📚 #کتاب
🤲 بسم رب الشهدا
🎬 #قسمت_اول
🗓 دوشنبه : ۱۴ آبان ماه ۱۴۰۳
🇮🇷#شهيد_حاج_اسماعیل_فرجوانی
📎🔻کتاب بی آرام
🌹 برای سردار شهید حاج اسماعیل فرجوانی
🎙به روایت: زهرا امینی (همسر شهید)
🖌نوشته: فاطمه بهبودی
صدای حاج خانم توی سرم پیچید:
- داداشی، اومده یم خواستگاری زهرا.
مامان گفت: «به سلامتی، برای کی؟ حاج خانم گفت: «کی بهتر از اسماعیلم!»
یک مرتبه همه ساکت شدند.
حاج خانم سنگینی فضا را شکست:
- زن داداش نمی خواید جواب بدید؟
مامانم با دستپاچگی گفت: "والله چی بگم"
سرم را بالا آوردم و توی دلم گفتم:
- خدایا قربانت بروم؛ همین دیروز بود که با خودم گفتم یا زن اسماعیل میشوم یا اصلا ازدواج نمیکنم. اما آن لحظه فکر نمیکردم اسماعیل بیاید خواستگاری ام. آخر حاج خانم دختری از فامیل را برای اسماعیل نشان کرده و سال ها او را «عروسم» صدا زده بود. حالا چه شده بود که به خواستگاری من آمده بودند.
صدای مامان روی سرم آوار شد
- دختر، شیر سماور رو ببند قوری سررفت. سینی پر آب شد. تا به خودم بجنبم مامان شیر سماور را بست و دستمال به دست من را کنار زد. زیر لب با خودش غرغر میکرد که صدای بابا حرفش را برید:
- دخترم، بابا، چی میگی؟
سرم را پایین انداختم و گفتم: "هر چی خودتون صلاح میدونید." مامان دست از دستمال کشیدن برداشت و با تعجب نگاهم کرد.
بابا از آشپزخانه بیرون رفت. با اشاره او، مامان پشت سرش.
سرم را چسباندم به در. مامان و بابا پچ پچ میکردند.
- قبل این ندیده و نشنیده میگفت نه!
- این جواب با حرفای قبلش زمین تا آسمون فرق داره.
مامان سینی چای را گرداند و گفت: «حاج خانوم، اجازه بدید فکر کنیم.»
- مگه فکر کردن می خواد؟ ما با هم فامیلیم.
بابا را خطاب کرد و گفت:"مگه ما فکر کردیم داداش؟" و آب و تاب داد به صدایش.
- اسماعیلم فردا میخواد بره جبهه. شما باید الان جواب بدید. صدا از دیوار درآمد از مامان و بابا درنیامد. یکهو صدای حاج خانم بلند شد:
- زهرا ... زهرا خانوم ....
صدایم توی سینه حبس شده بود. نفس عمیقی کشیدم و گفتم: «بله»
- بیا تو عمه !
خودم را جمع و جور کردم اما انگار قلبم داشت از سینه ام بیرون می زد. حاجی آقا زودتر از همه سرش را به طرف آشپزخانه چرخاند. سلام کردم. نگاهم کشید به حاج خانم و ناهید خانم و شرید روی اسماعیل. حاج خانم من را کنارش کشید و گفت: «خب، عمه، تو چی میگی؟» زبانم سنگین شده و صورتم گر گرفته بود. پلک هایم تند تند می پرید و انگار می خواست آبرویم را ببرد. نگاهم به فرش خیره مانده و نفس هایم تند شده بود. لام تا کام حرف نزدم.
حاج خانم گفت: «خب مبارکه!» و در قندان را برداشت و پولکی تعارفم کرد. یکی برداشتم. قندان را کشید طرف اسماعیل و گفت: "دهنت رو شیرین کن مامان که تا آخر زندگی تون شیرینی باشه" و زد به شانه اسماعیل و گفت: «مامان، برو جبهه. ان شاء الله وقتی برگردی عروسیت رو میگیریم.»
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
📕📔📓📒📙📘📗
✅ پايان قسمت اول داستان زندگي
🔰 #شهيد_حاج_اسماعیل_فرجوانی
🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
✍ #ویراست | گفتند که در کاخ های قطر در امانی و از درد مردم غزه بیخبری، اما تو، گرسنهتر از کودکان عزیز غزه، رازهای ناگفتهای داشتی...
