داستان کوتاه و پند آموز حتمآ یک بار بخوانید
پیرمردی در دامنه کوهای دمشق هیزم جمع میکرد ودر بازار می فروخت تا ضروریات خویش را رفع کند
یک روز حضرت سلیمان ع پیر مرد را درحالت جمع اوری هیزم دید دلش برایش بسیار سوخت
تصمیم گرفت حالت زندگی پیرمرد را تغیر دهد یک نگین قیمتی را برای پیرمرد داد که بفروشد تا در زندگی اش بهبود آید
پیر مرد ازحضرت سلیمان ع تشکری کرد وبسوی خانه روان شد
و نگین قیمتی را به همسرش نشان داد همسرش بسیار خوش شد ونگین را گرفت در نمکدانی گذاشت یک ساعت بعد بکلی فراموش اش شد که نگین را کجا گذاشته بود
زن همسایه نمک کار داشت آمد از زن پیر مرد در خواست نمک کرد زن پیر مردنمک دان را تسلیم همسایه کرد زن همسایه نمک را باخود برد که در نمک دان دید که یک نگین بسیارقیمتی اس بالای نگین چشم پوشی کرد خود را خاموش گرفت فردای آن روز
پیر مرد از خانمش نگین را طلب کرد که بازار برده بفروشد خانم بسیا پریشان شد وگفت نمیدانم نگین را کجا گذاشتم فراموشم شده پیرمردبسیار مایوس شد بالای زنش قهر کرد که نگین را گم کرده
خانم پیرمرد هم گریان میکرد که بالای من چه شد که نگین را گم کردم
چند روز بعد پیرمرد به طرف کوه رفت درانجا با حضرت سلیمان ع روبرو شد جریان گم شدن نگین به حضرت سلیمان ع قصه کرد . حضرت
سلیمان ع یک نگین دیگری برایش داد برایش گفت با با احتیاط کن که اینرا گم نکنی
پیر مرد ازحضرت سلیمان ع تشکری کرد بسوی خانه روان شد در مسیر را نگین را ازجیب خود کشید بالای سنگ گذاشت و خودش چند قدم دور نشست تانگین را خوب ببیند ولذت ببرد
درین وقت ناگهان پرنده ای نگین را در نولش گرفت وپرید
پیر مرد هرچه که دوید وهیا هو کرد فایده نداشت
پیر مرد چند روز از خانه بیرون نشد همسرش برایش گفت برای خوراک چیزی نداریم تا کی در خانه مینشینی
پیرمرد دل نادل دوباره طرف کوه رفت هیزم را جمع آوری کرد که صدای حضرت سلیمان ع را شنید دید که حضرت سلیمان ع ایستاده است وبه حیرت بسوی او میبیند
پیر مرد باز قصه نگین را کرد که پرنده انرا ربود. حضرت
سلیمان ع برایش گفت میدانم که تو برایم دروغ نمیگویی بگیر این نگین را از هر دو نگین قبلی گرانبهاتر است که این را گم نکنی
و حتمی بفروش که در حالت زندگی ات تغیر اید
پیر مرد همرایش وعده کرد که به قیمت خوب میفروشد پشتاره خود را گرفت بسوی خانه حرکت کرد خانه پیر مرد پهلوی دریا بود
هنگامی به لب دریا رسید خواست که دم بگیرد ونگین را از جیب خود کشید که به آب بشوید نگین از دستش خطا رفت به دریا افتید
هرچه که کوشش کرد چیزی بدستش نیآمد .
