eitaa logo
🇮🇷شهدای گمنام و مدافعان حرم🇮🇷
336 دنبال‌کننده
10هزار عکس
4.9هزار ویدیو
69 فایل
💐حرم مطهر امام زادگان،هاشم ابن علی علیه السلام و فاطمه بنت العسکری سلام الله علیها،مرقد مطهر شهدای گمنام و مدافعان حرم💐 🌹ارتباط با ادمین🌹 📲 @mahmood_S64
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹سالروز شهادت آیت‌الله رئیسی، به عنوان «روز شهدای خدمت» در تقویم ثبت شد ♦️پزشکیان، رئیس‌جمهور و رئیس شورای عالی انقلاب، مصوبه این شورا مبنی بر ثبت سالروز شهادت آیت‌الله رئیسی و همراهانش (۳۰ اردیبهشت) را به عنوان روز شهدای خدمت در تقویم، ابلاغ کرد. ♦️هدف از این مصوبه که در جلسه ۹۱۰ شورای عالی انقلاب فرهنگی به تأیید رسیده، زنده نگه‌داشتن یاد و خاطره شهدای خدمت و ارج نهادن به فداکاری‌های آنان در راه اعتلای ایران اسلامی است ┏━━━━🕊🇮🇷🦋━━━┓ 📲@shahid_AranandBidgol ┗━━━━ 💐🌹🌸━━━
🚩 سلیمانی تویی سلیمانی نباشد، کشورت اشغال خواهد شد سلیمانی نباشد، پرچمت پامال خواهد شد سلیمانی نباشد، عزّتت بر باد خواهد رفت سلیمانی نباشد، فتنه و جنجال خواهد شد سلیمانی نباشد، غنچه‌ها در خواب می‌سوزند سلیمانی نباشد، غصه مالامال خواهد شد حواشی‌پیشگان در خدمت سرمایه‌سالاران وطن تاراجِ مُشتی دلقک و دلّال خواهد شد! سلیمانی تویی! پروانه در آتش اگر باشی به رسم شعله از پروانه استقبال خواهد شد هنوز از عبرت تاریخ می‌پرسی؟ چه می‌پرسی! سلیمانی نباشی، فتنه‌ها دجّال خواهد شد نمی‌بینی نشان‌ها را؟ زمان آبستن جنگ است نمی‌بینی تکان‌ها را؟ زمین غربال خواهد شد سلیمان ی می‌آید، جاءَنصرُالله می‌خواند سلیمانی بمان! شاید همین امسال خواهد شد! سلیمانی بمانی، کودکت آسوده می‌خوابد سلیمانی بمانی، مادرت خوشحال خواهد شد ┏━━━━🕊🇮🇷🦋━━━┓ 📲@shahid_AranandBidgol ┗━━━━ 💐🌹🌸━━━
📚 | عایده 🔹کتاب «عایده» سرگذشت یک بانو است. بانویی از دیار لبنان. دختری متولد سال ۱۹۷۱ میلادی. وقتی جهان، گرفتارِ جنگ سرد میان دو قدرت متوحش در دو سوی عالم بود و میلیون‌ها نفر، حیرانِ این جنگِ دیوانه‌وار، حرکتِ جهان بر مداری پوچ را تماشا می‌کردند و برای بازگشت انسان به مدار ایمان، در انتظار معجزه بودند، معجزه‌ای در پایان همان دهه از راه رسید. درست در روزهای کودکی عایده و هم‌نسلانش، حلاوت یک انقلاب روح‌افزا به کام مستضعفانِ جهان نشست، مردم ایران را از سلطنتِ یک دیکتاتور نجات داد و به فاصله‌ای کوتاه، راه خود را تا مدیترانه گشود. 🔹عایده‌ی قصه‌ی ما که به نوجوانی رسید، نسیم انقلاب خمینی تا ساحل بیروت رسیده بود. او، فرزند خانواده‌ای محترم اما معمولی، تصمیم گرفته‌بود امام‌خمینی را دوست داشته‌باشد، همانطور که امام موسی صدر را دوست داشت. او در چشمان خمینی کبیر، همان برقی را می‌دید که از نگاه موسی‌صدر نمایان بود. عایده شیفته‌ی این نگاه شد و «زندگی در مدار مقاومت» را انتخاب کرد. انتخاب کرد و در مسیری دراماتیک، همسرِ مردی از حزب‌الله لبنان شد. 🔍ادامه را بخوانید: khl.ink/f/58455 ┏━━━━🕊🇮🇷🦋━━━┓ 📲@shahid_AranandBidgol ┗━━━━ 💐🌹🌸━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | دیریست که از رویِ دل آرای تو دوریم محتاج بیان نیست که مشتاقِ حضوریم ‏+هوشنگ ابتهاج ...💔 ┏━━━━🕊🇮🇷🦋━━━┓ 📲@shahid_AranandBidgol ┗━━━━ 💐🌹🌸━━━
