eitaa logo
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
1.3هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
7.3هزار ویدیو
764 فایل
⭕کانال شهید محمدرضا دهقان امیری شهادت،بال نمیخواد،حال میخواد🕊 تحت لوای بی بی زینب الکبری(س)🧕🏻 و وقف شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان🌹 کپی: حلالِ حلال🌿 خادم الشهدا(ادمین تبادل ): @arede1386
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 قسمت یازدهم وارد خونه شدیم عزیزجون من برم لباسام عوض کنم بیام کمکتون برو مادر آقاجون : خانم به نظرت چهره اون پسره مرتضی کرمی برات آشنانبود ؟ چرا حاجی انگار یه جا دیدمش اما خوب یادم نمیاد تو این هفته اتفاق خاصی تو خونه ما نیفتاد فردا اردوی دانشگاه است آقاجون ی عالمه برام خوراکی خریده تو عابر بانکم پول ریخته امشب سیدهادی و همسرش اومدن خونه ما موندن فردا صبح سیدهادی منو میبره محل حرکت اتوبوس جدیدا دکتر رانندگی برای آقاجون ممنوع کرده چمدونم بسته ام آمده گذاشتم گوشه اتاق کیف دسته ایم هم آماده ام است تایم حرکتمون شش و نیم صبح بود بعد از نماز صبح دیگه هیچکس دیگه نخوابید تا صبحانه بخوریم منو سیدهادی آماده بشیم ساعت ۶ شد عزیزجون منو از زیر قرآن رد کرد پشتم آب ریخت بعد از خداحافظی با همه یه ربع تو بغل آقاجون بودم بالاخره ساعت ۶:۱۵ از خونه دراومدیم تقریبا بچه ها اومده بودن تا سیدهادی از ماشین پیاده شد آقای کرمی اومد جلو إه سلام سیدجان تو اینجا چیکارمیکنی؟ سلام مرتضی جان اومدم عمه ام برسونم یه ربعی سیدهادی و آقای کرمی باهم صحبت کردن بعد از خداحافظی سیدهادی آقای کریمی از هممون خواست جمع بشیم و به حرفاش گوش کنیم بسم الله الرحمن الرحیم ابتدا حضورتون در جمع دانشجویان و ورودتون به مرکز علمی تبریک میگم خواهرای محترم توجه داشته باشند مسئولشون خانم کریمی هستن هر سوالی و یا هر مشکلی بود با خانم کرمی مطرح میکنید ایشان به من میگن لزوم و دلیلی برای هم صحبتی هیچکدام از خواهران با برادران و بالعکس نیست چنانچه از هر فردی مشاهده بشه حتما برخورد میکنیم یاعلی خواهران و برادران بفرمایید سوار شید علی جان برادران راهنمایی سمت اتوبوس شون ....
📚 قسمت دوازدهم سوار اتوبوس شدیم به طوری اتفاقی من و زهرا کرمی کنار هم قرار گرفتیم زهرا شروع کرد به حرف زدن منو شما چند تا رتبه با هم فرق داریم بله میدونم اسم من زهراست منم نرگس ساداتم ای جانم ساداتی میگم نرگس با اونکه مانتویی چقدر با حجابی ممنونم زهرا جان شروع کردیم به حرف زدن باهم دوست شدیم زهرا اینا ۴ تا بچه بودن مرتضی- مجتبی- فاطمه - زهرا پدر زهرا جانباز جنگ بود تو عملیات کربلای ۵ جانباز شده بود چند ساعت بعد رسیدیم دریا همه کنار هم آب بازی میکردن ولی من تنها روی یه تخت سنگ نشسته بودم و به دریا نگاه میکردم چند متر اون طرف تر زهرا و برادرش باهم آب بازی میکردن زهرا باحجاب کامل و برادرشم با لباس یقعه طلبگی معلوم بود خیلی باهم صمیمی بودند تا آقای صبوری همکلاسیمون رفت سمت آقای کرمی زهرا هم اومد پیش من نرگس پاشو بیا بریم صدف جمع کنیم باشه ناهار منو زهرا با هم خوردیم بعد از ناهار به سمت ویلا راه افتادیم ویلای ما تا ویلای آقایون ۳۰۰ متری فاصله داشت فضای ببینشم یه جنگل سرسبز بود منو نرگس یه دختر خانمی به اسم مرجان رفیعی با هم تو یه اتاق بودیم مرجان دختر کاملا بی حجاب بود من که انقدر خسته بودم بدون شام خوابیدم فردا صبح بعد از صبحونه زهرا اعلام کرد داریم میریم بازار محلی اما خانمها حواسشون باشه از کاروان جدا نشن منو- زهرا کنار هم راه میرفتیم خرید میکردیم چشمام خورد به یه دست فروش که لباس محلی میفروخت چهار دست خریدم برای خودم - نرگس سادات- رقیه سادات و زن سیدهادی خریدم بعد از ظهر بعد از نماز صرف ناهار یه مقداری استراحت به سمت چند تا امامزاده که تا ویلا فاصله داشتن حرکت کردیم من هم طبق معمول به حرمت مکانی که قرار بود بریم چادر سر کردم روز سوم اردومون در شمال رفتیم تلکابین سوار بشیم تعداد دخترا ۳۰ نفر بود و تو کابین ۶ تا خانم سوار شدیم عصری ساعت ۴ بعد از ظهر به سمت مشهدالرضا حرکت کردیم ....
