⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🌷
⭕️ ⭕️⭕️🌷 🌷
⭕️🌷 🌷
⭕️⭕️🌷 🌷⭕️
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️
#چندباراعزام_به_سوریه
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
مرتبه اول دو روز قبل از نوروز 1394 راهی شد و بعد از 45 روز بازگشت و مرتبه دوم هم در تاریخ 26خرداد ماه عازم شد. مرتبه دوم وقتی میخواست برود به ایشان گفتم: آقامهدی همه به من میگویند به همسرت اجازه نده که برود ولی من میسپارم به خودت اگر یک درصد احتمال خطر در سوریه میدهی، نرو و مأموریت دومت را که در ایران است، انتخاب کن. آقامهدی گفت: خانم خطری برای ما نیست اگر هم اتفاقی افتاد این را خوب بدان که حرم برای ما ایرانیها خیلی اهمیت دارد. امروز خانم حضرت زینب(سلام الله علیها) تنهاست. این حرف را که زد هیچ چیزی نگفتم. آقامهدی گفت: چقدر خوب است که تو اینقدر زود راضی میشوی، گفتم: من در برابر اهلبیت " علیهم السلام" حرفی برای گفتن ندارم فقط اینبار از سوریه برای ما شیرینی بیاور، شیرینیهای آنجا بسیار خوشمزه است.
#برایم_دعاکن_براتم_رابگیرم
بچهها میدانستند پدرشان سوریه میرود و چون همیشه در مأموریت بود، برایشان عادی شده بود و من تا آن زمان نمیدانستم که در سوریه هم شهید دادهایم. مرتبه دوم وقتی اولین تماس را گرفت به من گفت: منتظر من نباشید شاید برنگردم. گفتم: آقامهدی لطفاً زنگ میزنی از این حرفها نزن ناراحت میشوم (شرایط در سوریه تغییر کرده بود.) آقا مهدی در این مأموریت فرمانده محور شده بود و چون شرایط را میدید احتمال برگشت نمیداد. ولی من هر بار میگفتم: تو اگر بخواهی سالم برمیگردی. بار آخر شب شهادت امام علی (علیه السلام) تماس گرفت من در مراسم شب قدر بودم. گفت: برایم دعا کن براتم را بگیرم. گفتم: آقا مهدی الان زود است به فکر شهادت باشی، بچهها به شما احتیاج دارند. گفت: خدای بچهها خیلی بزرگ است، شما را به خدا میسپارم .
⭕️🌷
⭕️🌷
@shahid_beyzaii
🌹کانال شهید محمودرضا بیضائی🌹
هم اکنون مزارشهیدزینبی
اقامحمودرضا❤️❤️❤️❤️❤️🌹🌹🌹
باران عشق هم اکنون
دروادی عشق🌹🌹🌹🌹❤️❤️
@shahid_beyzaii
خییلی قشنگه این👇
٠•●✿ Ƹ̵̡Ӝ̵̨Ʒ ✿●•٠·˙
سالها پیش سرباز خوزستانی پس از اموزشی موقع تقسیم دید افتاده مشهد
دلگیر و غمگین شد
از طرفی ارادتش به اقا و از طرفی اوضاع بد مالی خانوادش
اولین شبی که مرخصی گرفت با همون لباس سربازی رفت حرم اقا
تا درد دل کنه و دلتنگیش رو به اقا بگه
ساعتها یه گوشه حرم اشک ریخت
وقتی برگشت به کفشداری تا پوتینهاش رو بگیره
دید واکس زده و تمیزن
کفشدار با جذبه با اون هیبت و موهای جوگندمی
وقتی پوتین هاش رو داد نگاهی به چشم سرباز
که هنوز خیس و قرمز از گریه بود کرد
و گفت چی شده سرکار که با لباس سربازی اومدی خدمت اقا
سرباز گفت:من بچه خورستانم
اونجا کمک خرج پدر پیرم و خانواده فقیرمم
هیچکس رو ندارم که انتقالی بگیرم
نمیدونم چکار کنم..........
