✅ مرحوم حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی :
💟 روایت دارد که اگر انسان وضویش باطل شود و وضو نگیرد، جفا کرده است،
💟 اگر وضو بگیرد و دو رکعت نماز مستحبی نخواند جفا کرده است،
💟اگر دو رکعت نماز مستحبی بخواند و دستش را بلند نکند و حاجت از خدا نخواهد جفا کرده است
💟 و اگر خدا حاجت او را ندهد، خدا جفا کرده است و خدا می گوید که "من خدای جفاکار نیستم و حاجتت را می دهم"
💟خدا گفته: "من حاجتت را می دهم"،
‼️ولی ما سستی می کنیم.‼
@shahid_beyzaii
💠 ظهور امام زمان (عج)
و مبارزه مسلمانها برای حکومت جهانی امام زمان (عج)،
عمده ترین حرفی بود که محمودرضا توی بحث هايمان میزد و خیلی تکرارش می کرد.
#روزتان شهدایی
@shahid_beyzaii
#نهج_البلاغه
🔶یکی از حقوق واجبات الهی ❗️
🔷یکدیگر را به اندازه توان نصیحت کردن
🔷 و برپاداشتن حق
🔷و یاری دادن به یکدیگر است.
📚 #خطبه ۲۱۶
@shahid_beyzaii
#شہیـــــدانہ
شهادت را همہ دوست دارند❗️
اما زحمت ڪشیدن برای شهادت را چه؟
شهید شدن یڪ اتفاق نیست !!
گلیست ڪہ برای شڪوفا شدنش باید خون دل بخوری ..
بـہ بی دردها
بـہ بی غصـہ ها
بـہ عافیت طلب ها ؛
شهادت نمی دهند !
بـہ آنڪـہ یڪ شب بی خوابی برای اسلام نڪشیده ،
یڪ روز از وقتش را برای تبلیغ دین نگذاشتـہ ،
شهادت طلب نمیگویند !!
دغدغـہ هیات ، بسیج ، ڪار جهادی ،
دغدغـہ ی دست این و آن را گذاشتن توی دست شهدا ،
دغدغـہ ترڪ گناه ، آدم شدن ، شهادت ..
اگر عاشق شهادتی ،
اول باید سرباز خوبی باشی !
خوب مبارزہ ڪنی ..
مجروح شوی ..
اما ڪم نیاوری !!
درست مثل یاران عاشورایی حسین بن علی(ع) ..!!!✌️
.
قبل از دعای شهادت ،
دعا کنیم در اين دنيا
شهيدباشيم
@shahid_beyzaii
🌹🕊🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🕊🌹
💠🌳💠🌳💠🌳💠🌳💠
🌹🕊🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🕊🌹
💠🌳💠🌳💠🌳💠
🌹🕊🇮🇷🇮🇷🕊🌹
💠🌳💠🌳💠
🌹🕊🕊🌹
🕊 💠🌳💠 🕊
🌹🌹 🌹🌹 🌹🌹
🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🕊 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#باغیـــــرت
#اولین_شهید
#مدافع_حرم_ارتش
#محسن_قوطاسلو
من و محسن هر دو در یک زمان واسه رفتن به سوریه اسم نوشتیم محسن خبر نداشت که منم داوطلب رفتن به سوریه شدم چون یگان ما جدا بود. بعد از دانشگاه محسن رفت نیرو مخصوص۶۵ خدمت می کرد و من زدم تیپ ۲۳تکاور
