eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
8.6هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
5.8هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط و سفارش کتاب از قفس تا پرواز (زندگینامه شهید محمدعلی برزگر): @ShahidBarzgar ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق تبلیغات شما👇 @Mahya6470 لینک کانال https://eitaa.com/24375683/10791
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر وقت کلاف زندگیت درهم پیچید وسر درگم شدی... هروقت دلت گرفت و خواستی با خدای خودت رازو نیاز کنی این یه بیت شعرو یادت باشه؛ 🆔@ShahidBarzegar65
یاد معلمانی بخیر ؛ که فضای درس و مشق را به کنار توپ و تانک بردند تا سرمشق جهاد را بطور عملی به شاگردان‌شان املا کنند ... 🆔@ShahidBarzegar65
12.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ آسمانت مالِ من، بال و پرم مالِ شما ... آقا، دوست دارم با شما باشم، اجازه می‌دهی 👌🥺 شعرخوانی زیبای "صابر خراسانی در وصف ارادت به امام رضا علیه‌السلام 🆔@ShahidBarzegar65
6.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
های شاغل .. .این کلیپ رو یواشکی ببینید و در زندگی بهش عمل کنید تا زندگی مشترکتون از این که هست شیرین تر بشه😊👌 فردوسی 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خب پست قبلیو شنیدین... حالا بیایین یک پست حمایتی از بانوان بشنویم...
تقدیم به معلمان وبچه های چند دهه پیش... ما بچه هایی بودیم که.... پاکن هایی ز پاکی داشتیم یک تراش سرخ لاکی داشتیم کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت دوشمان از حلقه هایش درد داشت گرمی دستانمان از آه بود برگ دفترهایمان از کاه بود تا درون نیمکت جا می شدیم ما پر از تصمیم کبری می شدیم با وجود سوز و سرمای شدید ریزعلی،پیراهنش را می درید کاش می شد باز کوچک می شدیم لااقل یک روز کودک می شدیم!!!! به بچه ها مثل کودکیمان... قانع بودن...سادگی...صفا...را آموزش دهیم....تا فارغ ازدنیای مدرن به رشد تعالی روح برسند. از معلمان..استادان .والدینم که موجب رشد وتعالی اینجانب شدند کمال تشکر وقدردانی دارم. 🆔@ShahidBarzegar65
6.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 تحولی که یک روی زمین نشستن ایجاد کرد 🌸🌸🌸 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این دعا تقدیم همه شماخوبان... بویژه اساتید ومعلمان دلسوز کانال ✨پهنه ای از بهشت و صدها اردیبهشت دیگر، در انتظارت … از آغاز خلقت؛ آدمی معلم بسیارداشته. اول معلم هستی ما انسانها.. .خالق بی همتا وکتاب آسمانیش. دومین:پیامبران؛امامان؛اولیا ء الله سومین:شهدا چهارمین:مقام عظمای ولایت پنجم:پدرومادر ششم: معلمان...اساتید وبزرگوارانی که سالها برای روشنای جاده زندگی چراغ هدایت به دست گرفتندتا راه گم نکنیم. 🆔@ShahidBarzegar65
21.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اللهم عجل لولیک الفرج💚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اَلْلّٰهُمَّ‌صَلِ‏ّعَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ ✨از حضور و فعالیت شما خوبان همیشه همراه بینهایت سپاسگذاریم.... ازاینکه کانال رو به اطرافیان خود معرفی میکنید قدردان شماهستیم...التماس دعا همه دوستان قدیم وجدید : بزرگواران :خوش آمدید.اجرتون باشهدا 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه... 💫اللهم عجل لولیک الفرج. هدیه به اهلبیت (ع) تعجیل درفرج امام زمان (عج) امام وشهدا؛شهیدبرزگر.. ۳صلوات محبت کنید... ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد... 🆔@ShahidBarzegar65
مرد جوانی کنار نهر آب نشسته بود و غمگین و افسرده به سطح آب زل زده بود استادی از آنجا می‌گذشت او را دید و متوجه حالت پریشانش شد و کنارش نشست مرد جوان وقتی استاد را دید بی اختیار گفت: عجیب آشفته‌ام و همه چیز زندگی‌ام به هم ریخته است به شدت نیازمند آرامش هستم و نمی‌دانم این آرامش را کجا پیدا کنم؟ استاد برگی از شاخه افتاده روی زمین کند و آن را داخل نهر آب انداخت و گفت: به این برگ نگاه کن وقتی داخل آب می‌افتد خود را به جریان آن می‌سپارد و با آن می‌رود سپس استاد سنگی بزرگ را از کنار جوی آب برداشت و داخل نهر انداخت سنگ به خاطر سنگینی‌اش داخل نهر فرو رفت و در عمق آن کنار بقیه سنگ ها قرار گرفت استاد گفت: این سنگ را هم که دیدی به خاطر سنگینی‌اش توانست بر نیروی جریان آب غلبه کند و در عمق نهر قرار گیرد حال تو به من بگو آیا آرامش سنگ را می‌خواهی یا آرامش برگ را؟ مرد جوان مات و متحیر به استاد نگاه کرد و گفت: اما برگ که آرام نیست او با هر افت و خیز آب نهر بالا و پائین می‌رود و الآن معلوم نیست کجاست!؟ لااقل سنگ میداند کجا ایستاده و با وجودی که در بالا و اطرافش آب جریان دارد اما محکم ایستاده و تکان نمی‌خورد من آرامش سنگ را ترجیح می دهم! استاد لبخندی زد و گفت: پس چرا از جریان‌های مخالف و ناملایمات جاری زندگی‌ات می‌نالی؟ اگر آرامش سنگ را برگزیده‌ای پس تاب ناملایمات را هم داشته باش و محکم هر جائی که هستی آرام و قرار خود را از دست مده استاد این را گفت و بلند شد تا برود مرد جوان که آرام شده بود نفس عمیقی کشید و از جا برخاست و مسافتی با استاد همراه شد چند دقیقه که گذشت موقع خداحافظی مرد جوان از استاد پرسید: شما اگر جای من بودید آرامش سنگ را انتخاب می‌کردید یا آرامش برگ را؟ استاد لبخندی زد و گفت: من در تمام زندگی‌ام با اطمینان به خالق رودخانه هستی خودم را به جریان زندگی سپرده‌ام و چون می‌دانم در آغوش رودخانه‌ای هستم که همه ذرات آن نشان از حضور یار دارد از افت و خیزهایش هرگز دل‌آشوب نمی‌شوم من آرامش برگ را می‌پسندم 🆔@ShahidBarzegar65