کفشدار خندید و گفت اقا امام رضا خودش غریبه و غریب نواز
نگران هیچی نباش
دوسه روز بعد نامه انتقالی سرباز به لشکر ٩٢ زرهی اومد
اونم تایم اداری
سرباز شوکه بود
جز اقا و اون کفشدار کسی خبر نداشت ازین موضوع
هرجا و از هرکی پرسید کسی نمیدونست ماجرا رو
سرباز رفت پابوس اقا و برگشت شهرش
ولی نفهمید از کجا و کی کارش رو درست کرده
چند سال بعد داشت مانور ارتش رو میدید
یهو فرمانده نیرو زمینی رو موقع سخنرانی دید
چهرش اشنا بود.اشک تو چشماش حلقه زد
فرمانده حال حاضر نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران
قدرت اول منطقه امیر سرتیپ احمد پوردستان
مرد با جذبه با موهای جوگندمی
همون کفشدار حرم اقا بود
که اون زمان فرمانده لشکر ٧٧ خراسان بود
فرمانده لشکری که کفش سربازش رو واکس زده بود
انتقالی اون رو به شهرش داده بود.
ܓ✿ ܓ✿ ܓ✿ ܓ✿
♡ღبا امام رضا هیچ دری بسته نیست
♡ღهیچ گره ای کور نیست
♡ღهیچ دلی بیقرار نیست
♡ღهیچ غمی باقی نمیومنه
♡ღسلام بر امام مهربانی
♡ღغریب طوس السلطان علی بن موسی الرضا (ع
السلام علیک یا امام غریب
@shahid_beyzaii
🌷🍃🌷🍃🌷اگر میخواید شهید بشید
اگر خیلی دوست دارید به اجرشهادت برسید
آرزوی شهادت دارید
دعا نکنید جنگ بشه!
برید مثل شهدا گناه کنید ...!
گناه کنید تا زمینه ی شهادت براتون فراهم بشه....!
ولی مثل شهدا گناه کنیم !....
نه مثل من! نه مثل رفیقا مون تو خیابون!
شهید حسین ... فرمانده گردان سلمان یه دفتر داشت گناهاشو توش می نوشت ..
یه مدت دفترش دست من بود...
نگاه کردم یه روز یکی دو خط زیادتر نوشته بود .گفتم چه گناه بزرگی کرده که این جا نوشته ...
دیدم نوشته .. می خوام برم دو رکعت نماز بخونم استغفار کنم ...
از ساعت ۱۰ تا ۱۰.۱۰دقیقه با بچه ها الکی خندیدیم ....
۱۰دقیقه وقت خدا رو ضایع کردم ...وقت خدا رو تلف کردم.
حالا ما امروز چقدر جوک می گیم؟
پی ام می زنیم همین جوری چت می کنیم ...همه چی...
چه قدر از این ۱۰ دقیقه های وقت خدا رو ما داریم تلف می کنیم؟ بیایم مثل حسین ... گناه کنیم دیگه نه؟
مثل اون بچه ۱۵ ساله که تازه نماز بهش واجب شده بود تو اردوگاه کارون ...
شب نمی تونستی راه بری از بس قبر کنده بودن بچه ها تو اردوگاه ...شب می رفتن می نشستن تو این قبر ها زیارت عاشورا می خوندن نماز شب ...گریه زاری ...که چی؟
که خدایا گناهان من رو ببخش آخه یه بچه ۱۵ساله مگه چه گناهی داره؟
گیر می دادی بهشون که مگه گناه تو چیه که این قدر گریه می کنی؟ .... زار می زنی خدایا من رو ببخش.
گفت : دیشب می خواستم نماز شب بخونم خواب موندم ... نماز ظهرم رو اول وقت نخوندم .
این گناه یه بچه بسیجی خط مقدمه دیگه نه؟😔😔
بیایم مثل اونا گناه کنیم اگر می خوایم گناه بکنیم مثل اونا گناه کنیم 🍃🌷🍃🌷🍃
@shahid_beyzaii
💔حال فاطمه زهرا(س) این شبها چگونه است...
💔در دلم شور عجیبی است نمی دانم چیست
💔در گلو بغض غریبی است نمی دانم چیست
💔دل بریدن ز تو بابا بخدا آسان نیست
💔بعد تو واسطه وحی خدا با ما کیست؟...
💔دخترت زار به سر می زند ای وای دلم
💔در دلم غصه شرر می زند ای وای دلم
💔پدرم حرف سفر می زند ای وای دلم
💔حرف از داغ پسر می زند ای وای دلم
💔یک نفر آمده در می زند ای وای دلم
@shahid_beyzaii
☘☘
ﺧﺪﺍﯾﺎ !
ﭼﻤﺮﺍﻥ ﻧﯿﺴﺘﻢ
ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ....
ﻫﻤﺖ ﻧﯿﺴﺘﻢ
ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺯﯾﺒﺎ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﻮﻡ ....
ﺁﻭﯾﻨﯽ ﻧﯿﺴﺘﻢ
ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺯﯾﺒﺎ ﺗﺼﻮﯾﺮﮔﺮﯼ ﮐﻨﻢ ...
