eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
8.9هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
6.1هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط و سفارش کتاب از قفس تا پرواز (زندگینامه شهید محمدعلی برزگر): @ShahidBarzgar ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق تبلیغات شما👇 @Mahya6470 لینک کانال https://eitaa.com/24375683/10791
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدی که به‌خاطر یک پیچ بیت‌المال، هزاران کیلومتر را برگشت! 🔹روایتی از شهید عبدالله ایجادی که به خاطر بازگرداندن یک پیچ از بیت‌المال هزاران کیلومتر راه رفته را برگشت و آن را تحویل داد. 🆔@ShahidBarzegar65
⭐️ 🌹🕊 شهید مجید قربانخانی 🌀به روایت: مادر شهید دو روز قبل از اعزامش وقتی لباسهای نظامی اش را شسته بودم، به خانه آمد و رفت لباسها را خيس خيس پوشيد، دی ماه بود و هوا سرد 🥶. گفتم چرا لباس ميپوشی؟ سرما ميخوری. گفت: من از پرواز جا ماندم و دوستانم رفتند، می خواهم بچه ها را سركار بگذارم و الکی با لباس نظامی از زير قرآن رد شوم و عكسم را بين بچه ها پخش كنم. گويا نقشه اش بود كه به اين ترتيب از زير قرآن ردش كنيم اما من احتياط كردم و حتی نميخواستم از او عكس بگيرم كه گفت: مريم خانم! جو گير نشو. قرآن كه بالای سرم نمیگيری! 🙁 حداقل عكس بگير 📸. به ناچار عكسش را انداختم. پنجشنبه بود و شنبه‌ اش بدون خداحافظی رفت...😢 🆔@ShahidBarzegar65
6.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روشنفکری.... شماهم واسه هرکاری فردا فردا میکنید؟!😔 میگماچرا برای خودمون وقت نمیزاریم🤔 برای چی دنبال رویای خودمون نمیریم؟😡 🆔@ShahidBarzegar65
8.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢 سرود جانسوز..‌👆 قمارباز بازنده ✏️ رهبر انقلاب: دولتهایی که قمار عادّی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی را برای خودشان شیوه‌ کار قرار میدهند، دارند اشتباه میکنند... به قول اروپایی‌ها دارند روی اسب بازنده شرط‌بندی میکنند. امروز وضع رژیم صهیونیستی وضعی نیست که مشوّق نزدیکی به او باشد؛ نباید این اشتباه را بکنند. رژیم غاصب، رفتنی است. ۱۴۰۲/۰۷/۱۱ 🖼 | 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان انگشتر زمرد حاج قاسم سلیمانی! ❤️من همانم که دلم لک زده لبخندت را... کجائی حاج قاسم... چشمت را دور دیدندو قدست را ویران کردند... بیا نگین رکاب دلهای شکسته قدسیان باش 🆔@ShahidBarzegar65
این‌ها همان کسانی هستند که استراحت و خواب را گذاشتند برای بعد از شهادت ✅️آیا ما امروز راه شهدا را ادامه می‌دهیم؟ 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سفارش امروز شهدا.... خیلی قشنگه... شهیدحرف دل شهدا رومیگه... اگه صدای شهدا روهمین الان بشنویم... بنظرتون چی به ما میگن؟! 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁و تنها خداست که هر روز ☕️از نشان دادن خورشیدش به 🍁آنها که اهل دیدن هم نیستند ☕️هرگز خسته نمی شود ازمحبت وهدایت بندگانش... 🍁تونیزهمچون خالقت نا امیــد نشو از رحمت پروردگارت ... لحظه هاتون پراز آرامش الهی☕ 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
واقعی....(خیلی قشنگه) توی قصابی بودم که یه پیرزن اومد تو مغازه و یه گوشه ایستاد. یه آقای جوان خوش تیپ هم اومد تو گفت: «آقا ناصر، قربون دستت پنج کیلو فیله گوساله بکش عجله دارم.» آقای قصاب شروع کرد به بریدن فیله و جدا کردن اضافه‌هاش. همینجور که داشت کارشو انجام میداد رو به پیرزن کرد گفت: «شما چی میخواین مادر جان؟» پیرزن اومد جلو یک پونصد تومنی مچاله گذاشت تو ترازو گفت: «لطفاً به اندازه همین پول گوشت بدین آقا.» قصاب یه نگاهی به پونصد تومنی کرد و گفت: «پونصد تومان! این فقط آشغال گوشت میشه مادر جان.» پیرزن یه فکری کرد و گفت: «بده مادر، اشکالی نداره، ممنون.» قصاب آشغال گوشت های اون آقا رو کند و گذاشت برای اون خانم. اون آقای جوان که فیله سفارش داده بود همین جور که با موبایلش بازی می‌کرد رو به خانم پیر کرد و گفت: «مادر جان اینا رو واسه سگتون میخواین؟» خانم پیر رنگش پرید و سرخ و سفید شد و با صدای لرزان نگاهی به اون آقا کرد و گفت: «سگ؟!» آقای جوان گفت: «بله، آخه سگ من این فیله‌ها رو هم با ناز میخوره، سگ شما چجوری اینا رو میخوره؟!» خانم پیر با بغض و خجالت گفت: «میخوره دیگه مادر، شکم گرسنه سنگم میخوره.» آقای جوان گفت: «نژادش چیه مادر؟» خانم پیر گفت: « اینا رو برای بچه هام میخوام قراره آبگوشت بار بذارم، خیلی وقته گوشت نخوردن!» با شنیدن این جمله اون جوون رنگش عوض شد. یه تیکه از گوشت های فیله رو برداشت گذاشت رو آشغال گوشت های اون خانم پیر. خانم پیر بهش گفت: «شما مگه اینارو برای سگتون نگرفته بودین؟» جوون گفت: «چرا مادر » خانم پیر گفت: «بچه های من غذای سگ نمیخورن مادر» بعد گوشت فیله رو گذاشت اون طرف و آشغال گوشت هاش رو برداشت و رفت. موقع خرید حواسها به دل خیلیا باشه... چون حداقل بعضیا...حداکثر خیلیاست... اگر مستضعفی ديدی، ولی از نان امروزت به او چيزی نبخشيدی، به انسان بودنت شک کن 🆔@ShahidBarzegar65