به بسیار مایوسی به خانه برگشت از ترس سلیمان ع به کوه نمی رفت
همسرش برایش اطمینان داد صاحب نگین هر کسی که است ترا بسیار دوست دارد اگر دوباره اورا دیدی تمام قصه برایش بگو من مطمئن هستم برایت چیزی نمیگوید
پیرمرد به بسیار ترس طرف کوه رفت هیزم را جمع اوری کرد به طرف خانه روان شد که تخت حضرت سلیمان ع را دید پشتاره را به زمین گذاشت دویده گریخت . حضرت
سلیمان ع میخواست مانع اش شود که فرستاده خدا جبرعیل امین ع بالایش صدا کرد که ای سلیمان خداوند ج میگوید که تو کی هستی که حالت بنده مرا تغیر میدهی ومرا فراموش کرده یی ، سلیمان ع بزودی سجده کرد واز اشتباه خود مغفرت خواست
خداوند ج بواسطه جبریل برای سلیمان ع گفت که تو حال بنده مرا تغیر داده نتوانستی تو ببین که من چطور تغیر میدهم
پیرمرد که به تیزی بسوی قریه روان بود با ماهی گیری روبرو شد
ماهی گیر برایش گفت ای پیر مرد من امروز بسیار ماهی گرفتم بیا چند ماهی برایت بدهم
پیرمرد ماهی ها را گرفت وبرایش دعای خیر کرد وبه خانه رفت
همسر ش شکم ماهی ها را پاره کرد که در شکم یکی از ماهی ها نگین را یافت وبه شوهرش مژده داد
شوهرش از خوشی برایش گفت توماهی را نمک بزن من به کوه میروم هیزم بیاورم
هنگامیکه زن پیرمرد نام نمک را شنید نگین اول بیادش آمد که در نمکدانی گذاشته بود بزودی خانه همسایه رفت وقتیکه زن همسایه زن پیرمرد را دید به عذر خواهی شروع کرد گفت خیر است نگین ات را بگیر از من غلطی شده به شوهرم چیزی نگویی چون شخص پاک نفس است اگر خبر شود من را از خانه بیرون خواهد کرد.
پیرمرد در جنگل به درخت بالا شد که شاخه خشک را قطع کند
چشمش به نگین قیمتی درآشیانه پرنده خورد .
نگین را گرفت به خانه آمد زنش ماهی ها را پخته کرد شکم سیر ماهی ها را خوردند
فردا پیرمرد به بازار رفت هر سه نگین را به قیمت گزاف فروخت
.حضرت سلیمان تمام جریان را به چشم دید ومطمئن شد که بنده حالت بنده را نمیتواندتغییردهد تاکه خدواند تغییر ندهد
به خداوند یقین و باور داشته باشید هیچگاه به انسان طمع نکنید.
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9969
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عجب کلکی بهش زدن😅
جزئیات دستگیری جمشید شارمهد
سرکرده گروه تروریستی تندر
و نحوه گرفتن اعتراف از او😃
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9970
🔹یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس به نام سرکار خانم موسوی تعریف می کردند که :
🔹یک روز که در بیمارستان بودیم حمله شدیدی صورت گرفته بود...
🔹مجروحین زیادی را به بیمارستان ما منتقل می کردند.اوضاع مجروحین به شدت وخیم بود.
🔹در بین همه آنها وضع یکی از آنها خیلی بدتر از بقیه بود. رگ هایش پاره پاره شده بود...
🔹وقتی جراح این مجروح را دید به من گفت که بیارمش داخل اتاق عمل و برای جراحی آماده اش کنم.
🔹من آن زمان چادر به سر داشتم.دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم .
🔹همان موقع که داشتم از کنار او رد می شدم تا بروم توی اتاق و چادرم را در بیاورم، مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت:
❣"من دارم می روم که تو چادرت را در نیاوری. ما برای این چادر داریم می رویم."
🔹چادرم در مشتش بود که شهید شد.
👈 از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم.
📗کتاب کلید اسرار _ ص ۳۷۶
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9971
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَعْدَ اللهِ الَّذي ضَمِنَهُ،
🏴سلام بر تو اي وعده خدا كه آن را ضمانت نمود،
🏴صاحب عزای حضرت خیر النسا، بیا/ای بانی شکسته دل روضه ها، بیا
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9972
🍃👹بسم الله الرحمن الرحیم👹🍃
👹 #آیاتاکنون_اسامی👇
#شیاطین_ووظایف
#آنهاراشنیده_اید؟!⁉️
۱_ #ولهان؛ انسان را در طهارت و نماز وسوسه می کند و به شک می اندازد که این نماز باطل #است.
۲_ #هفاف؛ برای ترسانیدن انسان در صحرا وبیابان را به وهم و خیال اندازد یا به شکل حیوانات گوناگون به نظر انسان #درآید.
