شهید احمدعلی نیری🇵🇸
📚موضوع مرتبط: #شهیده_سیده_طاهره_هاشمی #شهادت_توسط_گروهک_های_معاند #پوستر 📆مناسبت مرتبط: تاریخ تولد
🌸🍃
#معـرفی_شهیده
نام و نام خانوادگی : شهیده سیده طاهره هاشمی
تاریخ تولد :1346/3/1
محل تولد :روستای شهیدآباد در شهرستان آمل
تاریخ شهادت :1360/11/6
نحوه شهادت : گروهک های معاند انقلاب اسلامی با اشغال شهر آمل با نیرو های بسیجی و مردمی درگیر شده بودند. ان روز درست مصادف با مراسم عقذ خواهرش بود.شب تا صبح درگیری شدیدی بین اعضای ملحد اتحادیه ی کمونیست های ایران و نیرو های مسلح شهر به خصوص سپاه پاسداران اتفاق افتاده بود. مدارس تعطیل شده بود و سیده طاهره با جمع آوری دارو، رساندن نان به مدافعان شهر و...در کمک به بسیجیان و پاسداران تلاش می کرد.سرانجام اودر غروب روز ششم بهمن سال 1360در سن چهارده سالگی،در حال کمک به نیرو های مدافع شهردر اثر اصابت دو گلوله به گردن و قلبش به فیض شهادت نایل آمد...
خصوصیات اخلاقی :
وی از کودکی با قرآن، نهج ابلاغه و سایر کتب اسلامی انس و الفت خاصی پیدا کرده بود و به دلیل جو فرهنگی و مذهبی خانواده، روح تشنه اش با عمیق ترین مفاهیم دینی و معنوی سیراب شد.
یکی از اعضای موثر انجمن اسلامی مدرسه و عضوفعال پایگاه بسیج محله بود.
او دختر مهربان ،دلسوز و دانش آموزی نمونه و موفق و درس خوان بود و هرگز در ادای تکالیف واجب دینی کوتاهی نمی کرد و مستحبات را تا جایی که می توانست به جا می آورد.
به حجابش خیلی مقید بود.قبل از انقلاب هم با چادر به مدرسه می رفت. حتی سرکلاس هم چادر را سرش برنمی داشت.مسئولان مدرسه به او گفته بودنداینجا روسری هم حق نداری سرکنی ،چه برسد به چادر!اما زیر بار نرفته بود. سیده طاهره لحظه ی شهادت هم چادرش را برروسری اش سنجاق کرده بود.
سیده طاهره در کار های هنری چون خطاطی، طراحی ، گلدوزی ،نگارش مقاله، تهیه ی روزنامه دیواری و نیز اداره ی برنامه های فرهنگی بسیار موفق و بسیاری از برنامه های فرهنگی ،اجتماعی و حرکت های سیاسی مدرسه برعهده ی او بود.
او بسیار خوش فکربود وطرح های زیبا و آموزنده ای را برنامه ریزی کرده و به بهترین شکل ممکن اجرا می کرد.
همیشه چهره ی خندان و شادابی داشت و پر جنب و جوش بود.همراه آراستگی ظاهر و رفتار های معقول و مودبانه،بسیار وقت شناس بود.وقتی با کسی قرار ملاقات داشت، سروقت می رفت و او را معطل نمی کرد.اگر قول می داد کاری را انجام دهد،امکان نداشت زیر قولش بزند.
وقتی کاری را به او می سپردند، با اینکه فرصت کافی داشت،بلافاصله مشغول آن می شد.میگفت:کار را نباید معطل گذاشت ؛ممکن است بعدا فرصت پیش نیاید.تکالیف درسی اش را پاکیزه و منظم می نوشت.
📚موضوع مرتبط:
#شهیده_سیده_طاهره_هاشمی
#شهادت_توسط_گروهک_های_معاند
#زندگینامه
#سالروزولادت
🍃🌸
@shahid_ahmadali❤️
#jihad
#martyr
من عاشق شهادتم
شهیده سهام خیام
بسیار دانا بود. از همان کوچکی، بزرگ بود. خیلی بزرگ.... او دلش نمی خواست در اتاقش بنشیند و مدادهای رنگی را روی کاغذهای سفید دفترش برقصاند نقاشی بکشد. با آنکه دختر بود و نمی توانست تفنگ به دست بگیرد فریاد می زد و بر دشمن لعنت می فرستاد، دامنش را پر از سنگریزه می کرد و بر وجود پوشالی دشمنان، باران وحشت می بارید. کار دیگری از دستش برنمی آمد، اما همین شجاعتش، نیروهای انقلابی را روحیه می داد. او هرگز از مبارزه و از کشته شدن ابایی نداشت. می گفت: «بگذار مرا بکشند. بگذار شهیدم کنند. من عاشق شهادتم. آری، سهام عاشق شهادت بود.
شهادت
نیروهای بعثی عراق از سنگهایی که با دستان کوچک سهام پرتاب میشد بسیار ترسیدند، به همین دلیل لوله اسلحهها را به سوی او نشانه گرفتند و «سهام» 12 ساله همچون شکوفهای پرپر شده بر لب شط بر زمین افتاد؛ تیر مستقیم به پیشانی سهام خورد و از بینی تا کاسه سر او را متلاشی کرد و سرانجام به شهادت رسيد.
پیکر وي را در ابراهيم خلیل همان شهرستان به خاك سپردند.
📚موضوع مرتبط:
#شهیده_سهام_خیام
#شهیده_ی_دفاع_مقدس
#معرفی_شهیده
#سالروزشهادت
@Shahid_ahmadali🌸🍃
#jihad
#martyr