فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸
🎞 توصیف خاک #شلمچه
✨از زبان شهید #سید_مجتبی_علمدار 😢
👌 #حتما_بشنوید
@shahid_ahmadali 🍃🌸
🍃🌸
نامهای عجیب از
#شهید_سیدمجتبی_میرغفاری
که ۳۰ سال پس از شهادت به خانوادهاش رسید.
در بخشهایی از این نامه آمده است:
" وقتی در #شلمچه با دشمن نبرد میکردم به خودم آمدم احساس کردم نسیمی از سوی #کربلا میآید، وقتی درون این احساس بودم یکدفعه صدای ملکوتی را احساس کردم، در همین لحظه ملائکهای مرا به آغوش کشید، وقتی چشم باز کردم خود را در صحن #اباعبدالله_الحسین در کنار سرور شهیدان یافتم...
آری مادر، آری مادرِ شهید مجتبی و ای مادران و همسران شهدا، این است مقام شهیدان....
مادر ماها پشت سر سرور شهیدان نماز میخوانیم، هنوز باور ندارم چه میبینم، خوابم یا بیدار، خدایا بچههای فلاح به من خوشآمد میگویند، همه بچهها اینجا هستند، وقتی به مقصد رسیدم بچهها جویای حال خانوادهشان بودند...
مادر! حال میفهمم من اینجا زنده هستم، در آنجا بیجانی بیش نبودهام..."
@shahid_ahmadali 🍃🌸
#معرفی_کتاب
📚 کتاب #عقیق
"زندگی نامه داستانی #شهید_حسین_خرازی؛ فرمانده لشگر 14 امام حسین (ع)"
🔹پدیدآورنده: #نصرت_الله_محمودزاده #انتشارات_شهید_کاظمی
📔کتاب عقیق، زندگی نامه داستانی سرداری است که با یک دست لشکری را فرمان می داد. 😢
🌹در این کتاب خاطرات همرزمان و سخنرانی های شهید خرازی تدوین و مراحل ورود وی به جنگ و شکل گیری لشکر 14 امام حسین (ع) و موفقیت هایش بازگو شده است.
📖برشی از کتاب:
🍀تیپ امام حسین در میان دود و آتش وارد خط شد و از همان محور به سمت #خرمشهر حرکت کرد.
حسین برای رسیدن به شهر سر از پا نمیشناخت. این را هم میدانست که درصورت مقاومت #عراقیها در محور #شلمچه، #خرمشهر آزاد نخواهد شد.
از آغاز عملیات، مردم درانتظار آزادی خرمشهر بودند. پس از نبرد سنگین #تیپ_محمد_رسول_الله، رادیو ایران محاصره خرمشهر را اعلام کرد.
نگرانی تمام وجود حسین را فرا گرفته بود. موحد که کنار دستش بود، این نگرانی را حس میکرد، اما کاری از دستش ساخته نبود.
حسین که از همان فاصله دور ساختمانهای ویران شده شهر را میدید، به موحد گفت: «اگر خرمشهر آزاد نشود، چه جوابی برای مردم چشم انتظار داریم؟ ما در برابر آنها شرمنده میشویم...🍀
@shahid_ahmadali 🍃🌸
🍃🌸
#شلمچه
🔺 نامهای عجیب از شهید "سیدمجتبی میرغفاری" که ۳۰ سال پس از شهادت به خانوادهاش رسید.
در بخشهایی از این نامه آمده است:
🔹وقتی در شلمچه با دشمن نبرد میکردم به خودم آمدم احساس کردم نسیمی از سوی کربلا میآید، وقتی درون این احساس بودم یکدفعه صدای ملکوتی را احساس کردم، در همین لحظه، ملائکهای مرا به آغوش کشید، وقتی چشم باز کردم خود را در صحن اباعبدالله الحسین در کنار سرور شهیدان یافتم، آری مادر، آری مادر شهید مجتبی و ای مادران و همسران شهدا، این است مقام شهیدان.
مادر ماها پشت سر سرور شهیدان نماز میخوانیم، هنوز باور ندارم چه میبینم، خوابم یا بیدار، خدایا بچههای فلاح به من خوشآمد میگویند، همه بچهها اینجا هستند، وقتی به مقصد رسیدم بچهها جویای حال خانوادهشان بودند... مادر حال میفهمم من اینجا زنده هستم، در آنجا بیجانی بیش نبودهام.
🍃🌸
@shahid_ahmadali
🏴🏴
میرسد بوی چادر خاڪی
از ڪنار تمام پیڪرهـا
فاطمیه ، شلمچه این ایام
صحنهی ڪوچه بود معبرها
#شلمچه۱۳۶۵
#عملیات_کربلای۵
#شهید_عباس_حصیبی
#شهید_علی_شاه_آبادے
#صبـــــحتون_شـــــهدایے
@Shahid_ahmadali 🏴
شهید احمدعلی نیری🇵🇸
🍃🌸
سـردار
#شهید_امیر_حاج_امینی
🍃ولادت:1340
🍂شـهادت:#دهم_اسفند_1365
🕊محل شهادت: #شلمچه #عملیات_کربلای5
💠اصلاً دنبال شناخته شدن و شهرت نبود
🔸هر کار می کرد،برا خدا می کرد؛ اصلاً براش مهم نبود کسی خبردار می شه یا نه!
💠داداشش می گه: یه بار نشسته بودم کنار مزارش؛ دیدم یه جوون اومد سر مزار و بهم گفت: شما با شهید نسبتی دارین؟ با اصرارش گفتم برادرشم.
همینکه اینو شنید،گفت: ما اول مسلمون نبودیم،اما با اجبار مسلمون شدیم ولی از ته دلمون راضی نبودیم و شک داشتیم.
تا یه بار اتفاقی عکس این شهید رو دیدم.واقعاً حس می کردم داره باهام حرف می زنه؛طوری تاثیر روم گذاشت که از ته قلبم به اسلام ایمان آوردم و از اون به بعد همش سر مزارش میام….
🔸دفعه آخری موقعی بود که بچه ها یک به یک جلو می رفتن و بر می گشتن،یه بار دیدیم امیر بلند شد که بره تو خط،یکی بهش گفت:
حاجی الان نوبت منه
ولی امیر گفت: نه،حرف نباشه،این دفعه من میرم
همین دفعه بود که با خوردن یه خمپاره شهید شد.
💠بعد شهادتش یه نامه به دستمون رسید که چند روز قبل از شهادتش نوشته بود، اولش اینطور شروع می شد: از اینکه به این فیض عظیم الهی نایل شدم، خدا را بسیار شکرگزارم
#سالروز_شهادت
#لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
#شهدای_لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
🍃🌸
@shahid_ahmadali