eitaa logo
شهید آرمان علی‌وردی
10هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
912 ویدیو
90 فایل
💠 تنها کانال رسمی طلبه‌ ی بسیجی شهید‌ آرمان‌ علی‌وردی 💠 🔰 ارتباط با ادمین @M_ArmaneAziz ولادت: ۱۳ تیر ۱۳۸۰ شهادت: ۶ آبان ۱۴۰۱ 📍مزار شهید: بهشت زهرا (س) ، قطعه ۵۰ ، ردیف ۱۱۷، شماره ۱۵
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 حضور خانواده شهید آرمان علی وردی در مراسم مقتل شهید 💠دختران انقلاب --------- 📣کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
🔰 بیست و هفتمین نمایشگاه نفت‌، گاز، پالایش و پتروشیمی 💠 افتتاح غرفه شرکت صنایع مسجد سلیمان به نام شهید آرمان علی‌وردی 📍۲۷ اردیبهشت تا ۳۰ اردیبهشت 🔷 محل دائمی نمایشگاه های بین المللی تهران --------- 📣کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
هدایت شده از میرهاشم حسینی
35.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥پایان ماموریت یک بسیجی شهادت است 🔴حال و هوای مراسم بزرگداشت طلبه بسیجی شهید آرمان علی وردی ⏰چهارشنبه ۱۱ آبانماه دریافت فایل با کیفیت https://aparat.com/v/SdxtE ---------- 📬 تنها کانال رسمی استاد میرهاشم حسینی ▫️ايتا https://eitaa.com/Mirhashem_ir
خوشا راهی که پایانش حسیــن است...❤️ 🕊 ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠استوری شهید آرمان علی‌وردی 🎤با مداحی دلنشین سیدرضانریمانی🎧 ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
📢 خبری در راه است..‼️ --------- 📣کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
🔰 بیست و هفتمین نمایشگاه نفت‌، گاز، پالایش و پتروشیمی 💠 افتتاح غرفه شرکت صنایع مسجد سلیمان به نام شهید آرمان علی‌وردی 📍۲۷ اردیبهشت تا ۳۰ اردیبهشت 🔷 محل دائمی نمایشگاه های بین المللی تهران --------- 📣کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
🔰 فردا مراسم رونمایی از قطعه ۵۰ بهشت زهرا تهران (بازسازی شده)، ساعت ۹ الی ۱۱ صبح با حضور خانواده های شهدا --------- 📣کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
دعـای فرج امـام زمــٰان(عج)✨ | با یاد شهیـد آرمـان علـی‌وردی | التماس دعـا... ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گلــی پرپر شد و کس نبود که بپرسد چــرا؟🥀 🕊 ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
هدایت شده از میرهاشم حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ندای حیدر حیدر 🔰 مراسم بزرگداشت شهید آرمان علی وردی 📌حوزه علمیه آیت الله مجتهدی (ره) ---------- 📬 تنها کانال رسمی استاد میرهاشم حسینی https://eitaa.com/joinchat/188809216Cd6eff9e6f5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باید اصلاً شهید می‌شد او تا به مردانگی مَثَل باشد و همیشه برای قاسم‌ها مرگ شیرین‌تر از عسل باشد... ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
💠 پدر شهید: آرمان که مریض شده بود، بردمش پیش دکتر؛ تا فهمید دکتر خانم هست و میخواد آرمان رو معاینه بکنه، گفت من نمیام. گفتم: پسرم این خانم دکتر هستند، میخوان فقط معاینه ات بکنند. گفت: نه پدرجان! طبق فتوای حضرت آقا تا وقتی که میشه به پزشک محرم مراجعه کرد نباید پیش پزشک نامحرم رفت... ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
50.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 مستند جدید 💠 مستند آن سوی آشوب، روایت شهید آرمان علی‌وردی ✅لینک با کیفیت --------- 📣کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
ما را فدائیان پسرهای فاطمه(س) ما را شهید میر و علم آفریده اند.. ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
• امام صادق(علیه‌السلام): ما را حرمی است و آن قم است. به زودی زنی از فرزندان من به نام فاطمه در آن جا دفن خواهد شد. هرکس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می‌شود. 💛 ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
چه لطفی سایه‌اش افتاده یا رب بر سر این شهر... • سلام به حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها 💐 📷| شهید علی‌وردی در شهر مقدس قم | ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
🌿 بِسـمِ‌اللهِ‌الرَّحمـن‌الرَّحیـم 🌼 حماسه‌ی دخترانه‌ء زینبیه... 📍ایران، استان آذربایجان شرقی، شهرستان میانه 🗒 ۱۲ بهمن سال ۱۳۶۵ مدرسه برای جشن دهه فجر آماده بود. افسانه ذوالقدری دکلمه نوشته بود و شیدا سیدین مقاله. ایران قربانی آماده می‌شد که نوحه آهنگران بخواند و قرآنِ جشن هم حتما بر عهده سوسن صالحی بود. صَدام گفته بود مدرسه را می‌زنم. یک دبیرستان دخترانه ساده، در یک شهرستان کوچک مگر چقدر می‌توانست مهم باشد؟ شاید تنها جرمش این بود که دانش‌آموزانش کمک‌های مردمی می‌فرستادند به جبهه؛ مربا، آش، و کلاه و شال و دستکش‌هایی که خودشان می‌بافتند. جرمش این بود که دانش‌آموزانش برای اهدای خون به جبهه صف می‌بستند، در قلب دانش‌آموزانش عشق به خمینی می‌تپید، معلمان و دانش‌آموزانش عاشقانه جان و فکر می‌گذاشتند برای فعالیت‌های فرهنگی... جرم آن دبیرستان دخترانه این بود که بوی بهشت می‌داد. صدام گفته بود مدرسه را می‌زنم. مردم ترسیده بودند، دخترها اما نه. دخترها مثل هر روز... نه! با شوقی بیش از روزهای قبل رفتند مدرسه. جشن دهه فجر بود، جشن دوازده بهمن. هشتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران. بعضی خانواده‌ها آن روز نگذاشتند دخترشان برود مدرسه؛ ولی آن‌ها که باید می‌رفتند، هرطور که شد رفتند، با ادب و شیرین‌زبانی‌های دخترانه گرفته تا از روی دیوار پریدن و یواشکی رفتن. دختر ایرانی که از تهدید صدام نمی‌ترسد! سوسن صالحی قبل رفتن، جواهراتش را داده بود به مادرش و گفته بود آن‌ها را نذر مسجد کرده. ملکه حضرتی یادداشت گذاشته بود که: «با اصرار خودم به مدرسه رفتم و اگر اتفاقی افتاد کسی را مقصر ندانید». فاطمه داودی به مادرش گفته بود: «شهید می‌شویم که می‌شویم، باید بروم.». فروغ عباسی وقتی مادرش گفت: «نرو، خطر دارد»، گفته بود: «کجا خطر ندارد؟... دلت را به رضای خدا آرام کن...». آذر عیسایی، خدمت‌گزار مدرسه هم قبل رفتن به مادرش گفته بود: «اگر قرار است دانش‌آموزان شهید شوند، بهتر است من هم همراهشان باشم». زنگ دوم... ساعت ده و نیم... مادر اعظم اسلامی‌زاده آمده بود دنبال دخترش. یکی از دانش‌آموزها که نمی‌دانم کیست، داشت روی تابلو می‌نوشت: الوداع. اگر ما را ندیدید حلالمان کنید. تا یادم نرفته بگویم... آن زمان سامانه پدآفندی سوم خرداد نداشتیم. میانه یک شهر بی‌پناه مرزی بود که تنها وسیله دفاعی‌اش مقابل هواپیماهای جنگنده، یک مسلسل دستیِ خراب بود که تازه به زحمت تعمیرش کرده بودند و کشانده بودندش روی پشت‌بام مقر سپاه. حتما صدام همه این‌ها را می‌دانست به لطف منافقین. حتما صدام از تصور دختران نوجوانی که پایگاه تدارکاتی برای جبهه راه انداخته‌اند، به خودش لرزیده بود. تهدیدش را عملی کرد. هواپیماها مثل گرگ وحشی، تن میانه را دریدند. دوتا راکت هم سهم دبیرستان دخترانه زینبیه شد. لازم نیست توضیح بدهم چطور