فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از نالهی یتیم حسن زیر سُمّ اسب
راز وفا و عزت و غیرت به ما رسید ...
سالها روی شمشیر های مختلف کار کرده بودم...
وقتی شمشیری را تیز میکنی،
در میان صدای تیغ و آهن،
ناخوداگاه به این فکر میکنی که این شمشیر در جنگ به کجا خواهد خورد؟
خون چه کسی روی این شمشیر میریزد؟
تصورش هم سخت است،
شمشیری دست کودکی را قطع کند!
یاکودکی زیرسُم اسب لگدمال شود...
عبدلله و قاسم بوی حسن را به کربلا آورند
ناگهان کربلا سبز شد،
وسعت بخشش حسن تا گودال ومیدان رسیده است.
#یاعبداللهبنالحسن
#نوجوانان_عاشورایی
#دفاع_مقدس