🏴🏴 💐به همسرش می گفت: وقتی برای خواستگاری آمدم، بار سنگینی بر سینه ام احساس می کردم، اما وقتی شنیدم که نامت زهراست، آرام شدم. ☀رمز زندگی ما نام حضرت زهراست. در فتح المبین با رمز یا زهرا مجروح شدم، همسرم زهراست. ارادت ویژه ای به حضرت زهرا ( سلام الله علیها) داشت. ▪در روضه حضرت به حالت عجیبی گریه می کرد و از خود بی خود می شد. طاقت شنیدن روضه های بانوی دو عالم را نداشت می گفت: گره همه کارها به دست حضرت زهرا سلام الله علیها باز می شود و در آخر هم در عملیات بدر با رمز «یا فاطمة الزهرا» به شهادت رسید. 📚برگرفته از کتاب«مهرمادر». اثر گروه شهید هادی ┏━━━━🕊🇮🇷🦋━━━┓ 📲@shahid_AranandBidgol ┗━━━━ 💐🌹🌸━━━
🍂 • ‏أَیْنَ قاصِمُ شَوْکَهِ الْمُعْتَدینَ؟! کجاست درهم شکننده‌ی شوکت متجاوزان؟! حاج قاسم در قلب حلب...💔 ‎‎‌ ┏━━━━🕊🇮🇷🦋━━━┓ 📲@shahid_AranandBidgol ┗━━━━ 💐🌹🌸━━━
بدون شرح.. دلش میخواست گمنام باشد! پس از او نمی‌گوییم؛ بلکه او برای ما از شهرهای عشق میگوید نه همان هفت شهر عطار... چرا که برای ما به اندازه شهدایمان، راه به وادی عشق گشوده شده است...🕊️❣ ┏━━━━🕊🇮🇷🦋━━━┓ 📲@shahid_AranandBidgol ┗━━━━ 💐🌹🌸━━━
|شهدا گاهی نگاهی🍃 ~سید محمد مصطفوی ۹۳/۱/۹ شهرستان بهار ساعت۱۰:۲۰ از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم! اولین کوچه به نام شهید همت است؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه‌ام اخلاص بود! چه کردی..؟! جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم... دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز یازهرا (سلام الله علیها) بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار مادر همین جا بود...💔 عبدالحسین آمد صدایم زد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل به حضرت زهرا و رعایت حدود خدا...چه کردی؟! جوابی نداشتم و از شرم از کوچه گذشتم... به سومین کوچه رسیدم! شهید محمدحسین علم الهدی... نهج البلاغه در کجای زندگی‌ات قرار دارد؟! چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد، سر به گریبان گذاشتم.. 👇👇👇👇👇👇👇
|شهدا گاهی نگاهی ~سید محمد مصطفوی ۹۳/۱/۹ شهرستان بهار ساعت۱۰:۲۰ به چهارمین کوچه رسیدم! شهید عبدالحمید دیالمه...برخلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار آرام و مهربان دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم مطالعه کردی؟! برای بصیرت خودت چه کردی؟! برای دفاع از ولایت؟!✨☝️ همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از تو نیز مثل بقیه شهدا جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و مناجات شهید می‌آمد! صدای اسم و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شرمنده شدم، از رابطه ام با پروردگار...؟! از حال معنوی‌ام...؟! گذشتم...❤️‍🔥 ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با هوای نفس، نگهبانی دل... اینجا بیشتر از بقیه کم آوردم... زود هم گذشتم...🥺 هفتمین کوچه انگار کانال کمیل بود! بله ، شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل‌ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در دنیا خطر لغزش و غفلت تهدیدشان میکرد! ایثارش را که دیدم... از کم کاری‌ام شرمنده شدم و گذشتم🥀 👇👇👇👇👇👇👇👇
|شهدا گاهی نگاهی ~سید محمد مصطفوی ۹۳/۱/۹ شهرستان بهار ساعت۱۰:۲۰ هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند شهید تفحص... انگار شهید پازوکی هم کنارش بود! آنجا نیز پرونده‌های دوستداران شهدا را تفحص می‌کردند! آنها که اهل عمل به وصیت شهدا بودند...شهید محمودوند پرونده‌شان را به شهید پازوکی می‌سپرد! برای ارسال نزد ارباب( ارواحنافداه)... پرونده هایی روی زمین باقی ماند!💔 دیدم شهدای گمنام وساطت میکردند برایشان... اسم من هم بود!! دیگر وساطت هم فایده نداشت...از حرف تا عمل! فاصله خیلی زیاد بود... دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با حالم چه کردم! تمام شد...تمام... اما....اما این را فهمیدم که از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا ، نمیتوان گذشت...🩸🕊️ با فاصله‌ام از شهدا زیر لب زمزمه کردم... شهدا گاهی، نگاهی...💚🍃 *از کتاب مهمان شام ┏━━━━🕊🇮🇷🦋━━━┓ 📲@shahid_AranandBidgol ┗━━━━ 💐🌹🌸━━━
. [✨] [ به او گفتم قبلاً مرا در بیرجند دستگیر کردند و به نزد رئیس پلیس بردند. حرفی را که آنجا زدم برای شما هم تکرار میکنم. به او گفتم: شما مأموريد و من هم مأمورم . من موظفم رسالت دینی خود را انجام دهم، شما هم میتوانید وظیفه ای را که بر عهده دارید انجام دهید. شما کاری بیش از کشتن من از دستتان برنمی آید و من خود را برای کشته شدن آماده کرده ام؛ پس مرا از چه میترسانید ⁉️ تأثیر چنین سخنی روی اهل دنیا مانند تأثیر صاعقه است. آنها از کلمه ی «مرگ» وحشت دارند. 🌪 این افسر که جوانی خود را هم گذرانده بود، از مرگ میترسید؛ و اینک میدید جوانی در سرآغاز راه زندگی، به او میگوید: من خود را برای مرگ آماده کرده ام و از آن نمیترسم!💖 سرش را برگرداند، حیرت زده شد و فرو ریخت... •از کتاب: [خون دلی که لعل شد📚] ___________________ 💌~ آقا جان! این استقامت،❤️‍🩹 این روحیه مبارزه برای حق،✊ این شهامت و شهادت طلبی تان💌 آنهم در اوایل جوانی، برای ما جوانان قوت قلب و الگویی بینظیر است... به راستی فکر کردن به آماده لقاء الهی بودن، قلب انسان را میلرزاند...❣️✨ فرزندانتان امروز با تاسی به همین روحیه مبارزاتی و آن شجاعت های بی مانند، قله را فتح خواهند کرد، ان‌شاءالله... دعایمان کنید تا ماهم آماده آماده باشیم به معنای حقیقی کلمه🩸🕊️ ___________________ دعا میکنیم برای سلامتی آقا امام زمان ارواحنافداه و نائب برحقشون: + به نیت پیروزی های روزافزون جبهه مقاومت✨ ┏━━━━🕊🇮🇷🦋━━━┓ 📲@shahid_AranandBidgol ┗━━━━ 💐🌹🌸━━━