زینبیه را کربلا کردند؛ در اینترنت می‌توانید بخوانید، فیلم و عکس‌هایش هم هست. فقط همین‌قدر می‌گویم که انقدر از دختران زینبیه می‌ترسیدند که خلبان به دو راکت راضی نشده بود و از ارتفاع پایین، دانش‌آموزها را به رگبار بسته بود. و فقط همین‌قدر می‌گویم که یک ساعت بعد، حیاط مدرسه پر بود از چادرهای نیمه‌سوخته، دفترهای پاره شده، گیسوان و مقنعه‌های خونین و تن پرپر شده‌ی دخترکان؛ پیچیده در چادر. یک گوشه هم کیف سوسن صالحی افتاده بود، که داخلش تنها یک قرآن بود و نوار سخنرانی امام. 🕊 چادر ایران قربانی و فاطمه یونسی موقع شهادت افتاده بود روی صورتشان؛ یعنی خودشان می‌خواستند اینطور بشود. مریم حنیفه قبل از این که شهید شود، وقتی مجروح روی زمین افتاده بود، به دوستش گفته بود: «مقنعه‌ام را محکم از پشت ببند.»، وقتی خیالش که راحت شد بابت مقنعه، شهید شد. 🟡 ماجرای دبیرستان زینبیه، نه یک تراژدی که یک حماسه است. یک حماسه دخترانه، شورانگیز و الهام‌بخش. دختران مدرسه میانه، قدیسه‌هایی دست‌نیافتنی نبودند. دختران معمولی دبیرستانی بودند؛ بعضی فقیر بودند و به سختی درس می‌خواندند. بعضی شاعر بودند و نویسنده. چندتاشان نوعروس بودند حتی. هریکی ماجرای خودش را داشته و دنیای دخترانه خودش را. اما چرا زینبیه حقیقتاً زینبی شد؟ باید این را در حرکت جمعی دختران جست‌وجو کرد. در روح حماسه‌ای که در کنار هم داشتند. ماجرای زینبیه، غالباً به عنوان سند جنایت صدام روایت شده؛ صرفاً بیان عمق فاجعه بوده؛ بیان وضعیت دلخراش شهدا و مجروحان و غم و اندوه خانواده‌ها. ولی پشت این چهره غم‌انگیز، باید یک حماسه را جست‌وجو کرد، یک الگوی عملی را برای دختران دبیرستانی. دخترانِ دهه هشتادی و نودی هم همان روح پرشور دختران زینبیه را دارند؛ همان شجاعت را و همان قدرت را. فقط کافی ست دستی، غبار را از این روح بزداید و چه دستی توانمندتر از دست شهدا؟ ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خدایی آروم دل امام هشتم اومده... ایرونیا خبر خبر ملیکهء قم اومده | 💐 ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
سلام! من دختری شانزده ساله هستم... اینجا هم... اگر حسابش را بخواهی باید الان سه ماه، چهارماه، نه! یادم آمد. باید هشت ماه از آن بدرقه‌‌ای که قرار بود به درمانگاه ختم شود، گذشته باشد... درست است؛ الان باید به ماه ذی‌القعده رسیده باشیم... وای که چقدر دلم می‌خواست امروز هم مثل سال‌های قبل، مادرم مرا می‌بوسید... من، ناهید فاتحی کرجو... به تاریخ... روز دختر سال ۱۳۶۱ از... به همه‌ی دختران! امام را تنها نگذارید. اسلام‌تان را دریابید... من، ناهید فاتحی کرجو... امروز، سی‌ام مرداد... از زندان کومله... من، ناهید، دختر شانزده ساله، اسیر زندان کومله... 🕊 🕊 ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
بدان ای دخـتر ایــران کـه امــروز حـجـــابت آرمـانِ هـر شهید است... 💗 🤍 ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
| زیارت با احترام او! | رفته بودیم قم. موقع پیاده شدن از اتوبوس پایش طوری در رفته بود که نمی‌توانست راه برود؛ برایش صندلی چرخ دار آوردم. تا حرم با ویلچر بردمش. نزدیک ضریح که رسیدیم نگذاشت جلوتر بروم. گفت: بی احترامیه که نشسته جلوی حضرت معصومه (ع) بروم. به سختی از ویلچر بلند شد؛ لنگ لنگان و با تکیه به دیوار خودش را به ضریح رساند و زیارت کرد. راوی: پدر شهید اَلسَّـلامُ عَلَیْـڪِ یــٰا فاطمـه معصـومـه(س) پ.ن: عکسِ آن زیارت... . 💛 ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy