فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💯 اگر حاجت مهم داری برو در خانه حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
#یا_باب_الحوائج
🔸حجت الاسلام فرحزاد
61.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌دوستان:
چله زیارت عاشورا شروع شده...
"یا صاحب الزمان"
آجرک الله فی مصیبت واردک...
یارب المهدی...بحق المهدی
اشفع صدرا مهدی...بظهورالحجه
🇮🇷💚اللهم عجل لولیک الفرج✨
˼💌ازحضور وفعالیت شما خوبان همیشه همراه بی نهایت متشکریم.
🕊دوستان جدید:ضمن خیرمقدم💐
👌پُستها هر ۲۴ساعت یکبار بارگزاری میشود.
هدیه به امام زمان؛شهدا ؛اموات صلوات.
التماس دعا....
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه...
💫اللهم عجل لولیک الفرج.
هدیه به اهلبیت (ع)
سلامتی وتعجیل درفرج امام زمان (عج)
امام وشهدا؛شهیدبرزگر..
۸صلوات محبت کنید...
رفقا:حتما دعای فرج امام زمان عج
(الهی عظم البلاء و...) روهم شده یکبار در روز بخونید.
ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است
ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد...
🆔@ShahidBarzegar65
مردی ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺷده بود،
يك ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ توی خونه ﺩﺍﺷﺖ،
ﮔﻮﺷﻪ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.مجبور بود،
همون رو برداشت برد بازار برای فروش.
ﻫﺮ ﻣﻐﺎﺯﻩﺍﯼ كه میرﻓﺖ، میگفتن: ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن ﻣﯽﺍﺭﺯﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﺎ ١٠٠ ﯾﺎ ۱۵۰ تومن ﺑﯿﺸﺘﺮ نمیخریم.
ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺑﻮﺩ و به ﺍﻣﯿﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺨﺮﻥ ﺍﺯ اﯾﻦ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﻐﺎﺯﻩ میرفت.
داخل ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩﻫﺎ، حاج جواد فرشچی از منصفهای بازار و از ارادتمندان اهل بیت(علیهم السلام).
پرﺳﯿﺪ: قالی خوبیه، چرا ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺑﯽ ﺭﻭ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻧﮑﺮﺩﯾﺪ؟
ﮔﻔﺖ:
ﻣﻨﺰﻟﻤﻮﻥ ﺭﻭﺿﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ،ﻣﻨﻘﻞ ﭼﺎﯾﯽ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩ، ﺫﻏﺎلها ﺭﯾﺨﺖ و ﻗﺎﻟی ﺳﻮﺧﺖ.
حاج جواد یک تکونی به خودش داد: گفتی ﺗﻮ ﺭﻭﺿﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ؟
گفت: بله. گفت
ﺍﯾﻦ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن ﻣﯽﺍﺭﺯﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﺮﺍی اﺭﺑﺎﺏ ﻣﻦ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﻦ یه ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺍﺯﺕ میخرﻡ.
قالیچه رو خرید و روی میزش پهن کرد و تا آخر عمرش روی قسمت سوخته قالیچه که به اندازه کف دست بود، گل محمدی پرپر میکرد و دوستان صمیمی و همکارانش همه به نیت تبرک یک پر از گل را برداشته تو چاییشون میریختند. اوﻥ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ تو روضه سوخته ﺑﻮﺩ، قیمت گرفت.
کاش دل ما هم تو روضهها بسوزه.
اون وقت بگیم:
یا امام حسین(علیه السلام) دل سوخته رو چند میخری؟!
🌸صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستان ...شهدایی واقعی
توسل به شهید سید مرتضی دادگر
🏴یاد شهدای حسینی
💢چند شبانهروز بود که در بستر بیماری افتاده بودم، تب و لرز امانم را بریده و بدندرد شدید من را زمینگیر کرده بود. آن شب بهشدت میلرزیدم و عرق سردی بر بدنم نشسته بود. سه پتو رویم کشیده بودم تا خوابم ببرد. نیمهشب، از خواب پریدم. سهکنج اتاق محمد که از جبهه آمده بود، به نماز ایستاده بود.
محو نمازخواندن محمد شدم. از لرز، دندانهایم به من میخورد. محمد سلام نمازش را داد. متوجه من شد که از خواب پریدهام. سلام کرد و گفت: ولک چی شده، چته؟
- تب و لرز دارم، خسته شدم از این درد!
همینجور که روبهقبله بود. مهرش را برداشت. با ناخن تکهای از آن کند و به سمت من کشید و گفت: این را بخور، تربت کربلاست، انشاالله که بهتر میشی.
بسمالله گفتم، تکه تربت که از یک عدس کوچکتر بود را توی دهانم گذاشتم و قورت دادم. از سردرد، سه پتویم را دوباره رویم کشیدم، چشمهایم روی هم نرفته بود که دیدم محمد باز به نماز ایستاد. چشمم بسته شد.
نمیدانم چقدر گذشت که از گرما دوباره از خواب بیدار شدم. پتوها را از رویم کنار زدم، دیگر نه از سردرد و بدندرد خبری بود، نه از لرز. محمد که هنوز روبهقبله نشسته بود گفت: بهتر شدی؟
- ها دارم، میپزم!
- حالا که خوب شدی، پاشو وضو بگیر، کمکم اذان صبحه، هم دو رکعت نماز شکر بخون، هم نماز صبحت را اول وقت بخون.
وضو گرفتم و به اتاق برگشتم. در زیر نور کم لامپ، محمد را نورانیتر از همیشه دیدم. با دعای محمد و تربت کربلا شفا پیدا کرده بودم. پشت سرش قامت بستم و با گفتن اللهاکبر به نماز ایستادم.
راوی برادر شهید
🌱🍃🌷🌱🍃
#شهید محمد دریساوی
#شهدای_فارس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایت جالب پیاده رفتن آیت الله آقا نجفی قوچانی ( ره ) به #کربلا و شنیدن صدای هل من ناصر از حرم امام حسین (علیه السلام) و لبیک یا حسین از حرم حضرت عباس (علیه السلام) !!!💔😭
🎤 به کلام حجت الاسلام عالی
✅حتما حتما ببینید
┈┄┅═✾•••✾═┅┄
آقانجفی قوچانی( باشهیدبرزگرهمشهری بودند)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح آدینه...
🌼کندوی باغ هستی
💫بی تو عسل ندارد
🌼بی تو کتاب عارف
💫شعر وغزل ندارد
🌼گفتا که بین خوبان
💫مهدیست، یا که یوسف
🌼گفتم که در دو عالم
💫مهدی بدل ندارد...
🌼السلام علیک
یا ابا صالح المهدی(ع) 🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دکتر انوش...بوقت روشنفکری...
(با ما چه کرده دوریات!
ای بهتر از بهشت💚
حسین_جـآنم
اللهم_ارزقنا_زیارٺ_اربعین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹یک کلیپ بسیار ناب از #حاج_قاسم
🔹حتما ببینید و منتشر کنید🔹
#مدیون_شهدا_هستیم
#خاطرات_شهید 🌷
داشتیم براے عملیات آماده مے شدیم #اذان_صبح گفتند، سریع آمدیم توے چادر تا نماز بخونیم و حرڪت ڪنیم منطقہ شناسایـے شده بود و بمباران شروع شد توے چادر مشغول نماز خواندن بودیم ڪہ دو سہ تا راڪت افتاد ڪنار چادر ما برادرے ڪہ درحال تشهد بود یڪهو بہ #سجده رفت وهمانطور ماند...
دیدم از ڪنار پیشانے اش رگہ خونے بیرون زد یاد ضربت خوردن حضرت علے(ع) افتادم این بچہ ها بہ آقاے خودشان اقتدا ڪردند حتے شهادتشان هم #علے_گونہ بود...
#نماز_اول_وقت
52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.🌀ممنون استاد بابت این کلیپ...
🛑 آقا مسئول نمایش خانگی کیه
دقیقا؟!!😡
اگر مردم ایران ماهواره میذاشتن و فیلم
ترکی نگاه میکردند شـــــرف داشت به این
فیلما
ویدیو جدید از آقای جوادی مدیر
گروه جهادی رسانهای هتنا....
14.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
می خواهم بروم کربلا ولی نمیدونم تحمل گرما کربلا را دارم یا نه؟!
جواب امام صادق علیه السلام.....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی ناراحتی..،
ميگن خدا اون بالا هست...
وقتی نا اميدی،
ميگن اميدت به خدا باشه
وقتی مسافری،
ميگن خدا پشت و پناهت
وقتی مظلوم واقع باشی،
ميگن خدا جای حق نشسته
وقتی گرفتاری،ميگن
خدا همه چيو درست ميکنه
وقتی هدفی تو دلت داری
ميگن از تو حرکت از خدا برکت
پس وقتی خدا حواسش به همه کس
و همه چی هست..ديگه غصه چرا؟؟🍃!
خدایا بخاطر همه چیز شکرت..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┈┈••••🌼•••┈┈
⁉ چقدر به امام زمان (عج)وفاداری⁉️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امید...یعنی رسیدن به قله موفقیت
*وقتی خدا بخواهد که تو ایستاده باشی، هیچ نیرویی نمیتواند تو را خم کند.*
به درخت نگاه کن!
قبل از اینکه شاخه هایش
زیبایی نور را لمس کند،
ریشه هایش تاریکی را لمس کرده!
گاه برای رسیدن به نور،
بایـــــــــد از تاریکی ها گذر کرد!!
✨اللهم عجل لولیک الفرج
🛑شهیدی که همزمان با حاجقاسم در یمن به شهادت رسید!
🔸درست در ساعت اولیه بامداد ۱۳دی ۱۳۹۸، همان دقایقی که شهید حاج قاسم سلیمانی توسط دولت جنایتکار آمریکا در فرودگاه بغداد ترور شد، ایران اسلامی شهیدی دیگر را در پهنهی سرزمین مقاومت تقدیم کرد.
🔸پاسدار شهید مصطفی محمدمیرزایی در عملیات ترور ناموفق سردار شهلایی در شهر صعده یمن براثر اصابت موشک آمریکا به شهادت رسید.
🔸شهید محمدمیرزایی پاسدار سپاه قدس بود اما یک محله او را خطاط ماهر، باربر صلواتی و اوستاکار با انصاف میدانستند. کسی خبر نداشت او امین حاج قاسم و مهندس مختلکردن سیستم ارتباطی گروهک های تکفیری است.
💐هدیه به روح مطهر شهید صلوات
📿اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد📿
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨داستان تکان دهنده...
یا قمــر بنیهاشـــم!
یا مرگ مـن رو بده؛
یا مرگِ اون مأمـور رو که نذری من رو از دستم گرفت
#معرفتی
@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"ای آن که غمت مسئله آموز من است
شور غم تو در دل پرسوز من است
روزی که حسین! بر تو من گریه کنم
سوگند به توکه بهترین روز من است . . .
یا حسین (ع) پاسپورتش با من
طلبیدنش با تو باشه؟!
💚✨اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْـنِ
🕊✨وَ عَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْـنِ
💚✨وَ عَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْـنِ
🕊✨وَ عَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْـنِ
( خدا روزی رسونه )
به یه کارگری گفتن:
ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺁﻣﺪﺕ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻣﯿﭽﺮﺧﻪ؟
ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﮑﺮ، ﮐﻢ ﻭ ﺑﯿﺶ ﻣﯿﺴﺎﺯﯾﻢ.
ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺩﺵ میرﺳﻮﻧﻪ.
ﮔﻔﺘﻢ : ﺣﺎﻻ ﻣﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﻟﻮ ﻧﻤﯿﺪﯼ؟
ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﯾﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻗﻨﺎﻋﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻫﻢ کاﺭ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ ﺟﻮﺭ ﺑﺸﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻡ، ﺧﺪﺍ ﺑﺰﺭﮔﻪ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻩ ﺩﺳتم ﺧﺎﻟﯽ ﺑﻤﻮنه .
ﮔﻔﺘﻢ: ﻧﻪ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ.
ﮔﻔﺖ: ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺣﻞ ﺷﺪﻩ، ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ.
ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﯼ ﺑﺎﺑﺎ ﻣﺎ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ دﯾﮕﻪ.
ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﯾﻪ ﺗﺎﺟﺮ ﺗﻮﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﺴﺖ ﻫﺮ ﻣﺎﻩ ﯾﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﭘﻮﻝ ﺑﺮﺍﻡ ﻣﯿﺎﺭﻩ ﮐﻤﮏ ﺧﺮﺟﻢ ﺑﺎﺷﻪ.
ﮔﻔﺘﻢ: ﺁﻫﺎﻥ، ﻧﺎﻗﻼ ﺩﯾﺪﯼ ﮔﻔﺘﻢ. ﺣﺎﻻ ﺷﺪ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ. ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﻧﻤﯿﮕﯽ؟
ﮔﻔﺖ : ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺮﺳﻮنه ﺑﺎﻭﺭﻧﮑﺮﺩﯼ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﻪ تاجر ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ ﺑﺎﻭﺭﮐﺮﺩﯼ.
ﯾﻌﻨﯽ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﻪ تاجر ﭘﯿﺶ ﺗﻮحق ﻧﺪﺍﺭﻩ؟
همسر شهید باکری فرمانده دلاور لشکر ۳۱ عاشورا تعریف می کند :
« روزی در حالی که آقا مهدی ، از خانه بیرون می رفت
به او گفتم : چیزهایی را که لازم داریم بخر . گفت : بنویس .
خواستم با خودکاری که در جیبش بود بنویسم ،
با شتاب و هراس گفت :
مال بیت المال است و استفاده شخصی از آن ممنوع است و حتی اجازه نداد چند کلمه با آن بنویسم »
61.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌دوستان:
چله زیارت عاشورا شروع شده...
"یا صاحب الزمان"
آجرک الله فی مصیبت واردک...
یارب المهدی...بحق المهدی
اشفع صدرا مهدی...بظهورالحجه
🇮🇷💚اللهم عجل لولیک الفرج✨
˼💌ازحضور وفعالیت شما خوبان همیشه همراه بی نهایت متشکریم.
🕊دوستان جدید:ضمن خیرمقدم💐
👌پُستها هر ۲۴ساعت یکبار بارگزاری میشود.
هدیه به امام زمان؛شهدا ؛اموات صلوات.
التماس دعا....
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه...
💫اللهم عجل لولیک الفرج.
هدیه به اهلبیت (ع)
سلامتی وتعجیل درفرج امام زمان (عج)
امام وشهدا؛شهیدبرزگر..
۸صلوات محبت کنید...
رفقا:حتما دعای فرج امام زمان عج
(الهی عظم البلاء و...) روهم شده یکبار در روز بخونید.
ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است
ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد...
🆔@ShahidBarzegar65
#داستان جوانمردی پوریای ولی ،
هنگام سحر و اذان، در تاریک و روشن بامداد، مردی تنومند و بلند قامت از خانه ای بیرون آمد و قدم در کوچه ای تنگ نهاد. از میان دیوارهای کوتاه و بلند شهر گذشت و به مسجد آن شهر نزدیک شد . صدای اذان صبح از گلدسته ها به گوش می رسید. پهلوان وضو ساخت و با خدای خود، به راز و نیاز پرداخت. هنوز چیزی نگذشته بود که از پشت یكی از ستونهای مسجد، صدای گریه پیرزنی را شنید كه به درگاه خدا چنین التماس می كند: خداوندا ! رو به درگاه تو آورده ام، نیازمندم و از تو حاجت می طلبم، نا امیدم مکن.
مرد بی تاب شد، با خود اندیشید، حتماً این زن تنگدست و نیازمند است. آرام به پیرزن نزدیک شد . او را دید كه بشقابی حلوا در دست دارد. با لحنی سرشار از مهربانی پرسید: چه حاجتی داری مادر؟
چون پیرزن اندکی آرام شد، گفت: ای جوانمرد، التماس دعا دارم. برای من و پسرم دعا کن.
مرد پرسید مشکل تو و پسرت چیست؟
پیرزن آهی سرد از دل برآورد و گفت: پسری دارم زورمند و دلاور که پهلوان هندوستان است و در شهر و دیار خود پرآوازه است. هر جا نام و نشان پهلوانی را می شنود، عزم کشتی گرفتن با وی می كند. شکر خدا که تاکنون پیروز شده و تا امروز هیچکس نتوانسته پشت او را به خاک برساند. اكنون پهلوانی از خوارزم به شهر ما وارد شده و قصد هماوردی با پسر من را دارد، می ترسم پسرم مغلوب شود و روی بازگشت به شهر خود را نداشته باشد. این پهلوان كه كسی جز پوریای ولی نبود، فهمید که رقیب هندی او، پسر این پیرزن است. پوریای ولی، طاقت دیدن اشکهای آن مادر غمگین را نداشت. دلداریش داد و گفت : به لطف خدا امیدوار باش مادر، خداوند دعای مادران دل شکسته را مستجاب می كند. این را گفت و با حالتی پریشان، از پیرزن دور شد و از مسجد بیرون رفت.
