eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
8.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
5.6هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط و سفارش کتاب از قفس تا پرواز (زندگینامه شهید محمدعلی برزگر): @ShahidBarzgar ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق تبلیغ ارزان👇 @Mahya6470 لینک کانال https://eitaa.com/24375683/10791
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی محفل غم خوردن نیست... درسته هرکس گرفتاری خودش روداره... ولی تا امتحان ندیم که قبول نمی شیم... 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوای دلتنگی...👆 یاصاحب الزمان... غیبتت هنوزهم ادامه دارد چرایش را نمی پرسم... چون خوب میدانم... آمدنت ؛ بستگی به خودم؛ پرونده سراسر شرمندگیم دارد... 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه... کن لولیک دلنشین مقام معظم رهبری ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد... "شهیدبرزگر"💫 🆔@ShahidBarzegar65
... ⬅️ مرحوم علامه طهرانی می‌گوید: دوستی داشتم از اهل شیراز به نام حاج مومن که به رحمت ایزدی واصل شده است مرد بسیار روشن دل، با ایمان و با تقوائی بود می‌گفت: مکرر خدمت حضرت حجت‌ بن الحسن‌ العسکری‌ عج رسیده‌ام و مطالب بسیاری را از ایشان نقل می‌کرد و از بعضی هم ابا می‌نمود از جمله اینکه می‌گفت: یکی از ائمه‌ جماعات شیراز روزی به من گفت: بیا به زیارت حضرت رضا‌ علیه‌السلام برویم یک ماشین دربست اجاره کرد و برخی از تجار نیز در معیت او بودند حرکت نموده به شهر قم رسیدیم و در آنجا یکی دو شب برای زیارت حضرت معصومه‌ سلام الله علیها توقف کردیم و بعد به تهران رسیدیم و سپس به طرف مشهد مقدس راه افتادیم از نیشابور که گذشتیم، دیدیم مردی عامی در حالی‌ که فقط یک خورجین داشت از کنار جاده به طرف مشهد می‌رود اهل ماشین گفتند این مرد را سوار کنیم ثواب دارد، چند تن از دوستانم پیاده شدیم و از او خواهش کردیم سوار ماشین ما شود قبول نمی‌کرد تا بالاخره پس از اصرار زیاد حاضر شد سوار شود به شرط آنکه کنار من بنشیند و هر چه بگوید مخالفت نکنم سوار شد و کنار من نشست در تمام راه برای من صحبت می‌کرد و از وقایع بسیاری خبر میداد و آنچه را که در آینده تا زمان مرگم برایم پیش می‌آید گفت من از اندرزهای او بسیار لذت می‌بردم و آشنائی با چنین شخصی را از موهبت‌ پروردگار و ضیافت حضرت رضا‌ علیه‌السلام دانستم کم کم رسیدیم به قدمگاه به موضعی که شاگرد شوفر از مسافرین گنبدنما می‌گرفتند همه پیاده شدیم، موقع ظهر بود خواستم بروم و با رفقای شیرازی خود مثل گذشته بر سر یک سفره ناهار بخورم گفت آنجا مرو بیا با هم غذا بخوریم من خجالت کشیدم که پیش رفقای شیرازی نروم زیرا پیوسته در کنار هم غذا می‌خوردیم ولی چون ملزم شده بودم از حرف‌های او سرپیچی نکنم به ناچار با آن مرد موافقت کردم گوشه‌ای رفتیم و نشستیم از خورجین خود سفره‌ای بیرون آورد، نان تازه در آن بود با کشمش سبز شروع به خوردن کردیم برایم آن نان و کشمش بسیار لذتبخش بود پس از اینکه هر دو سیر شدیم گفت حالا می‌خواهی به رفقای خود سر بزنی و تفقدی کنی عیبی ندارد من برخاستم و به سراغ آنها رفتم و دیدم کاسه‌ای که مشترکاً از آن غذا می‌خورند پر از خون است و دست و دهان آنها به خون آلوده شده و خود اصلاً متوجه نیستند که چه می‌خورند هیچ نگفتم چون مأمور به سکوت در همهٔ احوال بودم نزد آن مرد بازگشتم گفت بنشین، دیدی رفقایت چه می‌خورند؟ تو هم از شیراز تا اینجا غذایت از همین چیزها بوده اما تا به حال نمی‌دانستی! غذای حرام و مشتبه چنین رنگ و طعمی دارد  گفت: حاج مؤمن وقت مرگ من رسیده من از این تپه بالا می‌روم و آنجا می‌میرم این دستمال بسته را بگیر در آن پول است صرف غسل و کفنم کن و هر جا که آقا سید هاشم صلاح بداند همانجا دفن کن گفتم: ای وای! تو می‌خواهی بمیری! گفت: ساکت باش من می‌میرم و این را به کسی نگو سپس رو به مرقد حضرت رضا علیه‌السلام ایستاد و سلام عرض کرد و بسیار گریه کرد و گفت: تا اینجا به پابوس آمدم ولی سعادت بیش از این نبود که به کنار مرقد مطهرت مشرف شوم از تپه بالا رفت و من حیرت زده و مدهوش بودم گوئی زنجیر فکر و اختیار از کفم بیرون رفته بود به دنبال او از تپه بالا رفتم دیدم به پشت خوابیده و پاهایش را رو به قبله دراز کرده و با لبخند جان داده است گوئی هزار سال است که مرده است از تپه پائین آمدم و به سرعت رفتم پیش آقای سید هاشم و سایر رفقا و داستان را گفتم خیلی تأسف خوردند و مرا مؤاخذه کردند که چرا به ما نگفتی و از این اتفاقات مطلع ننمودی؟ گفتم: خودش دستور داده بود و اگر می‌دانستم که بعد از مردنش نیز راضی نیست حالا هم نمی‌گفتم راننده ماشین و شاگرد حضرت آقا و سایر همراهان تاسف خوردند و همه با هم به بالای تپه آمدیم و جنازه او را پائین آورده و داخل ماشین قرار دادیم و به سمت مشهد رهسپار شدیم حضرت آقا می‌فرمودند: حقاً این مرد یکی از اولیای خدا بود که خدا مشرب صحبتش را نصیب تو کرد و باید جنازه‌اش با احترام دفن شود وارد مشهد شدیم، حضرت آقا مستقیم به حضور یکی از علما رفت و این واقعه را توضیح داد آن مرد عالم با جماعتی بسیار آمدند جنازه را غسل داده و کفن نمودند و بر او نماز خواندند و در گوشه‌ای از صحن مطهر دفن کردند و من مخارج را از دستمال میدادم چون از دفن فارغ شدیم، پول دستمال نیز تمام شد نه یک شاهی کم و نه یک شاهی زیاد مجموع پول آن د ستمال دوازده تومان بود ✨به روایت مرحوم علامه طهرانی... ↲معادشناسی، جلد۱، صفحه ۱۰۰ تا ۱۰۴ 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چندماہ بعد عقدمون من وآقامحمد رفتیم بازار واسه خرید. من دوتا شال خریدم. یکیش شال سبز بود که چند بار هم پوشیدمش اما یه روز محمد به من گفت: خانومی اون شال سبزت رو میدیش به من؟حس خوبی به من میده، شما سیدی و وقتی این شال سبز شما هـمراهـمه؛ قوت قلب می‌گیرم. گفتم:آره که میشه. گرفتش و خودش هم دوردوزش کرد وشد شال گردنش تو هـر ماموریتی که می‌رفت یا به سرش می‌بست یا دور گردنش مینداخت. تو ماموریت آخرش هم هـمون شال دور گردنش بود که بعد شهادت برام آوردن...💔 🆔@ShahidBarzegar65
14.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روشنفکری اگر کاری ارزشمنده معطل نکن... واگر نه.. ما فقط یک بارفرصت عمرکردن داریم... 🆔@ShahidBarzegar65
سرکار خانم مهری کرج: چرا احتمال سکته در حمام زیاد است مترجم : تقی طاهری آبکنار سکته مغزی معمولاً در حمام زیاداست زیرا زمانی که شروع به حمام کردن می کنیم، ما ابتدا سر و موی خود را با آب داغ خیس می کنیم که این یک رویکرد اشتباهی است. بدیهی است اگر ابتدا بر سر خود آب داغ بریزید، خون به سرعت به سمت سربالا می رود و ممکن است رگ های مغز را پاره کند. در نتیجه، سکته مغزی اتفاق می افتد و سپس فرد زمین می خورد. گزارشی که در مجله انجمن پزشکی کانادا منتشر شده است بیان می کند که خطراتی که قبلاً پیش‌بینی می‌شد منجر به سکته مغزی یا سکته کوچک شود در واقع دیرپا و حتی خطرناک‌ تر هستند. بر اساس مطالعات متعدد در سراسر جهان، موارد مرگ یا فلج ناشی از سکته مغزی در حین استحمام روز به روز در حال افزایش است. به گفته پزشکان، فرد باید با رعایت برخی قواعد استحمام کند. اگربدون رعایت قواعد صحیح، حمام کنیم، احتمال فوت در حین استحمام وجود دارد. هنگام حمام نباید ابتدا بر سر و موهای خود آب داغ بریزیم زیرا گردش خون در بدن انسان در دمای خاصی است. دمای بدن انسان کمی طول می کشد تا با دمای بیرون سازگار شود. به گفته پزشکان، ریختن آب داغ روی سر ابتدا سرعت گردش خون را افزایش می دهد، خطر سکته مغزی نیز بطور هم زمان افزایش می یابد. فشار خون بیش از حد، می تواند شریان های مغز را پاره کند. روش صحیح حمام کردن ابتدا بر روی پاها آب داغ بریزید سپس به آرامی به سمت بالای بدن این کار را ادامه دهید. در پایان باید بر سر خود آب داغ بریزیم. افراد مبتلا به فشار خون بالا، کلسترول بالا و میگرن باید از این روش پیروی کنند. بیاییم این اطلاعات را در اختیار والدین و بستگان سالمند خود قرار دهیم. عزیزانی که فشارخون بالا یا مریضی در بستر دارند، کف پاها را، سشوار داغ بگیرند. بویژه هنگامی که احساس می کنند فشارخون بالاست. قبل از ورود به حمام نیز کف پاها را سشوار داغ بگیرند. این اقدام سریعاً فشارخون را پایین می آورد. سیستم ایمنی قوی بر تمام بیماری ها پیروز می شود. پس از پایان فرآیند شستشوی بدن، به تدریج آب داغ درحال ریزش بر روی سر و بدنمان را سرد می کنیم، بطوری که آب کاملاً سردشود. با این کار هم خطر سکته مغزی را از خود رهانیده ایم و هم سیستم ایمنی را تقویت نموده ایم. بدن برای این که مجدداً به دمای طبیعی برگردد، سوخت و ساز را بالا می برد. یعنی چربی انباشته را می سوزاند تا بدن گرم شود ❤️اللهم عجل لولیک الفرج 🕋 🆔@ShahidBarzegarzegar65
🍁 🌹فوق العاده قشنگه👌 معلم پای تخته نوشت یک با یک برابر است.... یکی از دانش آموز ها بلند شد و گفت: خانوم اجازه یک با یک برابر نیست...☝️ معلم که بهش بر خورده بود گفت: بیا پای تخته ثابت کن یک با یک برابر نیست... دانش آموز با پای لرزون رفت پای تخته و گفت: خانوم من هشت سالمه علی هم هشت سالشه.... شب وقتی پدر علی میاد خونه با علی بازی میکنه اما پدر من شبها هر شب من و کتک میزنه.... چرا علی بعد از اینکه از مدرسه میره خونه میره تو کوچه بازی میکنه اما من بعد از مدرسه باید برم ترازومو بر دارم برم رو پل کار کنم.... محسن مثل من 8سالشه چرا از خونه محسن همیشه بوی برنج میاد اما ما همیشه شب ها گرسنه میخوابیم.... شایان مثل من 8سالشه چرا اون هر 3ماه یک بار کفش میخره و اما من 3سال یه کفش و میپوشم... حمید مثل من 8سالشه چرا همیشه بعد از مدرسه با مادرش میرن پارک اما من باید برم پاهای مادر مریضم و ماساژ بدم و... معلم اشکهاش و پاک کردو رفت پای تخته و تخته رو پاک کردو نوشت... یک با یک برابر نیست...!!! 🆔@ShahidBarzegar65
26.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آوای فرزند...👆👆 یک نماهنگ بسیار زیبا با موضوع فرزند آوری تقدیم به نگاه گرمتان حضرت آقا فرمودند: هرکس در راه فرزندآوری قدمی برداره درثواب نمازشبم شریکه... 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه... کن لولیک دلنشین مقام معظم رهبری ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد... "شهیدبرزگر"💫 🆔@ShahidBarzegar65
... شخصی در مجالس سیدالشهدا علیه السلام خدمت می‌کرد و زیر لب این شعر را میخواند: حسین دارم چه غم دارم؟! مرحوم شیخ رجبعلی خیاط با دیدن این شخص در دل خود گفت: خوش بحال این شخص ، آقا سیدالشهدا علیه السلام به این شخص تفضل خواهد کرد و او را از هم و غم‌های قیامت نجات خواهد داد. پس از مدتی شیخ رجبعلی شبی در خواب دید که محشر به پا شده و امام حسین علیه السلام به حساب مردم رسیدگی می کند و آن شخص هم در ابتدای صف، نزدیک حضرت قرار دارد. شیخ رجبعلی میفرمود: با خود گفتم: امروز روز توست ؛ گوارایت باد! ناگهان دیدم که امام حسین علیه السلام به فرشته‌ای امر فرمودند که آن مرد را به انتهای صف بیندازد. در آن هنگام حضرت نگاهی به من کرد و با ناراحتی فرمود: شیخ رجبعلی! ما رئیس دزدها نیستیم! از سخن آن حضرت تعجب کردم و پس از بیدار شدن جستجو کردم که شغل آن‌ مرد چیست؟! و فهمیدم که عامل توزیع شکر است و شکر را به جای این که با قیمت دولتی به مردم بدهد ، آزاد می‌فروشد. 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
20.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خوابی آرام بخش برای مادر وپسر... خاطره ای زیبا ازشهیدفهمیده 🆔@ShahidBarzegar65
مادرشهیدان جعفری خیلی ناراحت ودلشکسته بود؛دستان خسته اش را گرفتم گفتم:چی شده مادر؟! گفت:یکی ازهمسایه ها بهم گفته عکس پسرای شهیدت رو از سر در ورودی آپارتمان بردار؛شایدیه همسایه راضی نباشه... دلم گرفت ازاین همه بی معرفتی!! مادرگفت:عکس پسرامو برداشتم. با ناراحتی گفتم:چرامادر؟! حالا اون آدم حرف نامربوط زده ؛ما مدیون شما وشهدا هستیم؛خواهشا عکسهارو دوباره بگذارید... هرچی اصرار کردم فایده نداشت.دلش راضی نمی شد. گفتم:مادر؛عکسشون رو بدین ؛بگذارم درفضای مجازی..همه ببینند.اونجا خیلیا عاشق شهداهستند. رفت باذوق عکسهارو آورد. 🌹(آقاعلیرضا وآقابهزادجعفری نژاد)🌹 تا میتونید این بنر رونشربدین تا دل این مادرشادبشه وبچه هاش ازغربت دربیان متاسفم...داریم به کجامی رسیم...اونیکه بایدنگاهمون کنه شهداهستند نه ما... ...💌🌹🙏 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روشنفکری... 🎥 دانشمند سوئیسی در ۶۳ سالگی مسلمان شد. ⭕️ در ۶۷ سالگی حافظ قرآن شد. 👈به مریض‌هایش اسلام و وضو را پیشنهاد می‌کند. اللهم عجل لولیک الفرج 🕋 🆔@ShahidBarzegar65
ببینیدچقدرقشنگ وآموزنده است این پندنامه... 🌹🕊 شهید کمیل ایمانی 📝توبه نامه شهید خدایا توبه می کنم 👈از اینکه گاهی اوقات حسد کردم 👈از اینکه گاهی زیبایی قلمم را به رخ دیگران کشیدم 👈از اینکه مرگ را فراموش کردم 👈از اینکه گاهی منتظر ماندم تا دیگری ابتدا به من سلام ✋🏻 کند 👈از اینکه ایمانم به بنده ات، بیشتر از ایمان به تو بود 😭 👈از اینکه حق والدینم را ادا نکردم 👈از اینکه در امر به معروف و نهی از منکر گاهی کوتاهی می کردم 👈از اینکه واجبی را به خاطر مستحبی رها کردم 👈از اینکه تعهدهایی که با تو بستم، بشکستم 👈از اینکه ایثارم کم بود 👈از اینکه در نمازم گاهی به چیزی جز به تو فکر کردم 👈از اینکه تعهد کردم مواظب اعمالم باشم ولی نشدم 👈از اینکه در سختی ها گاهی به جای تو به بنده ات رو آوردم 😓 👈از اینکه سنجیده و حساب شده 🤔 و با فکر سخن نگفتم 👈از اینکه قول دادم ولی خلاف عمل کردم شادی روح شهدایک شاخه گل صلوات🌹 🆔@ShahidBarzegar65
هر کس دنیا را از زاویه دید خود قضاوت میکند... گاهی بهتر است جای خودرا برای بهتر دیدن عوض کنید. ‌ ‌🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادش بخیر...قدیما هرگز نفهمیدیم.. چرا برای بزرگ شدن این همه بی تاب بودیم ... 🆔@ShahidBarzegar65
برای نوجوانهای کانال: کشاورزی یک مزرعه بزرگ گندم داشت زمین حاصلخیزی که گندم آن زبانزد خاص و عام بود. هنگام برداشت محصول بود، شبی از شبها روباهی وارد گندم زار شد و بخش کوچکی از مزرعه را لگدمال کرد و به پیرمرد کمی ضرر زد. پیرمرد کینه روباه را به دل گرفت بعد از چند روز روباه را به دام انداخت و تصمیم گرفت از حیوان انتقام بگیرد ! مقداری پوشال را به روغن آغشته کرده به دم روباه بست و آتش زد. روباه شعله ور در مزرعه به این طرف و آن طرف میدوید و کشاورز بخت برگشته هم به دنبالش در این تعقیب و گریز گندمزار به خاکستر تبدیل شد ! وقتی در پی انتقام هستیم باید بدانیم آتش این انتقام دامن خودمان را هم خواهد گرفت ! بیخیال.... انتقام فقط آرامش امروزت رامیگیرد... 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه... کن لولیک دلنشین مقام معظم رهبری ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد... "شهیدبرزگر"💫 🆔@ShahidBarzegar65
‌‌‌ ...(خیلیا نشنیدین جالبه...) یکی از اساتید ریاضی دانشگاه تهران نقل می‌کرد:‌‌‌ قرار بود جمع منتخبی از اساتید و نخبگان ریاضی برای شرکت در کنفرانسی بین المللی به یکی از کشور های غربی برن ‌‌‌ وقتی سوار هواپیما شدم دیدم یه روحانی تو هواپیماست، ‌‌‌‌به خودم گفتم بفرما اینا سفر خارجی هم ما رو ول نمیکنن ‌‌‌‌ رفتم پیشش نشستم بهش گفتم: حاج آقا اشتباه سوار شدید مکه نمیره ها!!! ‌‌‌گفت: میدونم ‌‌‌‌گفتم: حاجی قراره ما بریم کنفرانس علمی شما اشتباهی نیاین گفت: میدونم ‌‌‌ دیدم کم نمیاره جدیدترین و پیچیده ترین مساله ریاضی رو که قرار بود تو کنفرانس مطرح کنم داخل برگه نوشتم دادم بهش گفتم شما که داری میای کنفرانس بین المللی ریاضی اونم تو یه کشور خارجی حتماً باید ریاضی بلد باشید اگر ریاضی بلدید این سؤال رو حل کنید برگه رو بهش دادم و خوابیدم ‌‌‌ از خواب که بیدار شدم دیدم داره یه چیزایی تو برگه می‌نویسه ‌‌‌‌ گفتم: حاجی عجله نکن اگه بعداً حلش کردی من دکتر فلانی هستم از دانشگاه تهران جوابشو بیار اونجا بده ‌‌‌‌ دوباره خوابیدم، بیدار که شدم دیگه نمی‌نوشت گفتم چی شد؟ ‌‌‌‌ برگه رو بهم داد و گفت: سؤالت چهار راه حل داشت سه راه حل رو نوشتم و اون راهی هم که ننوشتم بلد بودی ‌‌‌‌ شوکه شده بودم ادامه داد: این هم مسأله منه اگر تونستی حلش کنی من حسن زاده آملی هستم از قم ‌‌‌‌‌ بعدها فهمیدم که به ایشان لقب ذوالفنون را دادند و ایشان در تمامی علوم صاحب نظر بود ‌‌‌‌‌تا جائی که دورانی که پا تو سن نذاشته بود در هفته روزی یکبار عده‌ای از پروفسورهای فرانسه و سایر کشورهای اروپائی برای کسب علم و ریاضی و نجوم خدمت ایشان می‌رسیدند ‌‌ حالا نظر این عالم بزرگ درباره رهبر معظم انقلاب امام خامنه‌ای مدظله العالی: گوشتان به دهان رهبر باشد چون ایشان گوششان به دهان حجت بن الحسن عج است این جملات وقتی بیشتر معنا پیدا می‌کند که بدانیم صاحب تفسیر المیزان علامه عارف آیت‌الله طباطبائی درباره شاگردش علامه حسن‌زاده فرموده‌اند: حسن زاده را کسی نشناخت جز امام زمان عج جهت شادی روح عالم ربانی علامه حسن زاده آملی ره فاتحه و صلوات⚘ 🆔@ShahidBarzegar65