🍃🌸
#لحظهای_با_شهدا
یک روز سوار ماشین محسن شدم🚗 میخواست ماشین رو برگردونه و منو به خونمون برسونه دیدم هی میره عقب میاد جلو 🔁
درحالیکه با رفتن توی یه خرابه میتونست زود از اون خیابون خارج بشه🛣
بهش خندیدم گفتم محسن نکن این کارو یکی میبینه مسخرت میکنه و میگه تازه گواهینامه گرفته😂
محسن لبخند زد و گفت بزار بگن من میخوام حتی تایره ماشینمم بدون اذن مالک این خرابه توی زمینش نره ☝️
دیگه هیچی نگفتم و به خودم و حرف مردم خندیدم....
#شهید_مدافع_حرم_موسی_کاظمی
🍃🌸
@shahid_ahmadali
🍃🌸
حتما بخوانید 🌹👇
چهار حکایت کوتاه اما تاثیر گذار:
#حکایت اول:
از کاسبی پرسیدند:
چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی میکنی؟
گفت: آن خدایی که فرشته مرگش مرا در هر سوراخی که باشم پیدا میکند!! چگونه فرشته روزیش مرا گم میکند!
#حکایت دوم:
پسری با اخلاق و نیک سیرت، اما فقیر به خواستگاری دختری میرود...
پدر دختر گفت:
تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمیدهم...
پسری پولدار، اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود، پدر دختر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر میگوید:
انشاءالله خدا او را هدایت میکند...!
دختر گفت:
پدر جان؛ مگر خدایی که هدایت میکند، با خدایی که روزی میدهد فرق دارد؟
#حکایت سوم:
از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟
گفت: آری...
مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛
یکی را شب برایم ذبح کرد... از طعم جگرش تعریف کردم...
صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد...
گفتند: تو چه کردی؟
گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم...
گفتند: پس تو بخشنده تری...
گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد
اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم...
#حکایت چهارم:
عارفی راگفتند:
خداوند را چگونه میبینی؟
گفت آنگونه که همیشه میتواند مچم را بگیرد،
اما دستم را میگیرد...
@shahid_ahmadali 🍃🌸
حاج میثم مطیعی1_97288060.mp3
زمان:
حجم:
6.38M
🍃🌸
◀️ #زمینه : اذن دخول محرم
🎙 بانوای: #حاج_ميثم_مطيعى
🗓 جلسه هفتگی | سه شنبه | ۵ شهریور۹۸
🏴 مراسم سیاه پوشان #محرم۹۸
@shahid_ahmadali 🍃🌸
3.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸
🎥 نخستین تصاویر از غبارروبی مضجع مطهر حضرت امام رضا (ع)با حضور رهبر انقلاب
🍃🌸
@shahid_ahmadali
🍃🌸
در صحن دل وزیده هوای مُحَرَمَت
بر گوش جان رسیده صدای مُحَرَمَت
ما بیقرار منتظر روضه مانده ایم
اصلا تمام سال، فدای مُحَرَمَت
همپای نوکران تو راهی هیئتیم
پوشیده ایم رخت عزای مُحَرَمَت
قطعا کسی به سفره حاتم نمی دهد
یک لقمه از طعام و غذای مُحَرَمَت
هرگز نصیب آتش دورخ نمی شود
چشمی که گریه کرده برای مُحَرَمَت
#السلامعلیڪیاحسینبنعلے
🍃🌸
@shahid_ahmadali
شهید احمدعلی نیری🇵🇸
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 #رمان_عارفانه❣ 💫شهید احمدعلی نیّری💫 #قسمت_
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃
🍃
#رمان_عارفانه❣
💫شهید احمدعلی نیّری💫
#قسمت_هشتاد_و_نهم
ادامه قسمت قبل
💠خلاصه همان روز بود که دیدم رفت و آمد در اطراف خانهی ما زیاد شده.
پسرم مرتب می آمد و می رفت.
🌷ظهر بود که از اخبار شنیدیم هواپیمای حامل شهید محلاتی مورد هدف قرار گرفته و ایشان به شهادت رسیدهاند.
و بعد هم آمدند منزل ما و خبر شهادت احمدعلی را اعلام کردند.
💠مراسم تشییع و تدفین و ختم احمد با حضور حضرت آیت الله حق شناس و عبارتی که ایشان در وصف پسرم فرمودند خیلی عجیب شده بود.
🌷بعد از اینکه حضرت آقای حق شناس این حرفها را زدند، دوستان احمد هم آمدند و کراماتی که از او دیده بودند نقل کردند.
🌷عجیب اینکه پسر من در خانه که بود یک زندگی بسیار عادی داشت.اما هیچ گاه از او مکروه ندیدم، چه رسد به گناه!
احمد رفت، اما می دانستم که او اهل این دنیا نبود.
او در این جهان ماندنی نبود.او هرلحظه آمادهی رفتن بود.
خدا هم او را در جوانی به نزد خود برد.
💠بعد از احمد تمام آنچه از او مانده بود را جمع کردیم، چندین جلد کتاب بود که همه را به حوزهی قم تحویل دادیم.
🌷یکی از علما می گفت: این کتابها برای چه کسی بوده؟این ها حتی برای طلبه ها سنگین است!
🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹
🔶ادامـــــه دارد...↩️
هرشب با #عارفانه نگاه گرمتون رو به ما ببخشین😊✨
#کانال_رسمی_شهید_نیری
#منتظرتونیم
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
┏━━━🍃🌹🌹🌹🌹🍂━━━┓
@shahid_AhmadAli
┗━━━🍂🌹🌹🌹🌹🍃━━━┛
2.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸
دلواپس محرمم آقا
این جان بر لب آماده در انتظار توست...
شاهکار #محمود_کریمی و #علیرضا_قربانی
@shahid_ahmadali 🍃🌸