داستان.... زنی دختری داشت آن دختر وفات نمود و مادرش در خواب دید که به عذاب الیم و عقاب عظیم گرفتار است و با اندوه بسیار از خواب بیدار شد و زاری آغاز نمود چند روز به حال فرزندش اشک میبارید و مینالید تا این که بار دیگر آن دختر را در خواب دید. خوشحال و شادمان و در روضه فردوس خرامان اشک میریخت و به او گفت: ای دختر آن چه بود که من میدیدم و این چه صورت است که مشاهده میکنم؟ جواب داد: ای مادر! به جهت گناهان خود در عذاب بودم چنانچه دیدی و در این روز ها عزیزی به کنار قبر ما گذشت و چند نوبت صلوات فرستاد و ثواب آنها را به اهل گورستان بخشید و حق تعالی به برکت آن صلوات عذاب را از اهل گورستان برداشت. پیامبر_اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز فرمودند : بسیار بر من صلوات بفرستید. زیرا که صلوات فرستادن بر من نور است در قبر ، و نور است در صراط، و نور است در بهشت بحارالانوار، ج۹۴، روایت ۶۳ 💚پویش صلوات هفتگی رو فراموش نکنید دوستانیکه خبرندارن...هرپنجشنبه به تعداد دلخواه.به نیت امام زمان امام وشهدا...صلوات هدیه میدیم. ان شالله بادعای خاص این عزیزان گره ازکارهمه بازبشه... به این آیدی سهم صلوات خودتونو پیامک کنید👇 🆔@Mahya4565 تاحالا ۷۰هزار شاخه گل صلوات فرستادین احسنت برشما...نگاه خاص امام زمان پشت وپناه زندگیتون

حتما خوشحالی حاجی خوشحالی که حیف نشدی 🖤🌱 🆔@ShahidBarzegar65

🍎نذر سیب ما از لوتیهای تهران هستیم... من و چندنفرازدوستانم دوبار دست به اشتغال گروهی زدیم. دفعه اول که پس اندازمان ازبین رفت باردوم هم جز ضرر واقساط وام اشتغال چیزی عایدمان نشد. آنقدر گیج شده بودیم که نمیدانستیم چه کنیم. یک روز عصرپنجشنبه که دوروزی تاپرداخت قسط بانک فرصت نداشتم رانده ازهمه جابه پدرم پناه بردم‌ اما پدرم خودش هم دستش ازدنیا کوتاه بود.برسرمزار پدرم آنقدر گریه کردم که سبک شدم. کم کم آفتاب داشت غروب میکردکه دستی برشانه ام خورد. ازهمین جوانهای انقلابی...که اصلا همفکروعقیده نبودیم.نشست کنارم.برای شادی روح پدرم فاتحه ای خواندو قدری از زندگی ومشکلاتش گفت.بحدی که خودم را فراموش کردم. اما اومیگفت: چندهفته پیش مشکلش رفع شده. وقتی پرسیدم چگونه مشکلش حل شده گفت:بانذرسیب کانال شهیدبرزگر با ناباوری تمام آدرس لینک را گرفتم وازهم جداشدیم. شب موقع خواب باخودم گفتم حالا چه اشکالی دارد ماهم نذرسیب کنیم ببینیم چطورمیشود؟ فردای آن شب؛نزدیک ظهر ازپرسه زدن برمیگشتم که دیدم همان جوان در اول کوچه منتظرمن است. گویا دیروز تعقیبم کرده بودتا پیشنهادی بدهد. اومیگفت: مغازه ای میشناسم که حاضراست باهم شراکتی کارکنیم.وسود خوبی عایدمان شود. گفتم اما من تنها نیستم چندرفیق دیگرم دارم.گفت:مثل خودت تعمیرات بلدند گفتم:خیالت جمع...گفت: فردا ساعت ۶ صبح فلان آدرس منتظرم. باشوق به رفقا زنگ زدم وفرداصبح سرقرار رفتیم .رفیق جوان زودتر ازما رسیده بود. به محض ورود کلیدمغازه را به اضافه دو برگه تعهدنامه وقولنامه به ما داد وگفت: من چندسالیست دراین مغازه پدری امرارمعاش میکنم .. اما حالا برای ادامه تحصیل بایدبه شهر دیگری بروم. تا۲سال این مغازه رایگان در اختیارشما باشد. اورفت و ماباشوق موتورسازی کوچکمان را به راه انداختیم. شب که ازخستگی سربربالش گذاشتم ازنذرسیب شهید برزگر یادم آمد با خودم عهد بستم فردا اولین سهم دخل روز کاری خودم را به نیت خریدسیب کنار بگذارم...روزبعد دوساعت بعداز افتتاح چندین موتور مسابقه را برای تعمیر آوردند. پنجشنبه عصر یک جعبه سیب تهیه کردیم وبه بهشت زهرا بردیم. از آن روز چندماهی می‌گذرد و رونق کار ما بیشتر وبیشترمیشود... ما ۴جوان لوتی هستیم که دیگر به زنده بودن شهدا شک نداریم. پنجشنبه ها می رویم قطعه شهدا..شارژ هفتگی میگیریم... کجائیدای شهیدان خدایی را باعشق می‌خوانیم...وبا التماس دعابرمیگردیم... البته که بلطف خداوشهید رفقای مسجدی زیادی پیداکرده ایم.اگرخداقبول کندیک ماهیست نمازمیخوانم.خیلی آرامش دارم. هرشب ۳سوره حمد برای شهیدبرزگر❤️پدرم💚پدر آن جوان انقلابی💚می خوانم ومیخوابم دلم می‌خواهد تمام رفقایم را باشهیدونماز آشناکنم..نماز بی ریاترین حالت معنویست ...خودت هستی وخدا... 🆔@ShahidBarzegar65