۳_ #زلنبور؛ موکل بازاری هاست. لغویات و دروغ،را پیش انسان زینت #میدهد.
۴_ #ثبر؛ در وقتی که مصیبتی به انسان وارد می شود، صورت خراشیدن، سیلی به خود زدن، یقه و لباس پاره کردن را برای انسان پسندیده جلوه
#میدهد.
۵_ #ابیض؛ ماءمور به خشم در آوردن انسان است و غضب را پیش او موجه جلوه می دهد و به وسیله آن خونها ریخته #میشود.
۶_ #اعور؛ (اعور، همان شیطانی است که بر صیصای عابد را وسوسه کرد تا با دختری زنا #کند.)
۷_ #داسم؛ همواره مراقب خانه هاست. وقتی انسان داخل خانه شد و سلام نکرد و نام خدا را بر زبان نیاورد، با او داخل خانه می شود و آن قدر وسوسه می کند تا شر و فتنه ایجاد #نماید.
۸_ #مطرش؛ کار او پراکندن اخبار دروغ وجعل است.
۹_ #قنذر؛ او نظارت بر زندگی افراد می کند. به طوری که انسان در برابر ناموس خود بی تفاوت #میشود.
۱۰_ #دهار؛ ماءموریت او آزار مؤمنان در خواب #است.
۱۱_ #قبض؛ وظیفه او تخم گذاری ست. روزی سی عدد تخم می گذارد. ده عدد در مشرق و ده عدد در مغرب و ده عدد زمین، از هر تخمی عده ای از شیاطین و عفریت ها و غول ها و جن بیرون می آیند که تمام آنها دشمن #انسان_اند.)
۱۲_ #تمریح؛ امام صادق علیه السلام فرمودند: برای ابلیس - در گمراه ساختن افراد - کمک کننده ای به نام (تمریح) وی در آغاز شب بین مغرب و مشرق به وسوسه کردن، وقت مردم را پر
#میکند.
۱۳_ #قزح؛ ابن کوا از امیرالمؤمنین علیه السلام از قوس و قزح پرسید، حضرت فرمود: قوس قزح مگو؟! زیرا نام شیطان (قزح) است بلکه بگو قوس اله و #قوس_الرحمن.
۱۴_ #زوال؛ از مردانی که دارای مرض (ابنه) بوده و هستند ی: (زوال) پسر ابلیس با آنها مشارکت می کند ایشان مبتلا به آن مرض #میشوند.
۱۵_ #لاقیس؛ او یکی از دختران شیطان و کارش وادار کردن زنان به هم جنس بازی #است.
۱۶_ #متکون؛ شکل خود را تغییر می دهد ومردم را گول میزند.
۱۷_ #مذهب؛ خود را به صورت های مختلف در می آورد، مگر به صورت پیغمبر و یا وصی او. مردم را با هر وسیله که بتواند گمراه #میکند.
۱۸_ #خنزب؛ بین نمازگزار نمازش حایل می شود؛ یعنی توجه قلب را از وی برطرف #میکند.
۱۹_ #مقلاص؛ موکل قمار است. قمار بازها همه به دستور او رفتار #میکنند.
۲۰_ #طرطبه؛ از دختران آن ملعون می باشد. کار او وادار کردن زنان به زنا است و هم جنس بازی را هم به آنان تلقین #میکند.
📚منبع: #سفینة_البحار_جلد۱، ص۹۹
#گیلان_رشت
#علی_اشکبوس
#دوشنبه۲۸آبان۱۴۰۳
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9973
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جهل تاکجا⁉️👆🤦♂
اگر کسی ازتون پرسید:
چرا مردم طلاهاشونو به مردم مظلوم فلسطین ولبنان میدن؟!
این کلیپ رو براش بفرست حتما قانع میشه.
یه عده طلاهاشون خرج انسانیت میشه
البته بهجز اونایی که دینشون انسانیته
😢😔دیدین به عمل میرسه خودشون چکار میکنند⁉️😢
خودت بگو⁉️👇
زینت یک حیوان واجبه
یا حفظ جان یک انسان
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9974
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌اینو چند بار گوش کن❌
یادت نره زمانی پدرمادرهامون تموم وجودشون رو خرج کردن
امروز نوبت ماست...👌
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9975
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزار خدا برات بچینه!
به خدا که بسپاری، حل میشود.
خودم دیدهام؛ وقتی که از همه بریده بودم؛ بی هیچ چشمداشتی هوایم را داشت،
در سکوت و آرامش، کار خودش را میکرد و نتیجه را نشانم میداد که یعنی ببین!
تو تنها نیستی.
خودم دیدم وقتی همه میگفتند این آخر خط است، با اشاره حالیام میکرد که به دلت بد راه نده! تا من نخواهم هیچ آخری، آخر نیست .
خودم دیدم وقتی همه سعی بر زمین زدنم داشتند، دستان مرا محکم میگرفت و مرا بالاتر میکشید
اوست از پدر پناه دهندهتر و از مادر، مهربانتر.
اوست از هرکسی تواناتر.
من کارم را به خدا سپردهام و او هرگز بندهاش را ناامید نمیکند.
✨«أَلَیْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ » ؟!✨
چرا.. کافیست،
به خدا که خدا همهجوره برای بندهاش کافیست.
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9976
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍️ با چند تا از پسرهای هم سن و سال خودمان رفته بودیم دزفول، کنار رودخانۀ شهر.
پاچه هایمان را زدیم بالا و پایمان را گذاشتیم توی آب رودخانه.
آب یخ بود و شتاب زیادی داشت.
سرمای آب، مغز استخوان مان را می سوزاند.
توی رودربایستی با هم مانده بودیم.
منتظر بودیم یکی پایش را بکشد بیرون تا بقیه هم انصراف بدهند.
یکهو دیدیم حسین لباس هایش را درآورد و شیرجه زد توی آب!
دهانمان یک وجب باز ماند.
تا به خودمان بیاییم، حسین تا تهِ رودخانه را شنا کرد و برگشت.
🌷شادی روح امام و شهدا، صلوات
#شهید_سید_محمد_حسین_علم_الهدی
#شهید_علم_الهدی
#خاطره_شهدا
#در_راه_فتح_قله_ایم
هفته بسیج برفاتحان قله ایمان ؛ امید و موفقیت گرامی باد🌹
─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9977
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام خمینی خطاب به مسئولان جمهوری اسلامی: تشخیص مصلحت مردم بر عهده شما نیست. شما وکیل مردم هستید نه ولیّ مردم.
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9979
شغل درستی نداشتم.
به پیشنهادهمسرم تصمیم گرفتم طلاهای خودشوبچه هاروهم بفروشم تایک شغل اساسی دست وپا کنیم. صبح روزبعد طلاهاروازخانومم گرفتم و به شهر رفتم تا تصمیم خودموعملی کنم.
نزدیک طلافروشی که رسیدم شهیدمحمدعلی برزگر رودیدم مثل همیشه بالبخنددرسلام احوالپرسی پیشقدم شدومنم کل ماجرا روبراش توضیح دادم وچون کم سوادبودم ازش خواستم بامن همراهی کنه تابرای حساب وکتاب کمک حالم بشه.
اونم بی دریغ قبول کردوباهم رفتیم طلافروشی که اون میشناخت.
طلاهارو ریختیم توی ترازو.
وزن ومبلغ تعیین شدوهمینکه میخاست طلافروش پولموبده.
آقامحمدگفت:دست نگهدارید....
اگه هردوی شماراضی باشین من اون گوشواره روخریدارم....
فک کردم برای مادرش میخادبرداره ... یاشایدپس اندازکنه برای همسر آیندش...
گفتم...کی بهترازشما...هرچی میخای بردار....
محمدآقادست بردواون گوشواره رواز ترازو برداشت و حتی بیشتر ازمبلغ واقعیش خرید.
هردوباخوشحالی ازمغازه اومدیم بیرون.
میخاستم ازش خداحافظی کنم که آقامحمد مچ دستموگرفت و دوخوشه انگورطلا روکف دستم گذاشت وگفت:
یادت باشه...هرکاری میکنی بکن...
اما گوشواره ازگوش بچت درنیار.... خیریت نداره...یه بارکشیدن بسمونه.... گیج شده بودم...
