eitaa logo
ابراهیم_آرمان_سیدروح‌ الله
5.3هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
4.3هزار ویدیو
7 فایل
سلام از وقتی آرمان علی وردی و سیدروح الله عجمیان شهید شدندحالم دگرگون شده و هرروز براشون از دلتنگی هام می نویسم رفقای شهیدم دستم رابگیرید تا منم مثل شماپیش حضرت زهرا سلام الله روسفیدشم ارتباط با ادمین @namazeshaab
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 روایت بسیار زیبای و گریان شهید چیت سازیان از معرفی شهدا در آلبوم عکس 🔹️ همسر سردار شهید علی چیت سازیان می گوید : صورتش سرخ شده بود و اشک توی چشمهایش برق میزد. آلبوم را گرفتم و خواستم آنرا کنار بگذارم. ◇ آلبوم را دوباره گرفت ومهربانانه گفت: «گُلم! ولش کن؛ این آلبوم تمام زندگی منه؛ انگیزه ماندن و جنگیدن منه.» ◇ گفتم: «آخه داری خودت رو اذیت میکنی.» ◇ اشکهایش دانه دانه می چکید روی گونه هایش و گفت: «فرشته؛! اینا همه عاشق آقا ابا عبدالله (ع) بودن. بخاطر آقا خیلی عرق ریختن؛ خیلی زخمی شدن؛ خیلی بیخوابی کشیدن؛ خیلی تشنگی و گرسنگی کشیدن؛ خیلی زیر آفتاب سوختن؛ اما یه بار نگفتن خسته شدیم؛ تشنه ایم؛ خوابمان میآد. ◇ به این عکسها نگاه میکنم تا اگه خسته شدم، یادم نره شهید قراگوزلو شبها به جای خواب و استراحت، نماز شب و زیارت عاشورا میخواند و های های گریه میکرد. ◇ به اینا نگاه میکنم تا اگه یه وقت آرزو کردم کاش منم خانه و زندگی داشتم، یادم بیاد مصیّب میگفت: 'زیاد آرزو نکنین؛ چون مرگ به آرزوهای شما میخنده.' ◇ یادم باشه امروز زمان آرزو نیست زمان حرف نیست؛ باید عمل کنیم. هر کسی سَری داره باید هدیه بده؛ دست داره باید بده؛ اگه پیره و نمیتونه بیاد جبهه، باید از جبهه پشتیبانی کنه.» 🔹 میدانستم خسته و غصه دار است. به قول خودش از اول جنگ، یک گردان از دوستانش شهید شده بودند. کنارش نشستم و باهم به عکسهای شهدا نگاه کردیم. او بدون رودربایستی از من، اشک می ریخت و من از گریه او بغض میکردم و میگریستم. 📚 بخشی از کتاب « گلستان یازدهم»