چرا گاهی با اینکه خیلی به امام‌ زمان یا اهل‌بیت توسل می‌کنیم حاجت روا نمی‌شویم؟ 🆔@ShahidBarzegar65

♦️بدون تعارف با خانواده یکی از شهدای حمله تروریستی کرمان که عضو هلال احمر بود #کرمان_تسلیت 🆔@ShahidBarzegar65

👌ميگن خواب یه مرگ كوتاهه ولى چه فرق عجيبى است بين"مرگ" و"خواب" وقتى "عزيزى"خوابيده دلت مى خواد حتى هيچ پرنده اى پر نزنه تابيدارنشه و وقتى "مرده"... دوست دارى بابلندترين صداى دنيا بيدارش كنى ولى افسوس.... تا هستیم قدر همدیگر را بدانیم پنجشنبه است یعنی یادکنیم از شهدایی که زنده در زندگی ما ماندند🕊 و امواتی که از زندگی ما رفتند💌 وازما انتظار یادشان را دارند... 🆔@ShahidBarzegar65

خیلی جالبه... یک تیر وچندنشون که میگن خودشه😉 خلاصه تمام دعاها در چهار جمله 🌱✨ 🆔@ShahidBarzegar65

خدا از اون دری که فکرش رونمیکنی خواسته دلت رو بهت میرسونه... 🆔@ShahidBarzegar65

👌تلنگرانه... نه پول را خیلی عزیز بدانید و نه بی ارزش پول خدمتکار خوبی است ولی رئیس بسیار بدی است نه بواسطه پولداری حس ارباب بودن بهتان دست بدهد نه بخاطر پول بنده کسی جز خدا باش پول فقط یک وسیله است پول شخصیت نمی اورد چه بسیارافرادی که نه سواد داشتند نه پول اما در دل مردم جا داشته و درهر مجلسی آنها را بالای محفل می نشاندند پول امروزدست تو و فردا با دیگریست بخاطرچیزی که مال دنیاست ارزش خودتان را پایین نیاورید 🆔@ShahidBarzegar65

🎥 "امتحان نهایی" 👈 کلیپ زیبایی بر اساس واقعیت... آخرش قشنگه #داستان کودکی حاج قاسم_سلیمانی 🆔@ShahidBarzegar65

🌺به خاطر سیمای زیبایش بارها برای بازیگری دعوت شدهـ بود، "اما او راه و رسم دیگری در پیش گرفته بود؛ باید می‌رفت تا به گونه ای دیگر بدرخشد و ستاره باشد!) #شهید_مدافع_حرم_علا_حسن_نجمه🌷 🆔@ShahidBarzegar65

