خواجه ربیع
محل مراجعه مردم و افرادی است که
حقیقت اسلام را باور کرده اند قرار دارد
هیچ کافر را به خواری منگرید
که مسلمان مردنش باشد امید
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
☑️#خاطرات_شهدا
⭐️#شهید_مدافع_حرم
🥀🕊 شهید عبدالمهدی کاظمی
آیت الله بهجت دست روی زانوی او گذاشت و پرسید: جوان! شغل شما چيست؟
گفت: طلبه هستم.
آیت الله بهجت فرمود: بايد به سپاه ملحق بشوی و لباس سبز مقدس سپاه را بپوشی. ️
سپس پرسید: اسم شما چیست؟
گفت: فرهاد
فرمود: حتماً اسمت را عوض كن. اسمتان را يا عبدالصالح يا عبدالمهدی بگذاريد. شما در شب امامت #امام_زمان (عج) به شهادت 🦋 خواهيد رسيد.
شما یکی از سربازان مولا (ع) هستيد 🥰 و هنگام ظهور با ايشان رجوع می کنید.
شهید عبدالمهدی کاظمی شهیدی که طبق تعبیر آیت الله بهجت برای خوابی که دیده بود، در شب امامت امام زمان عج در ۲۹ آذر ماه ۱۳۹۴ در سوریه به شهادت رسید.
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۳برادر....
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65