🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃
این روزها سالروز شهادت کسانی ست که زمین به سختی حاضر بودآن هارا به آسمان بسپارد
سالروز شهادت قهرمانان تپه های جاسوسان
سالروزشهادت #یوسف_فدائی_نژاد
همان که به چشم های پاک میشناختنش
همان که تنها سوسوی کلبه احزانش
یادآورسجده های طولانی با تسبیح سبزبلندش هست
مادرش هنوزهم صدایش را میشنود😔
سالروز شهادت #کمیل_صفری_تبار است
ازهمین حالا ،ازهمین دنیادرفکرم که چگونه باید جواب چشم هایش رابدهم
همان که آخرین وداعش باهمسرش شب تولدش بود
هنوزهم منتظراست تاباهم جشن بگیرند
سالروز شهادت #محمدجعفرخانی
اورا میشناسی؟
همان که سیدالشهدا(ع)درعالم رویا مژده شهادتش را داده بود
سالروزشهادت #محمدغفاری ست
اورا دیگر باید بشناسی
همان که رشته دندانپزشکی رارها کرد
وسربازامام زمان(عج) شد
شهید #مجتبی_بابائی_زاده
شهید #محمدمنتظرقائم
شهید #حسن_حسین_پور
ودیگر شهیدان تپه جاسوسان
آری حتم دارم که این هارانمیشناسی
شهدای صابرین خیلی غریب اند
درمیان این بحبوحه شهادت
فرمانده کجاست؟
فرمانده بی ریا که دراین صحنه نبرد
گل سعادت جانبازی نصیبش شد
اما زمین اورا درآن سوی مرزها
درتپه های پالمیرا به آسمان سپرد
شهید #قاسم(مهدی)غریب
🇮🇷🕊🇮🇷🕊🇮🇷🕊🇮🇷🕊🇮🇷🕊
یادشان با صلوات
💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷
#قبل_ازشهادت
حسین چند شب قبل از شهادتش در جواب سوال دوستش که پرسید: «تو فکری سید؟» گفت: «وقتی وارد هویزه شدم تصمیم گرفتم هر چه از قرآن📖 و نهجالبلاغه فراگرفتهام، در عمل پیاده کنم. حالا احساس میکنم که روز پرداخت نزدیک است و بهزودی پاداش خود را دریافت خواهم کرد.»☺️
شب قبل شهادتش، یاران همیشگی دور او را گرفته بودند؛ «#یونس شریقی»، «#جمال دهشور»، «#قاسم نیسی»، «#حسن بوغدار»، «#حسین احتیاطس» و... .🌷
حسین گفت: «بچهها! آب گرم داریم؟» دوستش گفت: «آب گرم میخواهی چیکار؟» گفت: «میخواهم حمام کنم».
دوستش با تعجب پرسید:😳 «تو این سرما؟» و بلافاصله اضافه کرد: «فردا عملیات است. حسابی گرد و خاک بلند میشود. خاکی میشوی.» گفت: «میدانم.» دوستش گفت: «و با این حال باز میخواهی حمام کنی؟ مگر قرار است بروی تهران؟» حسین زد زیر خنده. از ته دل میخندید.😂 آنقدر خندید که همه به خنده افتادند. بعد ساکت شد و گفت: «فردا به تهران نمیروم، به جای مهمتری میروم.» «کجا؟»، «ملاقات خدا».💫
#شهیدسیدحسین_علم_الهدی
#سالروزشهادت 🌹
🔴 بگویید دیگر روضه حضرت #قاسم نخوانند !
سال 1362 زمانی که رییسجمهور از ساختمان ریاست جمهوری در خیابان پاستور خارج میشد، متوجه سر و صدایی شد که از همان نزدیکی شنیده میشد. چند محافظ دور کسی حلقه زده بودند و چیزهایی میگفتند. او فریاد میزد آقای رییسجمهور! آقای خامنهای! من باید شما را ببینم ...
آقای خامنهای پرسید چی شده؟ کیه این بنده خدا؟ یکی از محافظان گفت: حاج آقا! یه بچه است, میگه از اردبیل اومده و با شما کار واجب داره، بچهها میگن با عز و التماس خودشو رسونده تا اینجا، گفته میخوام با آقای خامنهای حرف هم بزنم.
پسرک 13 ساله با صورت پُر اَشک، از حلقه محافظان بیرون آمده و خودش را به آقا میرساند. آقا دستش را دراز کرده و با صدای بلند میگوید سلام بابا جان! خوش آمدی. حالت چطوره؟ سرتیم محافظان میگوید: این هم آقای خامنهای! بگو دیگر حرفت را. ناگهان آقا با زبان آذری میپرسد: اسمت چیه پسرم؟
پسر نوجوان با شنیدن زبان مادری جان گرفته و با هیجان به ترکی میگوید: آقاجان من مرحمت بالازاده هستم از اردبیل، تنها اومدم تهران که شما را ببینم. آقا دست روی شانه او گذاشته و میگوید: افتخار دادی پسرم، صفا آوردی، چرا این قدر زحمت کشیدی؟ بچهی کجای اردبیل هستی؟
- انگوت کندی آقا جان! آقا جان! من از اردبیل آمدم تا اینجا که خواهشی از شما بکنم.
+ بگو پسرم. چه خواهشی؟
- آقا! خواهش میکنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم (ع) نخوانند!
+ چرا پسرم؟
نوجوان دوباره بغضش می ترکد: آقا جان!حضرت قاسم 13 ساله بود که امام حسین (ع) به او اجازه داد برود میدان و بجنگد، من هم 13 سالهام ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمیدهد به جبهه بروم. میگوید 13 سالهها را نمیفرستیم. اگر به جنگ رفتن 13 سالهها بد است، چرا این همه روضه حضرت قاسم (ع) میخوانند؟
+ پسرم! شما مگر درس و مدرسه نداری؟ درس خواندن هم خودش یک جور جهاد است.
نوجوان هیچ نمیگوید، فقط هِقهِق گریه میکند.
+ آقای...! یک زحمتی بکش با امام جمعه تبریز تماس بگیر بگو فلانی گفت این آقا مرحمت رفیق ماست، هر کاری دارد راه بیاندازید و هرکجا خواست ببریدش. ماشین بگیرید تا برگردد.
آقا خم میشود صورت او را میبوسد و میگوید «ما را دعا کن پسرم. درس و مدرسه را هم فراموش نکن، سلام مرا به پدر و مادر و دوستانت در جبهه برسان».
نوجوان 13 ساله (شهید مرحمت بالازاده) روز ۲۱ اسفند ۱۳۶۳ در عملیات بدر به فاصله اندکی از شهادت مرادش شهید مهدی باکری به شهادت رسید و میهمان حضرت قاسم (ع) شد ...
✍خاطرهای از ریاست جمهوری #حضرت_آقا
https://eitaa.com/shahid_Beyzaii