پس از آن پوریای ولی با خود فکر کرد که فردا چه باید بکند، اگر قویتر از آن پهلوان باشد و بتواند او را به زمین بزند، آیا طعم شكست را به او بچشاند؟ یا باتوجه به تمنای مادر او، مقاومت جدی نكند و زمینه پیروزی حریف را فراهم نماید. برای مدتی پوریای ولی، در شك و تردید بود. ناگهان از دایره تردید بیرون آمد، لبخندی زد و تصمیمی قاطع گرفت. او می دانست قهرمان واقعی کسی است که نفس سركش خود را مهار کند. او خواست كه غرور خود را بشكند و بقول مولوی ( شیر آن است که خود را بشکند ) البته این انتخاب، بسیار دشوار بود. چون روز موعود فرا رسید و پوریای ولی، پنجه در پنجه حریف افکند، خویشتن را بسیار قوی و حریف را دربرابر خود ضعیف دید تا آنجا که می توانست به آسانی پشت او را به خاک برساند. اما عهد خود را بیاد آورد. برای آنکه کسی متوجه نشود، مدتی با او دست و پنجه نرم کرد، اما طوری رفتار كرد كه دیگران احساس كنند حریف وی قویتر است. پس از لحظاتی، پوریای ولی، این پهلوان نام آور بر زمین افتاد و حریف روی سینه اش نشست. در همان وقت به او احساس عجیبی دست داد. مثل این بود كه درهای حكمت به روی او گشوده شده و وی پاداش جهاد با نفس را مشاهده كرد.
دوستان پوریای ولی كه از توانایی بدنی او به خوبی آگاه بودند، از شكست او در رقابت با پهلوان هندی در شگفت بودند. چند روز بعد از آن واقعه، سلطان جونه ( حاكم آن منطقه در هند) مجلسی ترتیب داد تا در آن از پهلوان پوریای ولی دلجویی کند. در آن هنگام، پهلوان هندی كه در مجلس حضور داشت، پیش آمد و خود را به پای پوریای ولی افكند و بازوبند پهلوانی را به او تقدیم كرد. او گفت من در ضمن مسابقه، متوجه گذشت و جوانمردی تو شدم. پوریای ولی از اینكه رازش برملا شده بود، متاثر و پریشان شد اما دوستان او خوشحال شدند و ماجرای این فداکاری بزرگ در همه شهرها پیچید. از آن پس، از پوریای ولی به عنوان یكی از جوانمردان یاد می شود.
پوریای ولی اضافه بر قدرت پهلوانی و نیرومندی بدن، صفات آشکار و پسندیده ای داشته که او را از دیگر پهلوانان، متمایز می ساخته است. پهلوانان و ورزشکاران با یاد او، جوانمردی را پاس می دارند.
#پهلوانان ایران زمین
19.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره مهدی مجاهد، معاون پیگیری ویژه دفتر شهید رئیسی از نماز اول وقت ایشان در اولین ملاقات با پوتین در کاخ کرملین
🇮🇷 اللهم عجل لولیک الفرج 💛
🌹 الهی و ربی من لی غیرک 💜
جبهه مقاومت🚀
#جان پناه...
یادمه نزدیک سحر از عملیات والفجرمقدماتی برمیگشتیم...خسته تشنه گرسنه بودیم.
وازهمه بدتر درمنطقه فکه تا روشن شدن هوا برای فرار از محاصره دشمن مهلت نداشتیم.
از همه جا ناامید شهادتین راخواندم وباخاکهای رمل فکه در گوشه ای از شدت ناامیدی برای خودم سنگرانفرادی ( قبری)حفر کردم ودرونش خزیدم.
ناگهان صدایی به گوشم رسید سلام داداش قربان...
رفیقم محمدبرزگر بود...
که میگفت :نبینم رفتی توی لک...بلندشو بریم پیش رفقا..
دستم را گرفت و حرکت کردیم..
