eitaa logo
📡 خبر فوری شـهید عـزیـز زاده📡🚩🚩
2.6هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
8.3هزار ویدیو
30 فایل
کانال خبری ویژه(شهید عزیززاده) در ایتا فعال شد 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/549978875C0e988136f1 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3295347740C3be94b2d38 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2392392356C0d568e897e
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️انتشار برای اولین بار دعایی که مستجاب شد؛ مکالمه تلفنی مرحوم آیت‌الله ناصری با شهید جمهور آیت‌الله رئیسی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌ @shahid_azizzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چای داغ با طعم کلوخ!! ((جنگ با همه خشونتش مثل هر موقعیت دیگری برای خودش طنز داشت. گاهی ناخواسته و به‌طور اتفاقی جریانی رخ می‌داد و گاهی نیز افرادی برای دادن روحیه نشاط به رزمندگان به خلق اتفاقات طنز می‌پرداختند.)) ⚪️ماجرایی جالب از زبان رزمنده احمد طاووسی👇 🎙اردیبهشت سال ۶۱ قبل از عملیات بیت‌المقدس به کفیشه آمده بودیم.در واقع کفیشه سرپل گردان امیرالمومنین (ع) بود. روزهای اول از کتری و قوری خبری نبود. فضل‌الله شادمند،فرمانده یکی از دسته‌ها، تصمیم گرفت برای بچه‌ها چای درست کند. با کمک ناصر اباذری و با استفاده از چند تکه سنگ و آجر، اجاقی سر پا تا آب کرد. بعد یک صندوق مهمات را شکستند و تخته‌های آن را زیر دیگ گذاشتند آتش را روشن کردند ومنتظر ماندند تا آب جوش بیاید آب که جوش آمد.شادمند مقداری چای خشک،که قبلاً از تدارکات گرفته بود، توی دیگ ریخت.همه منتظر بودند تا چای دم بکشد. شیرین‌کاری یکی از بچه‌ها گُل کرد. کلوخ کوچکی داخل دیگ پرتاب کرد وگفت: این هم نمک چای! چند لحظه بعد! این کار توسط یکی دیگر از رزمنده‌ها تکرار شده و بار سوم هم ماجرا تکرار شد.شادمند اخم‌هایش را درهم کشید و گفت: بچه‌ها، شوخی بسه دیگه، من دارم برای خودتون چای درست می‌کنم. خودم که نمی‌خوام یه دیگ چای رو تنهایی بخورم باز هم رزمنده‌ای شیطنت کرد و بدنبال آن رگبار کلوخ به سمت دیگ چای شلیک شد. شادمند عصبانی شد. بیل را پر از خاک کرد و داخل دیگ ریخت و گفت: حالا هرکی چای می‌خواد، بره لیوانش رو بزنه توی دیگ و یه چای با طعم کلوخ بخوره ▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 👆📷 در انتظار چای ☕️ ... ولی کو چای؟!
23.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبت های پدر شهید خرازی در مورد شهید محمدرضا زاهدی پس از شهادت فرزندشان - شهرک دارخوین سال ۱۳۶۶ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌ @shahid_azizzadeh
وقتی پیڪر شہید سیاوشے آوردند همسرش مبهوت دست نوازش به رویش ڪشید و اشڪ چشمان شهید سیاوشی پاسخی شد براے وداع ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌ @shahid_azizzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
19.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 📽 برشی بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از مستند با گفتاری زیبا و شنیدنی از سید شهیدان اهل قلم 🎙 نزدیكی های غروب است و چند ساعتی بیش‌تر به عملیات نمانده است. بچه‌ها در كنار نهر آبی كه از یك چشمه‌ی زلال سرچشمه گرفته است نشسته‌اند و خون‌نامه‌ای را امضا می كنند كه در آن نوشته است : : خدایا ، با تو پیمان می بندیم كه در تبعیت از فرمایش امام عزیزمان كه فرمود هر كس به پیامبر گرویده است مأموریت استقامت دارد ، تا آخرین نفس و آخرین قطره‌ی خون در راه تو استقامت ورزیم و در آن هنگام كه با اهدای فیض عظیم شهادت بر ما منت نهادی و شهد شیرین لقائت را به ما چشاندی و در زمره‌ی اصحاب كربلایی امام عشق محشورمان داشتی و به ما اذن شفاعت بخشیدی ، هرگز هیچ یك از هم‌پیمانان حقیقی خویش را فراموش نكنیم و به اذن تو همسنگران خود را بر مبنای پیمانِ واقع‌شده در این خون‌نامه شفاعت كنیم.. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌ @shahid_azizzadeh