عزیزان هر روز دو بار چهار پارت تقدیم میکنیم بهتون😊🌹
عقب موندگےقشنگھ !وقتےمردم پیشرفت روتوی گناھ کردن میبـ👀ـینن (: 🚫
غسالی گفت ،وقتی که جوانی🧑🏻 را برای غسل کردن بردیم ميخواستیم لباس👕 های او را از بدن خارج کنیم اما ا‌ز بس که لباس هایش تنگ و اندامی بود، نتوانستیم آنها را از بدنش خارج کرده و مجبور شدیم با قیچی✂️ لباس‌هایش را برش داده و شروع به غسل کردن او کنیم. اما ماجرا از آنجا شروع شد که وقتی سربندی که هنگام مرگ بر سرش بسته بود را باز کردیم بایک صحنه عجیب مواجه شدیم که😱😱😱 اگه میخوای بقیشوبخونی بیااینجاتوی این کانال پیام سنجاق شده. https://eitaa.com/joinchat/261619836Ce2e39059d2
پیامرسانم را باز می‌کنم و سراغ پیام‌هایش می‌روم. آخرین زمان آنلاین شدنش مربوط به ماه قبل است. به صفحه گوشی چشم می‌دوزم؛ انگار منتظرم آنلاین شود و پیام بدهد. برایش می‌نویسم: سلام بی‌معرفت. جات خالی، اومدم باشگاه یونس. پیام فقط یک تیک می‌خورد و می‌دانم این تیک هیچ‌وقت دوتا نمی‌شود. دوباره می‌نویسم: دلم برات خیلی تنگ شده. وقتی به خودم می‌آیم که قطره اشکی روی صفحه گوشی می‌بینم. بہ قلم فاطمہ شکیبا https://eitaa.com/joinchat/261619836Ce2e39059d2
💟دلت یه کانال دخترونه😌 می خواد؟ اینجا رو دیدی؟👇👀 فقط برای دختراس😻 از نگم براتون🙊💜 •♪~•♪🍭🌈•♪~•♪https://eitaa.com/joinchat/1187709050C4a1562a1f3 📄 یه رمان نآااب✍🏻💑 📽 کلیپ_استوری🎞😍 🎈 استیکراش خاصه🔥😌 🍩 مزه ی پیراشکی کاکائویی ☕️😋 عضو شدی یا نه؟☹️🤞🏽 😻 🙊 پارت گذاری رمانش خیلی 😳
♥️♥ ❣سلام بر تو ❣ ای مولایی که هرکس تو را یافت به تمام خیر و خوبی ها رسیده. ❣سلام بر تو ❣ و بر روزی که با آمدنت، زمین از خیر و خوبی لبریز خواهد شد. ❣اللهم-عجل-لولیک-الفرج❣ و تعجیل در فرج آقا امام زمان💚 ❣صلوات❣ ❤️اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم❤️ کپی آزاده باذکرصلوات 💚ڪانالےمَهدوے،💚 باحال‌وهواےمَعنوے و‌پُر‌ازمحتواےناب‌در‌زمینہ‌ے: ◾️{🌱}•• ◽️{⚠️}•• ◾️{🥀}•• ◽️{🦋}•• ◾️{💪}•• ◽️{📚}•• ◾️{✍}•• ◽️{📱}•• ◾️{⏰}•• ◽️{🎞}•• ◾️{💭}•• ◾️ 🔹ارتباط‌بامرڪزپاسخگویےومشاوره‌‌رایگان‌حوزه‌ علمیہ‌قم‌درزمینہ‌هاےدینے،اعتقادے،خانوادگےو احکام و تربیت کودک و... @pasokhgo313 ♦️موضوعات؛ ▪︎🔞 ▪︎👌🏻 ▪︎💊 ▪︎🖐🏻 ▪︎💯 ▪︎⚽️ 🌺مشاوره رایگان🌺 @Maabood1368 به عشق امام زمان عج به جمع عاشقان امام زمان عج بپیوندید منتظر حضور گرمتون هستیم ️️باذکر صلوات وارد بشین👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/737738879Cb5167b4658
🚀واعدوالهم مااستطعتم من قوه ومن رباط الخيل ترهبون به عدوالله وعدوكم. کانال انقلابیون ╭━━⊰❀🔻🇮🇷🔻❀⊱━━╮     🎬    @DlopDG ایتا ‌‎‌‌‌‎‌‌ ╰━━⊰❀🔺♥️🔺❀⊱━━╯ رویداد های انقلابی در کل جهان⚠️ استوری های چریکی انقلابی⚠️ پروفایل های انقلابی ‼️ 🔰اتفاقات اخیر در کانال گذاشته خواهد شد انقلاب مهدویت توسط چه کسی صورت میگرد⁉️ آیا انقلاب جمهوری اسلامی ایران زمینه ساز ظهور است⁉️ کانالی برای بیداری مردم کانالی بااستوری های جذاب انقلابی😎 تازه برای هر آمار یک مقاله بسیار جالب داره🤩 راز پیروزی حزب الله در جنگ سی و سه روزه از زبان حاج قاسم 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/DlopDG/1280