خداشاهده..هنوز چندقدمی دور نشده بودیم که خمپاره ای درست به همان سنگر انفرادیم خورد و متلاشی شد.
اگر محمد نبود من در اوج ناامیدی از رحمت خدا وترس از قضای الهی جان می دادم...محمد فرشته نجاتم شد.
همه از شدت منور وخمپاره ها سکوت کرده بودیم ونمیدانستیم چندساعت دیگر اسیرمیشویم وچه سرنوشتی درانتظارمان خواهدبود که محمد سر شوخی را بازکرد..
به آسمان وزمینِ روشن از مُنَوَر ؛ که چشم دوخته اید:اینها نقل ونبات وکله قندی دامادیست..کاش یکی ازاین ها قسمت ماشود...
علی اصغر بزمآرا(هم محلی ما) اَبرو درهم کشید وگفت:مگر ازجانت سیر خورده ای؟!
محمدکه دید علی اصغر حسابی ترسیده کنارش نشست وگفت: عمو اصغر عجیب نوربالا می زنی ...اصلا کنارت مینشینم که اگر شربتی آوردند تنهاتنها نخوری...باهم به بهشت سفر کنیم...ها؟؟؟؟
علی اصغر که شوخی محمدرا جدی گرفته بود باعصبانیت ازکنار محمد برخاست و جایش را عوض کرد وگفت:
چه دلی داری...ولم کن...تومجردی شربت شهادت را خودت تنهابخور...ما زن وبچه داریم ...محمد چشمکی زدو گفت:
شماهم شاهد...ببین اصغر خودش شربت گوارا تعارف کردم نخواست... و ما قاه قاه میخندیدیم ...که همین موقع از گردان دیگری بیسیم زدند که برای عملیات والفجر یک؛ نیرو لازم داریم و ازآنجا که گردان ما تازه ازعملیات سخت برگشته بود هیچکس توان رفتن نداشتیم.
اما با این وجود فقط یک نفر ازمیان ما برخاست وباصدای بلند گفت:صبرکنید من با جان ودل آماده ام...گفتم: محمد ...توخسته ای .نرو..لبخندی زد وگفت:تا آخرین قطره خونم دست از دفاع برنمیدارم اما دعاکن یک سهم شربت به ماهم برسد.
محمد درهمان عملیات والفجر یک ازناحیه کتف بازو وحشتناک مجروح وجانبازشد به طوری که گوشت وپوست دستش روی استخوان بازویش مچاله شده بود.
وقتی به عیادتش رفتیم گفت:طاقت ماندن ندارم...این دنیا جای من نیست و رفت....😢
📚کتاب ازقفس تاپرواز
🌹خاطرات شهیدمحمدعلی برزگر
💌روایتگر:آقای قربانعلی امروزی
(هم محلی-رفیق چندین ساله- همرزم شهید)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان شنیدنی کرَم و آقایی سیدالشهداء علیه السلام
و ادب خادم حضرت
29.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 السلام علیکِ یا شریفه بنت الحسن المجتبی(ع)
◼️ بیستم محرم؛ سالروز شهادت حضرت شریفه خاتون دختر گرامی امام حسن مجتبی(ع) تسلیت باد
📌 شرح احوالات و زندگینامه حضرت شریفه(س) رو در این کلیپ میتوانید مشاهده کنید.
#حضرت_شریفه #شریفه_بنت_الحسن
#حضرت_شریفه_خاتون
#شفادهنده بیمار
25.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تلنگر....تغییر واصلاح گذشته
لحظه هامون رو به راحتی ازدست ندیم...
امیدوارباش...وقتی بیدارشدی...
حق نداری مثل قبل زندگی کنی...
لاستیک ترکید .... 😢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌درس زندگی....#امیدت به خداباشه
هر وقت از ته دلت گفتی
خدایا تمام امیدم فقط تویی
و تو بزرگترین و قدرتمندترین
پناهگاه زندگی ام هستی
و من غیر از تو کسی رو ندارم
و خدا رو تنها حامی و نگهبان
و وکیل خودت قرار دادی
اونوقته که می بینی
همه چیز داره به طرز
معجزه آسایی درست میشه
حتی اگه همه دنیا بهت پشت کنند
ترکت کنند و تنهات بزارن
اصلا مهم نیست
چون مهم فقط خداست
که حواسش بهت باشه
فقط خدا ....