eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
15هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
9هزار ویدیو
2 فایل
صاحبِ کتاب از قفس تا پرواز(شهید محمدعلی برزگر): ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق تبلیغات شما👇 @Mahya6470 کانال شهیدبرزگر https://eitaa.com/24375683/10791
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن کریم.صفحه 127 🕊میزبان چله زیارت عاشورای امشب 🩸شهید یوسف داورپناه
1.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/16838 .سلامتی آقا صلوات 😢 ✋لبیک_امام_خامنه ای 📢 توصیه‌ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به قرائت قرآن و دعا برای پیروزی جبهه مقاومت ❤️رهبر انقلاب اسلامی در پاسخ به سوالی، قرائت سوره فتح، دعای ۱۴ صحیفه سجادیه و دعای توسل را برای پیروزی جبهه مقاومت توصیه کردند.
📗عاقبت رباخواری! 🌱آقا سید مهدی کشفی که از یاران مخصوص میرزا جواد نقل می کرد: شبی توی خانه خوابیده بودم ، دیدم که صدای ناله ی سوزناکی از حیاط می آید. از بس شدید و سوزناک بود ، هراسان ازخواب برخاستم که چه خبر است؟ رفتم در را باز کردم، دیدم در این حیاط ما که به این کوچکی است،یک کاروانسرای بزرگی است و دور تا دورش حجره می باشد . و صدا از یک حجره می آید.... دویدم پشت حجره هرکار کردم در باز نشد. ▫️ از شکاف درب نگاه کردم ببینم چه خبر است! دیدم یکی از رفقای ما که اهل بازار تهران است افتاده و به اندازه نصف کمر انسان، سنگ آسیاب روی او چیده اند. و یک شخص بد هیبت از آن بالا ، توی حلقوم دهان او چیزهایی میریزد. ناراحت شدم ، هرچه کردم در باز نشد . هرچه التماس کردم به آن شخص که چرا به رفیق ما این طور میکنی ! اصلا نگفت : تو کی هستی ؟ این قدر ایستادم که خسته شدم  برگشتم آمدم توی رختخواب ، ولی خواب از سرم بکلی پرید. نشستم تا صبح شد. حال نماز خواندن نداشتم . رفتم در خانه میرزا جواد آقا و محکم در زدم . 🌱میرزا جواد آقا از پشت در گفت چه خبره ؟ چه خبره ؟ حالا یه چیزی بهت نشون دادند نباید که اینطوری کنی؟ ! گفتم من همچو چیزی دیدم. گفت بله ، شما مقامی پیدا کرده اید. این مکاشفه است.آن رفیق بازاری شما ربا🔥خوار بود و در آن ساعت داشت نزع روح (روح از بدنش کنده ) می شد. من تاریخ برداشتم . بعد خبر آمد که آن رفیق ما در همان ساعت فوت کرده است... 📗منبع:کتاب شرح حال آیت اللّه العظمى اراکى,ص 299. https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/17468
2.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطرهدای جانسوز ازمظلوم ترین مادر شهید 😭شهید یوسف داورپناه🌹 https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/17469 📚میزبان چله زیارت عاشورای امشب
🏴یاد شهدای حسینی 💢چند شبانه‌روز بود که در بستر بیماری افتاده بودم، تب و لرز امانم را بریده و بدن‌درد شدید من را زمین‌گیر کرده بود. آن شب به‌شدت می‌لرزیدم و عرق سردی بر بدنم نشسته بود. سه پتو رویم کشیده بودم تا خوابم ببرد. نیمه‌شب، از خواب پریدم. سه‌کنج اتاق محمد که از جبهه آمده بود، به نماز ایستاده بود. محو نمازخواندن محمد شدم. از لرز، دندان‌هایم به من می‌خورد. محمد سلام نمازش را داد. متوجه من شد که از خواب پریده‌ام. سلام کرد و گفت: ولک چی شده، چته؟ - تب و لرز دارم، خسته شدم از این درد! همین‌جور که روبه‌قبله بود. مهرش را برداشت. با ناخن تکه‌ای از آن کند و به سمت من کشید و گفت: این را بخور، تربت کربلاست، انشاالله که بهتر میشی. بسم‌الله گفتم، تکه تربت که از یک عدس کوچک‌تر بود را توی دهانم گذاشتم و قورت دادم. از سردرد، سه پتویم را دوباره رویم کشیدم، چشم‌هایم روی هم نرفته بود که دیدم محمد باز به نماز ایستاد. چشمم بسته شد. نمی‌دانم چقدر گذشت که از گرما دوباره از خواب بیدار شدم. پتوها را از رویم کنار زدم، دیگر نه از سردرد و بدن‌درد خبری بود، نه از لرز. محمد که هنوز روبه‌قبله نشسته بود گفت: بهتر شدی؟ - ها دارم، می‌پزم! - حالا که خوب شدی، پاشو وضو بگیر، کم‌کم اذان صبحه، هم دو رکعت نماز شکر بخون، هم نماز صبحت را اول وقت بخون. وضو گرفتم و به اتاق برگشتم. در زیر نور کم لامپ، محمد را نورانی‌تر از همیشه دیدم. با دعای محمد و تربت کربلا شفا پیدا کرده بودم. پشت سرش قامت بستم و با گفتن الله‌اکبر به نماز ایستادم. ✨راوی برادر شهید 🌷 محمد دریساوی https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/17470
8.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️ اگر طلب حلالیت کنم، بیشتر آن شخص ناراحت میشود، چه کنم؟! 🔥 اگر بگویم غیبتت کردم، آتش معرکه بیشتر گُر می‌گیرد 🤔 چگونه حلالیت بطلبم؟! 🔥 چگونه هم آتش معرکه‌ی دنیا را خاموش کنم هم آتش آخرتم را؟! 🎥 السلام علیک یا فاطمة الزهرا 💚 •┈••✾🍃🌸🍃🌸🍃✾••┈• https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/17471
2.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مقيد بود هر روز را بخواند. حتي اگر كار داشت و سرش شلوغ بود، حتما سلام آخر زيارت عاشورا را ميخواند. دائما می‌گفت: "اگر دست جوانان را در دست سلام الله علیه بگذاريم، همه مشكلاتشان حل می‌شود و امام با ديده لطف به آنها نگاه می‌كند. 🕊شهید ابراهیم هادی🌹 https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/17472
8.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️چالش کنسرت برای نیازمندان رفقا،دیدین چقدر برای خراب کردن معنویات اونوریا فراخوان میزنن که با وجود این همه وعده وعید یک عده انگشت شمار میرن... برای همین این حجم از ارادت و جمعیت عاشق اربعین رو تحمل نمی کنند و هرسال یک برچسب تازه به مسلمونا می زننداما برای ما فقط رضایت پذیرش نوکری ما از طرف آقامهمه... ... https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/17473
6.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای چندروز پیش بازن وبچه اومدیم کربلا وسط راه گفتیم یک استراحتی کنیم پسر من پیش من خوابید و دخترم پیش همسرم...وقتی بیدارشدم دیدم پسرم نیس؛ رفتم ببینم پیش مادرشه دیدم دخترم هم نیس؛همسرم هم فک کرده بود پیش منن؛ پاشدیم موکبارو سر زدیم با گریه کل مسیر رو برگشتیم. شب شده بود که رسیدیم به یک موکب صاحب موکب یک پیرزن بود گفت: چی شده؟! چرا اینقدر بهم ریختین؟! گفتم دوتابچه ۵/۶ساله داشتیم گم کردیم. تاشنید زد زیرگریه ۳بار گفت: یا ابالفضل...یاابالفضل ...یا ابالفضل گفتم : چیشده تورو به حضرت عباس بگو خبر داری؟!!! گفت: دیشب خواب آقا ابالفضل رو دیدم ؛ گفت؛ ام الرقیه؛ فردا دوتا مهمون میان پیشت؛ ازشون خوب مراقبت کن و ازطرفم بهشون بگو: رقیه ما نتونست به کربلا بیاد رقیه ما یکبار توی این صحرا گم شده😢 دیگه نمیزارم هیچ بچه ای اینجا گم بشه. بعدش آقا یک کاغذ بهم داد گفت بدم شما؛صبح بیدارشدم دیدم کاغذ دستمه؛توی برگه آدرس یک عمود بود؛ آدرس رو از پیرزن گرفتیم و رفتیم دیدم بچه هام توی اون موکب آب میدن. https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/17474 معجزه بسبارشنیدنی از اربعین❤️