؛][🔗📜][؛ #بےتعارفـــ📮
‹؛❗️🎙؛› #از.پشٺ.تریبون
؛،،،|ــ🙂ــ📻꧇
ـ
حقیقتارومونخیلیییییزیادھ!!!
تاحالایڪبارمڪلقرآنروبامعنے مطالعہنڪردیم..!
هنوزنمیدونیمهدفازخلقتمونچیہ!
هنوزنمیدونیمازڪجاآمدھایموبہ
ڪجاخواهیمرفت!!
هنوزمعنےعباراتوسورھهاۍ
قرآنےڪهتونمازمیخونیمرونمیدونیم!!
حتیتوقنوٺنمازموننمیدونیم
چےازخدامیخوایم!!!
بعدادعاۍمذهبےبودنمداریم!!؟
#اندڪیتفڪر!
#مذهبینمانباشیم!!
؛][🔗📜][؛ #التـماسـ..تفـڪر
؛][🔗📜][؛ #بےتعارفـــ📮
‹؛❗️🎙؛› #از.پشٺ.تریبون
رومون خیلے زیاده اگه بعد از اون همه
گریہ و توبه های دیشبمون بازم گناه ڪنیم ...🤦🏻♂!
دیگہ الان که پاڪ شدیم حیفه ڪه باز دلامونو بدیم دست شیطان/:
دیشببخشیدهشدیما((:🖐🏼
؛][🔗📜][؛ #بےتعارفـــ📮
‹؛❗️🎙؛› #از.پشٺ.تریبون
بانشستن
وفقطدعاکردنواینکههمیشهمنتظریهدستبودن
مطمئنباشبهجایینمیرسیرفیق
بچهمذهبیاولهمتمیکنه!
بعدشم
یهیاعلیمیگهوخودشدستبکارمیشه...✌️🏿📿
#اینیعنیبچهمذهبی
؛][🔗📜][؛ #بےتعارفـــ📮
‹؛❗️🎙؛› #از.پشٺ.تریبون
تو پیجش دم اَز غیرت علوے و ناموس میزنہ اما عکس دونفریشون رو کہ چهره ے خانمش مشخصہ،میزاره تو پیجش و میگہ دلتنگِ شهداییم!))
#اینبودغیرتےکہاَزشدَممیزدے؟!😶
؛][🔗📜][؛ #بےتعارفـــ
‹؛❗️🎙؛› #از.پشٺ.تریبون
طرف ڪانال دارھ تو بیوے خودش همـ نوشتہ "مونث پے وے ممنو؏ بندھ متاهلمـ" هفتھ هم از سخرانے هاش میزارھ زیر لایوش هم مینویسنـ «جاے برادرے چقدر متنید» و بعد اون طرف مینویسه «چشم هاتون زیبا میبیند»👀
#یاایزدممنانحاجےبدهدندهیڪ😑
؛][🔗📜][؛ #بےتعارفـــ📮
‹؛❗️🎙؛› #از.پشٺ.تریبون
آهای،مسئولیڪہگوشهاتوگرفتی
وفقطحࢪفمیزنی:/
درایندورهایکہروزانہصدهانفربراثر
ویروسکروناجـآنخودشونرواز
دستمیدند؛ وحتیدرمانیهم
برایاینبیماریپیدانشده!
تواینوضعکشور،امتحاناتحضوری
واقعاخندهداره😐'
ورعایتپروتکلهایبهداشتی
همشدهیکبھانهلفظیبرایبہخطر
انداختن
جـآنمیلیونهادانشآموز
(پایہنهمودوازهم)😷-!
آقایی که میایجلوی دوربین و میگی
اِلاوبِلا بایدامتحانات حضوری باشد . . .
آیاخــودتاجازهمیدیفرزندت،درگرمای
اواخِربھاربادوعددماسک،دستڪش،
الکلوخطرکروناکهدائمادرڪمیناست
بہمدرسهبرودوامتحانبدهد؟://
#نھبهامتحـاناتحضوری
#نشرحداڪثری
؛][🔗📜][؛ #بےتعارفـــ📮
‹؛❗️🎙؛› #از.پشٺ.تریبون
هستن در گروه هاے مذهبے ، خود را دُخت پیامبر ، دُخت رهبرے ، دُخت اهل بیت ، خادم الزهرا ، ڪنیز رقیہ و اینجور القاب مینامند اما دریغ از توجہ بہ رفتار.
خنده سَر مےدهیم با نامحرم
شوخے میڪنیم با نامحرم🙂
چت بیش از حد با نامحرم
آره نامحرم ، چیہ❓ محڪوم بہ خشڪ مذهبے میشیم❓ نڪند اهل بیت هم خشڪ مذهب بودن و ما نمیدانستیم⁉️
لابد بودهاند در نظر برخے🤷♂
؛][⌛️📍][؛ #تـباهـیـات
‹؛❗️🎙؛› #از.پشٺ.تریبون
؛،،،|ــ🙂ــ📻꧇
ـ ـ ـ
یہپیرغلاممیگفت…
'ناکام
اونےنیستکہبہکربلانرفتہ…
ناکاماونیہکہ
یكعمرازسیدالشهدادَمبزنہ
اماهنوزگوشش
صدایِاربابشرونشنیدهباشہ🚶🏻♂💔…'
ـ ـ ـ
#part_24
داشتم میرفتم پیش مهدیه زنگ در رو زدم رفتم داخل
من:سلام بر مهدیه خانم چطوری؟
مهدیه:سلام خوبم
بعداز احوال پرسی رفتیم داخل
من:به خاله مرضیه گفتی حامله ای؟
مهدیه:اره تا همینجا اینجا بودند چند ساعتی هست رفتند
من:اقا علی میدونه حامله ای؟
مهدیه:اره ولی میخواد بره
دیگه گریه نمیکرد
مهدیه برام چایی و شیرینی اورد
من:بیا بشین میدونی که چیزی بخواهم تعارف ندارم
من:با مسئله رفتن اقا علی کنار اومدی؟
مهدیه:خب راستش اره
چه عالی که به شهادت برسه
از زبان مهدیه
با درد این ها رو میگفتم درست بود که با این موضوع کنار اومدم ولی نمیتونستم دلتنگی شو تحمل کنم
فاطمه چند ساعتی بعد رفت رفتم وسابل خورشت سبزی رو اماده کردم بعداز دم کشیدن برنج صدای در اومدم دیدم علی اومده
علی:سلام بر بانووجان چه کار کرده ای؟
من:سلام بر اقای شکمو
علی خندید و رفت لباس هاشو عوض کنه و بیاد
یه هفته بعد
برای اخرین بار برایش دست تکون دادم که هواپیما اوج گرفت ازهمین حالا دلتنگش شده بودم
رفتم خونه ی مامان
از زبان فاطمه
تقریبا دو هفته ای از رفتن اقا علی میگذشت اصلا نمیدیدم که مهدیه بخواد زیاد گریه کنه
رفتم سراغ تلویزیون
اخه کی فیلمم رو میزارن اه
۲۰:۳۰
چند دقیقه ای گذشت که گفت
چند تن از شهدای مدافع حرم در درگیری عملیات دیشب به فیض شهادت نائل در امدند
عباس محمدی
اسماعیل جهانی
علی موسوی(علی اقا )
غلامرضا رضاپور
محمد رستگار
یا حضرت زهرا
من:مامااان
همینطور که اشک میریختم
چیشده؟
من:مامان ،اقا علی شهید شده
مامان همونطور که اشک میریخت گفت اماده شو بریم پیش مهدیه
سریع اماده شدم
دینگگ
مهدیه: اومدم
مهدیه:سلام چطوری چیشده چرا چشاتون اینطوریه
من:هیچی با مامان یکم گریه کردیم بهش چشمک زدم که بفهمه منظورم درباره ی باباست
رفتیم داخل خونه که داشت عکس از شهدا نشون میداد
مهدیه:
خاله جون خوبی سلامتی،؟
فاطمه خوب موقعی اومدی فیلممون الان شروع ....
نگاهش خورد به تصویر ناباورانه نزدیک شد
#از زبان مهدیه
یعنی این همسر من بود این همون کسی که چند هفته پیش کنارم بود نشستم روی زمین
صدای زنگ اومد و...
⭕️کپی رمان فقط باذکر نام نویسنده در غیر این صورت حرام⭕️
نویسنده:نرگس جمالپور
ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ
💛🌿『@Shahid_dehghann』🌿💛