هدایت شده از قرارگاه جهادے شهید عباس دانشگر
🌙|| دعای روز سوم ماه مبارک رمضان
📿به نیت #شهید_عباس_دانشگر
📌قرارگاه جهادی دانشجویی شهید عباس دانشگر
📌کانون شهید دانشگر خراسان جنوبی(قائنات)
┏━━ °••°°•°🍃°••°°•°━━┓
@jahadi_ghaenat
┗━━ °••°°•°🍃°••°°•°━━┛
⚜️ 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹⚜️
#غیرت
برای منی که فرمانده اش بودم باور کردنی نبود، اما عباس تا به حالا یک نامحرم ندیده بود.😳
اولین نامحرمی که حتی ایشان را هم درست ندید دختر عمویش بود که نامزدش شد.💍
روزی که برای مراسم ازدواج رفته بود،پرسیدم: دختر عمویت رو دیدی؟
گفت: نه واقعا!!🙄
چنین آدمی هست که #شهید میشود شهید مراقب چشمش هست.💯
گفتم: تو از آنهایی هستی که خیلی عاشق پیشه میشوی چون اولین نامحرمی که دیدی همسرت است...♥️
🔖 سردار اباذری
💓 #سبک_زندگی شهدا
شهید عباس دانشگر
#پویش_حجاب_فاطمی
#سفیران_حسینی
10.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔓گشوده شدن قفل
معجزه شهید عباس دانشگر🕊️
راوی: متولیحرم امامزاده
شهید مدافع حرم🕊🌹
#عباس_دانشگر🌺
8.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊🥀شهید عباس دانشگر
حتما نگاه کنین
شهیدی که خیلی حرفا داره ها
أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
6.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐 نا گفته هایی از شهید مدافع حرم عباس دانشگر
🔹 شهدا دلها را تصرف میکنند ...🌺
شهید مدافع حرم🕊🌹
🍀عباس_دانشگر💐
#همراه_با_بهشتیان
شهید عباس دانشگر
✍️ عزیزم دوستت دارم
▫️فاطمه جان، عزیزم دوستت دارم، دعا میکنم امتحاناتت را به خوبی پشت سر بگذاری و حالت هر روز از دیروز بهتر باشد؛ من هم به یادت خواهم بود. امیدوارم فاصله جسمهایمان، قلبهایمان را به هم نزدیکتر سازد تا بتوانیم ظرفیت عاشق شدن را پیدا کنیم، شنیدی میگویند: زنده بودن، فاصله گهواره تا گور است و زندگی کردن، فاصله زمین تا آسمان... امیدوارم هر روز آسمانیتر شوی؛ تو هم مرا دعا کن، خداوند قلبهایمان را به رنگ خود در آورد و پاکمان کند.
📚 آخرین دست نوشته شهید مدافع حرم، عباس دانشگر خطاب به همسرش
شهید مدافع حرم
#عباس_دانشگر🌷
خدایا!
شکرِ کدام یک از نعمتهایت را بهجا بیاوریم؛
نعمتِ بودن در جمعِ محبانت و مخلصانت و اولیائت، یا نعمتِ لباس جهاد به تن کردن را!
خدایا!
تو به ما محبت کردهای...❤️
سلام می کنیم به همه شهدا 🕊
و به نیابت از ایشان صلواتی هدیه می کنیم به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
| @kanoon_shahiddaneshgar |
5.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر ویو میخوره شهید شیم..!
🎤حجه الاسلام شیخ #اسماعیل_رمضانی
| @kanoon_shahiddaneshgar |
مجموعه جدید خاطرات و محبتهای شهید عباس دانشگر
۳۲
💠 خانم نوروزی از شهرستان فریدن استان اصفهان
...
✍
این حقیقت که شهدا پس از شهادت، حیاتی جاودانه دارند و دستشان به لطف خداوند متعال باز است و میتوانند در زندگی ما تأثیرگذار باشند، باعث شد تصمیم بگیرم بیشتر با شهدا آشنا شوم.
در فضای مجازی به تماشای فیلم «نامه ای از دمشق» درباره شهید عباس دانشگر نشستم و با همان نگاه و تأثیر پذیری که از شخصیت شهید پیدا کردم او را به عنوان رفیق شهیدم انتخاب کردم. او که دهه هفتادی بود و تنها چند سال از من بزرگتر، در اوج جوانی، از علایق دنیوی خود گذشت و به دیدار معشوق ازلی شتافت.
آنچه بیش از هر چیز مرا شیفتهٔ شخصیت او ساخت، این بخش از نامهاش به همسرش بود که در فیلم مستند به نمایش درآمد:
«همسر عزیزم! این نامه را مینویسم بیشتر برای تنگی دل خودم. شنیدی میگویند سخن که از دل برآید، بر دل نشیند. زندگی روح دارد و جسم، مثل انسان. جسمش دیدنیهای آن است. روحش که به جسمش جان میدهد، عشق است.
عشقِ هرچه غیر خداست، مجازی و عشق حقیقی، خداست؛ اما مکر خداوند زیباست که عشق مجازی را پلی ساخته و تنها با عبور از آن به عشق حقیقی میرسیم. من دوست دارم عاشق بشوم! از تو شروع کنم تا بتوانم ذرهای عشق حقیقی را درک کنم.»
از مستند «نامهای از دمشق» متوجه شدم که شهید دانشگر، جوانی عاشق و عارف، جوانی متواضع، مهربان و باایمان بود. او عاشق خدا و اهلبیت (ع) بود و تمام زندگی خود را وقف خدمت به آنها کرد.
وقتی نامه شهید را خواندم، این ایثار بینظیر و عظمت روحی او مرا به تأملی عمیق واداشت. حس کردم درگیر روزمرگیهایی شدهام که مرا از هدف اصلی زندگی دور کرده است. انگار مدتها غرق در خواب غفلت شدهام.
ازآنپس، شهید دانشگر نیز به جمع برادران شهیدم پیوست. برایش صلوات میفرستادم و آیاتی از قرآن را نثار روح پاکش میکردم؛ تا اینکه در رمضان سال ۱۴۰۰، فرصتی ویژه پیش آمد: مسابقهای به مناسبت تولد او (۱۸ اردیبهشت) برگزار شد و جایزه آن، کتاب «آخرین نماز در حلب» بود؛ کتابی که ماهها در جستجویش بودم، لذا برای پیدا کردن کتاب به تمام کتابفروشیهای شهر سر زدم، اما هیچ کجا نتوانستم این کتاب را پیدا کنم. حتی به کتابخانه عمومی شهرمان هم مراجعه کردم؛ اما کتاب را نیافتم. حس میکردم که این کتاب، گمشدهای است که باید آن را پیدا کنم. این گونه شد که با قلبی شکسته و چشمانی گریان، از شهید دانشگر خواستم تا واسطه شود.
شبی در آستانهٔ افطار، در آن لحظات ملکوتی، درحالیکه عطر دلنشین افطاری در فضای خانه پیچیده بود و قلبم امیدوار به رحمت الهی بود، با صدایی لرزان به شهید گفتم: «برادرم عباس، اگر لایق باشم، کمکم کن تا نامم در بین برندگان این کتاب ارزشمند قرار گیرد.»
و چه زود دعایم مستجاب شد! با اعلام نتایج، نامم را میان برگزیدگان دیدم.
روز تولد شهید، هدیهام به دستم رسید. وقتی کتاب را در دستانم گرفتم، احساس کردم که شهید دانشگر آن را به من هدیه داده است.
هدیه گرفتن لذتبخش است، اما هدیهای که از طرف شهید باشد، رنگوبوی دیگری دارد.
با مرور خاطرات کتاب، عطر حضور شهید فضای خانهمان را پر کرد.
این تجربه، باوری عمیقتر در وجودم ایجاد کرد که شهدا، نهتنها زندهاند، بلکه واسطههایی بین ما و اهلبیت علیهمالسلام و خداوند متعال هستند و میتوانند دعاهای ما را به هدف اجابت برسانند و چه دعایی بهتر از دعای شهید در مستند «نامهای از دمشق» که فرمود:
«امیدوارم هر روز آسمانیتر شویم، خداوند قلبهایمان را به رنگ خود درآورد و پاکمان کند.»
🎞 مستند " نامه ای از دمشق "
📗
نویسنده: مصطفی مطهرینژاد
#خاطرات_جدید
#شهید_عباس_دانشگر
#موسسه_شهیددانشگر
╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