🔗 نشانی ویراست
💠 کانال رسمی حاج ابوذر روحی
@hajabozar_rohi
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
فتح خیبر - ابوذر روحی.mp3
11.31M
#فایل_صوتی
▫️ نماهنگ فتح خیبر
تهیه شده در مرکز رسانه ای نهضت
و سپاه پاسداران شهرستان لنگرود
💠 کانال رسمی حاج ابوذر روحی
@hajabozar_rohi
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
34.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
▫️ نماهنگ فتح خیبر
تهیه شده در مرکز رسانه ای نهضت
و سپاه پاسداران شهرستان لنگرود
لینک با کیفیت
https://www.aparat.com/v/rzfb2t6
💠 کانال رسمی حاج ابوذر روحی
@hajabozar_rohi
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 دلگویه های شنیدنی دختر شهید مدافع حرم #محمد_بلباسی
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
کلنا فداک یا #زینب سلام الله علیها
#مدافعان_حرم
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
📝 #دلنوشته | #معراج_شهدا
🔅 همه آشفتگی هایم درست از لحظه ای شروع شد که تو را به دست فراموشی سپردم، نمیدانم شاید هم در ابتدا خود را از یاد برده بودم، آخر چگونه میشود که حافظه ام تو را از قلم بیندازد و بین ما این چنین فاصله بیفتد! دفتر زندگی ام را که ورق میزنم بر هر صفحه اش شرم نقش بسته چراکه در مسیری قدم گذاشته ام که از مسیری که تو بسیار فاصله داشته است.
💠 مانند ماهی بیرون افتاده از آب برای رسیدن به دریای معرفتت تقلا میکنم، دور بودن از تو درست مانند دور شدن از خودم است، هرچه فاصله ام از تو بیشتر میشود با خود غریبه تر میشوم، دیگر این من دور شده از تو را نمیشناسم،
📍من به خوبی میدانم که چقدر در منجلاب گناه فرو رفته ام اما باز هم تو را میخوانم، صدایت میزنم و امید دارم تنها گوشه چشمی به من داشته باشی، بی تردید دست یاری رسان تو مایه نجات من است.
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #استوری | #شهدا
🔻ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده...
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #استوری | #دلتنگی
🔻جامانده ایم و حوصله شرح قصه نیست ...
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
🔸 نیمه شب با صدای گریه بیدار شدم، دیدم عزیز کمی دورتر مشغول رازونیاز و مناجات و گریه است.
کنارش رفتم و گفتم:
جوان مگر چی کار کردهای که اینطور به درگاه خدا ضجه میزنی و طلب آمرزش میکنی، تو که گناهي نداري من پيرمرد گنهکار بايد اين جور در پیشگاه خدا ناله کنم!
🔹با چشمان خیسش گفت:
من هنوز پاک نشدهام، اگر پاک شده بودم تا حالا به شهادت رسيده بودم!
#شهید_عزیز_خداهمتی
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #استوری | #شهادت
🔻دنیا بماند برای عاقل ها...
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
📚 روز شمار #انقلاب، #دفاع_مقدس و شهدا؛
____🎀🎀🎀🎀🎀_____
🗓 ( ۱۵ آبان ماه )
🌸🌼🌺🌸🌼🌺🌸🌼🌺
🖌۱• اعتراض و مخالفت حضرت امام خمینی (ره) با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی رژیم پهلوی (۱۳۴۱ ه. ش)
🖌۲• شهادت محمد حاجی زاده بیدگلی (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۲ ه. ش)
🌷🪴🌻🌷🪴🌻🌷🪴🌻
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
🦋🦋🦋 🪶🪶🪶 🕊🕊🕊
🦋واسہبچہ #بسیجی
،خستگیممنوعہ..
بہقولحاجاحمد متوسلیان
هروقتپرچمقدس
رو انتهایافقگذاشتی
بعدشاستراحتکن :))
#اَللّهُــمَّعَجـِّــللِوَلیِّــکَالفَــرَج
❤️🧡💛💚💙💜🤍🤎
۱۰۳۴ روز ( ۲ سال و ۹ ماه و ۳۰ روز ) از آرام گرفتن کبوترهای خونین #خوشنام در سرزمین حماسه و ایثار گذشته است.
💐🌹🍀💐🌹🍀💐🌹🍀
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol