#چندخاطره
🔸بُرشهایی زیبا از زندگی سردار شهید حسین غنیمتپور
🌼 #خوابِعجیب|قبل از انقلاب يه شب خواب ديدم امامخمينی به منزل ما اومد و گفت: بچهها رو جمع كن تا نصيحتی به شما بكنم. وقتی همه جمع شدیم، امام در حالیکه نگاهش به حسین بود، گفت: شما از اول راهِ راست رفتی، از حالا به بعد هم همين راه رو ادامه بده!
حسين هم محو صورت نورانی امام بود. از امام پرسيدم: چرا شما اينقدر به حسين توجه دارید؟ امام فرمود: او در آينده سرباز امام زمان ميشه... بعد امام در حالیکه به سمت در میرفتند، فرمودند: مراقب حسينت باش كه سرباز امامه...
قبل از بیرون رفتن برا سومين بار، باز هم سفارش حسين رو کردند و رفتند...
🌼 #مطالعه|خیلی اهل مطالعه بود. حتی كتابهای اديان ديگه رو هم میخوند. بهش گفتم: تو از خوندن كتاب سير نميشى؟ گفت: انسان بايد از همهى لحظههایِ عمرش استفاده كنه؛ بايد اونقدر اطلاعاتم رو بالا ببرم كه اگه يه كمونيست ازم سؤال كرد، بتونم قانعش کنم.
🌼 #امامرضا|توی بچگی مریض شد و امامرضا (ع) شفاش داد... هر وقت هم از جبهه ميومد، اول میرفت مشهد پابوسیِ امامرضا (ع)... بعد از شهادتش پانزده روز دنبال جنازهاش توی تهران گشتيم، اما پيدا نشد. از طرف بنياد شهيد تماس گرفتند و گفتند: پیکرِ حسين اشتباهی رفته مشهد. حتي حسین رو دور حرم م هم طواف داده بودند...
پيكر مطهر حسين بعد از تشييع، در گلزار شهدای شهرستان شاهرود به خاك سپرده شد.
📚منبع: نوید شاهد"بنیاد شهید"
#شهــــــدآ
┏━━━━🕊🇮🇷🦋━━━┓
📲@shahid_AranandBidgol
┗━━━━ 💐🌹🌸━━━
#چندخاطره
🔸حاجرمضان میگفت: انتقام من رو از اسرائیل نگیرید...
🌼 #سجاده|به عکس، با دقت نگاه کنید. این تصویر سجادهی نماز حاجرمضان؛ یکی از فرماندهان ارشد سپاه قدسِ... از ساییدگی محل ایستادن و سجدهگاه، معلوم میشه که این شهید رشادت و شجاعتش در میدان جنگ رو از کجا تامین میکرد. همسر بزرگوارش میگه: بخاطر سجده های طولانیش، رمقی به پاهاش نمونده بود... اما همون سجدهها باعث شد که سی سال کابوس اسرائیل بشه...
🌼 #انتقاملازمنیست|حاجرمضان جوری به اسراییل ضربه زده بود که یه روز به سردار شهید سلامی میگه: اگه یه روزی اسرائیل من رو ترور کرد، لازم نیست ازش انتقام بگیرید؛ من خودم انتقامِ خودم رو گرفتم...
🌼 #تضمینمیکنم|همسر شهید توی مراسم وداع با پیکر شوهر مجاهدش گفت: هر کسی حاجتی داره، از حاجرمضان بخواد... اونقدر هم از این حرفش مطمین بود که در ادامه گفت: من ضمانت میکنم... یعنی اینقدر به مقام این مرد مطمئنه که میدونه واسطه قرار دادنش، ردخور نداره...
▫️شادی روح سرلشکر شهید محمدسعید ایزدی (حاجرمضان) از شهدای ترور شده در جنگ با اسرائیل؛ صلوات
#شهــــــدآء
┏━━━━🕊🇮🇷🕊━━━┓
📲@shahid_AranandBidgol
┗━━━━ 💐🌺🌸━━━
#چندخاطره
🔸خودسازیهای آقا منصور ...
🌼 #نمازشب|زمانی كه از جبهه برمیگشت، خیلی از شبها میرفت كوه و همونجا نمازشب میخوند؛ و اکثراً نزدیکای اذان صبح برمیگشت. وقتی هم میومد مثل هميشه موتورش رو از دور خاموش میكرد تا مزاحم همسایهها نشه.
🌼 #خودسازی|هر وقت من رو سرگرم كارای منزل میدید؛ میگفت: مادر! کارهاتون رو کم كنيد و بهجاش برید دنبال مطالعه و خودسازی.
🌼 #ارزش_عمر| کم حرف میزد و بیشتر گوش میداد. از طرفی مراقب بود کسی با حرفای بیهوده وقتش رو تلف نکنه. اگه کسی توی صحبت باهاش، حرفای بیهوده میزد؛ منصور با حفظ احترام بحث رو میبرد سمت حرفای مفید.
🌼 #سختکوشی|بارها میگفت: بايد از بدن کار کشید. کارهای سنگین میکرد و قرارش با خودش اين بود که وقتی به نهايتِ خستگی رسید، باز يک ساعت اضافهتر کار کنه.
🌼 #محاسبهنفس|از هر فرصتی برا تربیت نفسِ خودش استفاده میکرد. یه روز که هوا خیلی گرم بود، با هم از كوه برمیگشتيم. شدیدا تشنه بودیم که رسیدیم به یک بستنی فروشی. منصور گفت: بریم بستنی بخوریم؛ رفتیم، اما نخورد و گفت: من خيلی به بستنی علاقه پيدا كردم؛ بهتره به هوای دلم رفتار نکنم.
🌼 #همدردی_با_مردم|یه روز پاش رو گذاشت روی یه تشک و گفت: به به! چیه تشک نرمی؛ اما خيلی از مردم حتی یه زیرانداز ساده هم ندارن... همین باعث شده بود که منصور بیشتر روی زمین بخوابه و تشک نندازه.
🌼 #اخلاص|بعد از انقلاب همیشه میگفت: جايی نگید من رو ساواک گرفته و زندان رفتم یا شکنجه شدم... در این حد اخلاص داشت
📚منبع: کتاب "مروری بر زندگی شهید منصور موحدی"
#شهــــــدآ
┏━━━━🕊🇮🇷🕊━━━┓
📲@shahid_AranandBidgol
┗━━━━ 💐🌺🌸━━━
#چندخاطره
🔸گره خوردنِ زندگیِ شهید با فاتحخیبر، امیرالمومنین علی علیهالسلام...
🌼 #تولد|قبل از تولدِ سیدعلی آرزو داشتم خدا بچهای بهم بده تا اسمش رو بذارم علی... الحمدلله خدا فرزندی شجاع و غیور بهم داد که وقتی بزرگ شد، خصلتهای مولا و مقتدایش علی(ع) رو داشت. بدنیا که اومد، هر وقت میخواستم بهش شیر بدم، وضو میگرفتم؛ سیدعلی هیچوقت بدون وضو داشتنِ من شیر نخورد...
🌼 #خصلت_امیرالمومنینی|چندتا بچه یتیم همسایهمون بودند. سیدعلی مدام نگرانِ زندگیشون بود و مرتب از اعضای خانواده میپرسید: سراغی از بچههای یتیم گرفتید؟ آیا شامی برا خوردن دارند؟ دائماً هم توصیه میکرد که ازشون خبر بگیریم... یه روز هم تمام پسانداز خودش رو داد به مادرِ بچههایِ یتیم...
🌼 #ادای_دین|یادمه سیدعلی با بغض میگفت: زمانی میتونیم دینمون رو به انقلاب ادا کنیم که بجنگیم و قطعه قطعه بشیم...
🌼 #رویای_صادقه|بیسیمچیاش میگه: شهید توکلی قبل از حضور توی عملیات لیلهالقدر بسیار خوشحال بود. علت رو که ازش پرسیدم، بهم گفت: میخوام به مهمونی برم. دیشب حضرت علی (ع) رو توی خواب دیدم که بهم فرمودند: شما سه روز دیگه مهمون ما هستی... همینطور هم شد و آقا سید علی ۲۱ ماه رمضان، در درگیری با کومله و منافقین به شهادت رسید و رفت به ملاقات امیرالمومنین علیهالسلام...
👤خاطراتی از زندگی #شهید_سید_علی_توکلی
📚 منابع: خبرگزاری دفاعمقدس و انجمن راویان فتح رضوی
┏━━━━🕊🇮🇷🕊━━━┓
📲@shahid_AranandBidgol
┗━━━━ 💐🌺🌸━━━