🔻چیزی از درون❗️
اگر به دل شاهرخ میافتاد که طرف جربزه دارد او را قبول میکرد..
جربزه داشتن برایشان خیلی اهمیت داشت ... گروهشان آن اوایل چند نفر بیشتر نبود و به مرور از سراسر کشور آمدند و همدیگر را پیدا کردند. این رزمندگان با تمام وجود هستیشان را آورده بودند. یکی از اینها قمهکش بود و میگفت قدارهبند بودم و در بازار کسی حریفم نمیشد. تعریف میکرد در ۱۰ سالگی پدرم را از دست دادم و یک روز خواب دیدم در جلسهای که سخنرانش امام علی (ع) بود ایشان به من اشاره کردند که بیاید و مداحی کند.
آن شخص میگفت من قبلاً مداحی کرده بودم، ولی از آن فضا دور شده بودم همین که این را به من گفت اشک از چشمان جاری شد و از خواب پریدم. پس از آن راهی مشهد شدم و قمه را همانجا گذاشتم و گفتم امام رضا من دیگر دنبال این کارها نمیروم. همین شخص بعداً محافظ امام میشود.
اینها چیزی از درون دارند و خدا هم هوایشان را دارد و جذبشان میکند...
🍃خاطراتزندگےشھیدشاهرخضرغام معروفبهحرانقلاب ❤️
#شهیدشاهرخضرغام🌷
🆔@ShahidBarzegar65