نمی فهمیدم آقامحمدازچی حرف میزنه؟؟؟!!!
پرسیدم:مگه اون گوشواره رو نخریدین؟
گفت:نه...این یک هدیه کوچیک ازطرف من به دخترته...فقط قول بده ازطرف خودت بدی...وتاعمرم به دنیاست ماجرای امروزو واسه کسی تعریف نکنی...
ازخجالت آب شدم.....
عصرباچندین راس دام ؛دوخوشه انگور طلا ؛ یک جعبه شیرینی ؛به خونه برگشتم.
شب وقتی خانومم گوشواره زهرا روگوشاش میکرد...آهی کشیدو گفت:
دیشب اگه بدونی چقدرالتماس میکرد در نیارم... باوعده وعیدراضیش کردم...
بغض راه گلومومی فشرد...
محمدآقاحال بچه مو بهترازمن درک میکرد....
اون شب بچم ازخوشحالی خواب به چشش نمیرفت...
اون نمیدونست مردونگی روکس دیگه درحقمون تموم کرده....
راوی: هم محلی شهیدبرزگر
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9980
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یک جرعه آرامش..
این داستان رو گوش بده تا بدونی چرا نباید غُر بزنیم !؟
خوشبختی یعنی
واقف بودن به اینکه هر چه داریم
از رحمت خداست
و هر چه نداریم از حکمت خدا...
احساس خوشبختی یعنی همین!
خوشبختی رسیدن به خواستهها نیست،
بلکه لذت بردن از داشتههاست
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9981
❤️ نجات گمشده و عنایت به زائرین
خادم و کلیددار حرم که مکبر مرحوم آقای روحانی که از علمای قم و امام جماعت مسجد امام حسن عسکری ع بود می گوید: شبی از شبهای سرد زمستان در خواب حضرت معصومه علیها السلام را دیدم که فرمود: بلند شو و بر سر مناره ها چراغ روشن کن.
من از خواب بیدار شدم ولی توجهی نکردم. مرتبه دوم همان خواب تکرار شد و من بی توجهی کردم
در مرتبه سوم حضرت فرمود: مگر نمی گویم بلند شو و بر سر مناره چراغ روشن کن!
من هم از خواب بلند شده بدون آنکه علت آن را بدانم در نیمه شب بالای مناره رفته و چراغ را روشن کردم و بر گشته خوابیدم.
صبح بلند شدم و درهای حرم را باز کردم و بعد از طلوع آفتاب از حرم بیرون آمدم با دوستانم کنار دیوار و زیر آفتاب زمستانی نشسته، صحبت می کردیم که متوجه صحبت چند نفر زائر شدم که به یکدیگر می گویند: معجزه و کرامت این خانم را دیدید! اگر دیشب در این هوای سرد و با این برف زیاد، چراغ مناره حرم این خانم روشن نمی شد ما هرگز راه را نمی یافتیم و در بیابان هلاک می شدیم.
خادم می گوید: من نزد خود متوجه #کرامت و #معجزه #حضرت و نهایت محبت و لطف او به زائرینش شدم
📚محمدصادق انصاری، ودیعه آل محمد،ص۱۴
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9983
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. #انگیزشی✨💌
گفتم خدایاچگونه آغازکنم؟؟؟
گفت به نام من♥️
گفتم خدایاچگونه آرام گیرم؟؟؟
گفت به یادمن♥️
گفتم بااین همه مشکل چه کنم؟؟؟
گفت توکل کن به من♥️
گفتم احساس میکنم خیلی ازت دورم
گفت نه،نزدیکترین به تو ،من♥️
گفتم چگونه ازین دنیادل بکنم وبرم؟؟
گفت به امید دیدارمن♥️
گفتم چگونه پایان دهم؟؟؟
گفت حافظ ونگهدارتو،من♥️
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9984
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋سلام علی آلِ یاسین.
اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
🇮🇷ازاینکه شهید و کانال رو به دوستان خودمعرفی میکنید بی نهایت متشکریم.
🕊دوستان جدید:ضمن خیرمقدم💐
👌پُستهاهر۲۴ساعت یکباربارگزاری میشود.