وقتی ماموریت رفتن ارتش به سوریه ابلاغ شد و داوطلب اسم دادیم اولین جلسه قبل از اعزام به سوریه جهت ابلاغ و گزینش نفرات توی سالن توجیه عملیات جمع شدیم محسن وقتی منو دید خداشاهده از خوشحالی نزدیک ۳،۴ دقیقه منو محکم توی بغلش گرفته بود می گفت: چقدر خوشحال شدم که تو هم اومدی بعد همش می خندید و می گفت: دوره تکاور همرزم بودیم الان هم توی سوریه همرزم می شیم چه قسمت جالبی! منم واقعا از دیدن محسن خیلی خوشحال شده بودم من حقیقتا واسه رفتن دو دل بودم و به محسن گفتم: بنظرت داریم آگاهانه میریم؟ بعد دیدم محسن گفت: سعید چقدر خواهرات رو دوستداری؟ گفتم: خب خودت میدونی که خیلی !! آخه وقتی دانشگاه بودیم من چون محسن خواهر نداشت زیاد پیش محسن از داشتن
خواهر تعریف نمی کردم و خود محسن هم می دونست و چون می دونستم خیلی دوست داشت که خواهر داشته باشه زیاد اسم خواهر داشتن رو نمیآوردم. خلاصه گفتم: خیلی دوستشون دارم. بعد گفت: چقدر میدونی که من دوست داشتم خواهر داشته باشم؟ گفتم: همونقدری که هیچ وقت پیشت اسم خواهر رو نمی آوردم میترسیدم ناراحت بشی. گفت: خب حالا یه خواهری یه جایی تک و تنها مونده و هرچی داداشاش رو صدا میزنه داداشاش نمیتونن از رو زمین بلند بشن می خوام واسه این خواهر اگه قبول کنه به اندازهی قطرهای برادری کنم. این حرفش هیچ وقت یادم نمیره. جلسه ی بعدی که محسن رو دیدم دیدم اسم محسن افتاده گروه اول و اسم ما افتاده گروههای بعدی! به محسن گفتم: تصمیمت واسه رفتن جدیه؟گفت: میرم و شهید برمیگردم حلالم کن. منم به شوخی گفتم: نترس بابا حالا حالاها باید تحملت کنیم و شهید نمیشی همین جا دوباره
می بینمت اینقدر حس شهادت نگیر
گفت: جان سعید خواب دیدم، میرم و شهید برمی گردیم حلالم کن.
💠💠💠🕊🌳💠
💠🌳🌹🇮🇷🕊🌳💠
💠🌳🌹🇮🇷🇮🇷🕊🌳💠
💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🌹🕊🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🕊🌹
💠🌳💠🌳💠🌳💠🌳💠
🌹🕊🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🕊🌹
💠🌳💠🌳💠🌳💠
🌹🕊🇮🇷🇮🇷🕊🌹
💠🌳💠🌳💠
🌹🕊🕊🌹
🕊 💠🌳💠 🕊
🌹🌹 🌹🌹 🌹🌹
🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🕊 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#شعرتقدیم_به
#اولین_شهید
#مدافع_حرم_ارتش
#محسن_قوطاسلو
شیرمردے ارتشے تا سایہ وهاب دید
مشتے حیوان نجس رادرحرم بے تاب دید
ڪولہ بارش راببست تنهابہ این نیت ڪہ او
زینبش تنهاشد و چشمش شبے بیخواب
دید
محسنم بامحسنے هارفت حرم از کوے خود
لشکر وهابیان را نزد خود چون آب دید
درنگاهش آمد آن هفتاد و دو بے سر چو شیر
صدسر ازتن ڪرد جدا تاغیرت ارباب دید
گفت خنجرمیزنم برشاه رگها، پاے جان
گرچہ این دریاے خون راهمچویڪ مرداب دید
شب ڪہ محسن را رکب زد جمع وهابے ولے
سینہ اش را چاڪ چاڪش ڪرد تامهتاب دید
سینہ اش را چاڪ زد مشتے بہ این وهاب زد
آن شبے ڪہ پاے زینب مردنش را ناب دید
دروصیت نامہ اش شیرے چنین بنوشتہ بود
رفت مردے تاشهادت راشبے درخواب دید
💠💠💠🕊🌳💠
💠🌳🌹🇮🇷🕊🌳💠
💠🌳🌹🇮🇷🇮🇷🕊🌳💠
💠💠💠💠💠💠💠💠💠