ﻣﺘﻮﺳﻠﯿﺎﻥ ﻧﯿﺴﺘﻢ
ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺯﯾﺒﺎ ﺟﺎﻭﯾﺪ ﺷﻮﻡ ...
ﺑﺎﺑﺎﯾﯽ ﻧﯿﺴﺘﻢ
ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺯﯾﺒﺎ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﮐﻨﻢ ...
«ﭘﺮﻧﺪﻩ ﭘﺮ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﻫﺴﺘﻢ
ﮐﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﻣﺮﻫﻢ ﺩﺍﺭﻡ.. »
ﭘﺲ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﺮﻫﻢ ﺯﺧﻤﻬﺎﯾﻢ ﺑﺎﺵ ...
ﻣﺮﻫﻢ ﻣﺎ ﻇﻬﻮﺭ ﺣﺠﺖ ﺗﻮﺳﺖ ...
@shahid_beyzaii
🌹ﺍﻟﻠﻬﻢ ﻋﺠﻞ ﻟﻮﻟﯿﮏ ﺍﻟﻔﺮﺝ🌹
بعضى ها؛
مثل يک #اتفاق عجيب <‼️>
حال آدم را #خوب مى كنند
#مثل هوایی تازه اند {😌}
هوایی که #هرچقدر هم تنفسش کنی بازخالی می شوی و #محتاج [🙏]
بعضی ها #عجیب حال دلمان را #خوب می کنند
مثل #شهدا |❤️|
#شهید_محمودرضابیضائی🌷
📎سلام
#صبحتون_شهدایی
■شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام تسلیت■
✅ امام حسن مجتبی علیه السلام در شب سه شنبه نیمه ماه مبارک رمضان سال سوم هجرت در مدینه متولد شد، اسم آن حضرت حسن و در تورات شَبَّر که در لغت عِبری حسن می باشد، چون نام پسر بزرگ هارون نیز شَبَّر بود و در روز شهادت آن حضرت اختلاف است بعضی ۷ صفر و بعضی ۲۸ صفر سال ۵۰ هجری که مدت عمر آن حضرت ۴۷ سال خواهد بود که بر اثر توطئه معاویه و مسمومیت ، به درجه شهادت رسید که قُطب راوندی از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که امام حسن علیه السلام به اهل بیت خود فرمودند: ( من به زهر شهید خواهم شد مانند رسول خدا صلی الله علیه وآله ، پرسیدند: چه کسی این کار را خواهد کرد، فرمودند: زن من جَعْدَه دختر اَشْعَث بن قَیْس، که معاویه پنهانی زهری برای او خواهد فرستاد امر خواهد کرد که آن زهر را به من بخوراند.)
❶ میزان عقل اشخاص شناخته نمی شود، مگر در موقع خشم و غضب.
⇦ میزان الحکمة ج۲ ص۱۰۲۶
❷ برای دنیای خود چنان کار کن که گویا همیشه زنده ای و برای آخرتت چنان کار کن که گویا فردا می میری.
⇦ مستدرک الوسائل ج۱ ص۱۴۶
❸ شوخی کردن هیبت انسان را می خورد و از بین می برد، و همانا شخص کم حرف بر ابهت خویش می افزاید.
⇦ بحارالانوار ج۷۸ ص۱۱۳
📚 احادیث الطلاب ص۵۵۶ تا ص۵۶۶
@shahid_beyzaii
اینکه از زهر جفا جای به بستر دارد
طشتی از خون دل خویش برابر دارد
چشمهایش به در و منتظر آمدنیست
زیر لب زمزمه مادر مادر دارد
جگرش سوخته از یک غم و یک غربت نیست
داغ ارثی ست که در سینه مکرر دارد
زهر تنها کس و کار دل او گشت اگر
یادگاریست که از کینه همسر درد
پیش چشمش که توانسته بروی منبر….
…. رود و دست به سبّ پدرش بردارد؟
لحظه های سفرش در بغلش می گیرد
چادری را که بوی یاس معطر دارد
آرزو داشت نمی دید در آن کوچه تنگ
مادرش روی زمین لاله پرپر دارد
گفت با گریه حسین جان... تو دگر گریه مکن
که حسن میرود و سایه خواهر دارد
آه... لایوم کیوم تو که در صحرا کیست
جسم صدچاک تو از روی زمین بردارد
#یا_کریم_اهل_بیت
#غریب_مدینه
#غریب_مادر
@shahid_beyzaii