هدیه به۱۴معصوم؛شهدا؛اموات صلوات.
اللهم الرزقناشهاده فی سبیلک🤲
━━━✥⃝آمین یارب العالمین.
https://eitaa.com/joinchat/4051894643C7e13248c4d🌤
پویش سوره کوثرتا پایان فاطمیه دوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊#زیارتنامه_شهدا🕊
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ،
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ،
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ،
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ،
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ،
وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ،
وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،
فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم
📗#داستان
مردی ثروتمند وارد رستورانی شد.
نگاهی به این طرف و آن طرف انداخت و دید زنی سیاه پوست در گوشهای نشسته است. به سوی پیشخوان رفت و کیف پولش را در آورد و خطاب به گارسون فریاد زد، برای همه کسانی که اینجا هستند غذا میخرم، غیر از آن زن سیاهی که آنجا نشسته است!
گارسون پول را گرفته و به همه کسانی که در آنجا بودند غذای رایگان داد، جز آن زن سياه پوست.
زن به جای آن که مکدر شود و چین بر جبین آشکار نماید، سرش را بالا گرفت و نگاهی به مرد کرده با لبخندی گفت، تشکّر میکنم.
مرد ثروتمند خشمگین شد. دیگربار نزد گارسون رفت و کیف پولش را در آورد و به صدای بلند گفت:
این دفعه یک پرس غذا به اضافۀ غذای مجّانی برای همه کسانی که اینجا هستند غیر از آن سياه پوستی که در آن گوشه نشسته است.
دوباره گارسون پول را گرفت و شروع به دادن غذا و پرس اضافی به افراد حاضر در رستوران کرد و آن زن سياه را مستثنی نمود. وقتی کارش تمام شد و غذا به همه داده شد، زن لبخندی دیگر زد و آرام به مرد گفت، سپاسگزارم.
مرد از شدت خشم دیوانه شد. به سوی گارسون خم شد و از او پرسید،این زن سیاهپوست دیوانه است؟
من برای همه غذا و نوشیدنی خریدم غیر از او و او به جای آن که عصبانی شود از من تشکر میکند و لبخند میزند و از جای خود تکان نمیخورد.😒
گارسون لبخندی به مرد ثروتمند زد و گفت، خیر قربان. او دیوانه نیست.😊
او صاحب این رستوران است.😳
شاید کارهایی که دشمنان ما در حق ما میکنند نادانسته به نفع ما باشد...🌱
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9989
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼غیبت که نیست،دردودله
🌼دروغ نگفتم،شوخی کردم!
🌼این مدل لباس که گناه نیست
🌼الان دیگه همه اینجوری میپوشن.
🌼همه میگن...
🌼رفیق؛ معیار اکثریت نیست
مردمُ ولش کن ببین #خدا چی میگه💚
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9990
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای شنیدنی امام رضا و درخواست مرد سلمونی...🥺
#امام_رضایی_ام
┄┅┅┅┅❁🤍❁┅┅┅
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9991
🔵 زنی که دربرابر شکنجههای وحشیانه ساواک لب باز نکرد
.
.
مرضیه حدیدهچی (دباغ) یکی از زنان مبارز پیش از انقلاب و از فعالان پس از انقلاب همین روزها فوت کردند. به همین بهانه، ضمن قرائت فاتحهای برای شادی این بانوی مجاهد، مروری داریم بر خاطرات ایشان از شکنجهگاه ساواک:
.
.
شکنجه ها با سیلی و توهین و به تدریج با شلاق و باتوم و فحاشی جان فرسا شروع شد. چند بار دست و پایم را به صندلی بستند و مهار کردند و کلاهی آهنی یا مسی بر سرم گذاشته و بعد جریان الکتریسیته با ولتاژهای متفاوت به بدنم وارد می کردند که موجب رعشه و تکان های تند پیکرم می شد. شلاق و باتوم، کار متداول و هر روز بود که گاهی به شکل عادی و گاهی حرفه ای صورت می گرفت. در مواقع حرفه ای آنقدر شلاق بر کف پاهایم می زدند که از هوش می رفتم. بعد با پاشیدن آب هوشیارم کرده مجبور می کردند تا راه بروم که پاهایم ورم نکند. دردی که بر وجودم در اثر این کار مستولی می شد، طاقت فرسا و جانکاه بود. .