🦋 امیدت به خدا باشه...... 🆔‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@ShahidBarzegar65

💠 شیطان، آدما رو خرجِ خودش میکنه! حتی اهل دین و مذهب رو. فقط یک نقطه هست که از خرج شدن برای شیطان، در امان میشیم! ‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌ 🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اللهم عجل لولیک الفرج 🕋 🆔@ShahidBarzegar65

این شعر واقعا محشره👆 « ‏اگر من دزدی میکردم ، تا آخر همه دزدی میکردند و کشور میشد دزدخانه ! ‏همه هم دنبال دزد میگشتیم و چون همه دزد بودیم ‏هیچ دزدی را محکوم نمیکردیم/امیرکبیر امروز سالروز شهادت مرد بزرگیست که یک تنه جلوی فساد دربایان ایستاد و در در دوره کوتاه صدراتش باعت پیشرفت و ترقی ایران شد و در این راه به شهادت رسید «یاد و نامش تا ابد جاویدان».🕊 اللهم عجل لولیک الفرج... التماس دعا اللهم صل علی محمدوآل محمدعلی فرجهم... 🆔@ShahidBarzegar65

قرار روزانه... به نیت نزول رحمت الهی هدیه به اهلبیت (ع) تعجیل درفرج امام زمان (عج) وامام وشهدا مخصوصا شهیدبرزگر... هرچقدر توان یا وقتش رو دارین صلوات محبت کنید... ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد... "شهیدبرزگر"💫 🆔@ShahidBarzegar65

داستان.. 💠بار و بندیلش را بست و زد به دل جاده برای زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام،با پای پیاده،مثل همین زائران اربعین خودمان اسمش حاج حسن بود، حاج حسن خیّر، به عتبات رسید و یک دل سیر زیارت کرد،کاظمین، سامرا، کربلا، در مسیر بازگشت از خستگی خوابش برد... خواب امام_زمان ارواحنافداه را دید،برای دستبوسی رفت خدمت حضرت، آقا سوال کردند: «کجا بودی و به کجا می روی؟» 🔷جواب داد کربلا بودم و به شهر خودم باز می گردم، امام زمان ارواحنافداه فرمودند : «این چه کربلایی است که مقبول نشده؟! » 🔵 رنگ از رخسارش پرید، پرسید چرا زیارتم قبول نشده جانم بقربانتان؟ آقا فرمودند : «به حرم رفتی و برای #ظهور ما #دعا نکردی! مگر نه اینکه من منتقم خون جدِ مظلومم حسین بن علی علیه السلام هستم؟» 💥از خواب پرید و به کربلا برگشت... ذکرِ تعجیل فرج رمزِ نجاتِ بشر است ما بر آنیم که این ذکر جهانی بشود دوستان پویشی صلواتهاتون قبول خداقوت...💌✋ البته هرپنجشنبه یک هفته مهلت دارین... ان شالله گره از زندگیتون بازبشه.. 🆔@ShahidBarzegar65

⭕️ تشییع پیکر یک شهید در روستایی که‌ شهید ‌نداشت‌ مردم روستای کهنوج معزآباد در حالی که آرزوی حضور شهید گمنام را داشتند پیکر مطهر شهیده یعقوبی نخستین شهید این روستا را بر روی دستان خود تشییع کردند. شهیده زینب یعقوبی، ۱۶ سال بیشتر نداشت. این شهیده ۱۳ دی‌ماه امسال همزمان با چهارمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی برای زیارت مرقد مطهر این شهید بزرگوار راهی #کرمان شد که در این انفجار تروریستی به شهادت رسید. الســلام‌علیڪ‌یابقـیةالله‌فۍارضـه...✨] [اللـهم؏ـجل‌لولیڪ‌الفــرج🌱] 🆔@ShahidBarzegar65

ما چند تا رفیق بودیم که توی کاشان تحصیل میکردیم. تازه انقلاب شده بود و نشست وبرخاست با آدم‌های دین گریز معقولانه به نظر نمی رسید. خاطرم هست آقایی با سروضع لوتی فرم بساط پهن می‌کرد. کمتر ازاو خرید میکردند. اما محمدعلی نه تنها مشتری که با او خیلی باعطوفت ومهربانی برخوردمیکرد. یک روز گفتم: محمد آخر مگر قحط آدم است که با او دوست شده ای... اگر بزرگان شهر مارا با اوببینند روی شخصیتمان جور دیگری حساب بازمیکنند محمدعلی لبخندی زد وگفت: مگرشما پرونده اعمال این آقا را دیده ای؟! گفتم:چی؟ گفت:ازکجا معلوم قیامت او چندقدم جلوتر ازمن نباشد... اگرقرار است آدم‌ها مرا تاییدکنند پس همان بهتر که طلبگی را رهاکنم اما اگر هدفم رضایت خداست..من بین بندگانش فرق نمیگزارم... با هر سلیقه ای... که باشند انسانند.. یادت باشد. ملاک برتری ما آدمها فقط به تقواست نه چیز دیگری... اگرمیتوانی اصلاحش کن نمی‌توانی عیبش رانگیر وانسانیت خودرا برای خدا حفظ کن. 📚خاطرات شهید محمدعلی برزگر تصویر بالا سمت چپ آخرین نفر: لباس قهوه ای شهیدبرزگراست امروز هم یکی از دوستان نذرسیبش برآورده شده رفته سرمزار شهید🍎 یک نذرسیب رواشده هم فردا شب واستون میزارم 🆔@ShahidBarzegar65

⭕️ نشانه های یک منتظر 🔹 تنظیم زندگی با امام زمان علیه السلام چگونه ممکن است. استاد عالی 🆔@ShahidBarzegar65

‌ #بوقت روشنفکری... 🕹هیچ‌وقت Wi-Fi خونتون رو 24 ساعته روشن نذارید ! اگر وای‌فای خانه شما، و یا دیتای تلفن همراه شما همیشه روشن است، پس حتما این کلیپ رو ‎‌ببینید 🆔@ShahidBarzegar65

🌼 اين متن قشنگ آرامش ميده 🌼 آیا هنوز هم نیاموختی ؟! که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند و خدا نخواهد ، " نمی توانند " پس به " تدبیرش " اعتماد کن به "  حکمتش " دل بسپار به او " توکل " کن و به سمت او ”قدمی بردار راستی سکوتِ گورستان رامیشنوى؟ دنیا ارزش دل شکستن را ندارد ... میرسد روزی که هرگز در دسترس نخواهیم بود ...! ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ غصه ﻫﺎﯾﺖ ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﻫﺮ ﭼﻪ ﮐﻪ ﺧﯿﺎﻟﺖ  ﺭﺍ ﻧﺎﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﯼ؟ ﭘﺲ ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ          ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ بودن را ﺑِﭽِﺶ ﺑﺒخش ﻟﻤﺲ ﮐﻦ  ﻭﺑﺎﺗﮏ ﺗﮏ ﺳﻠﻮﻟﻬﺎﯾﺖ لبخند بزن وبگو الهی شکرت 🆔@ShahidBarzegar65

آدمها همه چیز رو در زندگی فراموش می‌کنند..جز ؟! 🆔@ShahidBarzegar65

‌‌ #حکایت(حق و حق دار) شخصی بر سفره امیری مهمان بود، دید که در میان سفره، دو کبک بریان قرار دارد، پس با دیدن کبک ها شروع به خندیدن کرد. امیر علت این خنده را پرسید. مرد پاسخ گفت: "در ایام جوانی به کار راهزنی مشغول بودم.روزی راه بر کسی بستم آن بینوا التماس کرد که پولش را بگیرم و از جانش در گذرم اما من مصمم به کشتن او بودم. در آخر آن بیچاره به دو کبک که در بیابان بود رو کرد و گفت:" شما شاهد باشید که این مرد، مرا بی گناه کشته است!!" اکنون که این دو کبک را در سفره شما دیدم یاد کار ابلهانه آن مرد افتادم... امیر پس از شنیدن داستان، رو به مرد میکند و میگوید: "کبکها شهادت خودشان را دادند."پس از این گفته، امیر دستور داد؛ سر آن مرد را بزنند. 🆔@ShahidBarzegar65

💠 داستان جالب زن و شوهر 🧐 حتما تا آخر ببینید و برای دیگران هم بفرستید 🌹 🆔@ShahidBarzegar65