.
یک بار وقتی در اثر درد ضربات شلاق بیهوش شدم و دوباره چشم باز کردم، خودم را در داخل اتاقی که در آن یک میز و صندلی بود، دیدم. پشتم به شدت درد می کرد و زخم هایم می سوخت. از وحشت و ترس خود را به دیوار چسباندم تا اگر دوباره برای شکنجه آمدند، پشتم از ضربات شلاق درامان بماند؛ از شدت خستگی چشم هایم را نمی توانستم باز کنم، صدای پایی شنیدم. چشم هایم را نیمه باز نگه داشتم، دیدم مأموری وارد شد خدا عذابش را زیاد کند چشم هایم را کاملاً بستم و به خدا توکل کردم. .
.
مدتی ایستاد و رفت، طولی نکشید که دوباره بازگشت و باتومی در دست داشت؛ جلو آمد و مرا کتک زد؛ وحشی و نامتعادل به نظر می آمد، هر چه می پرسید اظهار بی اطلاعی می کردم. اثر باتوم برقی بر روی نقاط حساس بدن از جمله گوش، لب و دهان به قدری دردناک بود که کاملاً بی حس و بی نفس می شدم. .
.
یک مرتبه، مرا بر روی تختی خواباندند و دست ها و پاهایم را از طرفین بستند، وقتی شکنجه گر وارد اتاق شد، سیگار روشنی بر لب داشت، بلافاصله آن را روی دستم خاموش کرد و همراه با ضجه و ناله من به مسخره گفت «آخ! سیگارم خامومش شد!» و دوباره سیگار دیگری روشن کرد، این بار آن را بر روی جاهای حساس بدنم خاموش کرد که از تمام سلول هایم درد برخواست.
.
.اینها روایتی دردناکی از شکنجه بر این بانوی مقاوم و قهرمان و آزادی خواه بود
باصلواتی روحش شاد و یادش گرامیباد
آری...امنیت اتفاقی نیست.
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9992
📷مرضیه حدیدچی (دباغ) در محضر امام خمینی در پاریس
🗓 27 آبان 1395: درگذشت مرضیه حدیدچی
هفته بسیج گرامی باد
سلامتی مدافعان امنیت صلوات✨
شادی روح شهدای امنیت صلوات✨
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9993
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ـ🌱🌱🌱
گاهی به زور از خدا چیزی رو میخواهی و نمیشه...
شکوه میکنی...
قهر میکنی با خدا..
بی خبر از اونکه اون کار به صلاحت نبود...
خدا هست...
و حواسش جمع..
خیالت تخت...
به صلاحت باشه برات کم نمیزاره...
🤍♥️💜https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9994
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زنگ زندگی...
داستان دست راست ابراهیم
از نقصها؛ اشتباهات گذشته نترس
خدا به همه بنده هاش فرصت جبران داده...کم نیار..ازشکست نترس...
دوباره شروع کن
نگاه همدلانه تری به انسان ها
داشته باشیم ...
#دکتر_مجتبی_شکوری
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9995
#وقتی که.....
🔹وقتی کاری انجام نمیشه،
حتما خیری توش هست.
🔸وقتی مشکل پیش میاد،
حتما حکمتی داره.
🔹وقتی تو زندگیات، زمین میخوری، حتماً چیزی هست که باید یاد بگیری.
🔸وقتی بیمار میشی،
حتما جلوی یک اتفاق بدتر گرفته میشه.
🔹وقتی دیگران بهت بدی میکنن،
حتما وقتشه که تو خوببودن خودتو نشون بدی.
🔸وقتی اتفاق بد یا مصیبتی برات پیش میاد، حتما داری امتحان پس میدی.
🔹وقتی همه درها به روت بسته میشه، حتما خدا میخواد پاداش بزرگی بابت صبر و شکیبایی بهت بده.
🔸وقتی سختی پشت سختی میاد،
حتما وقتشه روحت متعالی بشه.
🔹وقتی دلت تنگ میشه،
حتما وقتشه با خدای خودت تنها باشی.
💢 پس فقط صبر داشته باش!
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9996