میگفت تو حرم نشسته بودم
یه جوونی کنارم بود
من به گنبد نگاه میکردم ُ اشک میریختم
اونم داشت منو نگاه میکرد
یه وقت صدام کرد گفت: حاج شیخ
گفتم: بله
گفت :شیخ هرچی میخوای از این آقا بخواه..
اول فکر کردم داره کنایه میزنه!
بعد شروع کرد به تعریف کردن
گفت : جوون بودم
پیاده اومدم حرمش
خسته و مونده وارد حرم شدم
یه دختر چادری با مادرش داشتن وارد روضه منوره میشدن..
دختره رو دیدم دلم رفت..
عاشقش شدم!
دویدم کنار ضریحش..
گفتم من اینو میخوام!
هی گریه کردم!
هی اشک ریختم..
هی گریه کردم
هی اشک ریختم!
گفتم: من اینو نمیشناسم ولی میخوامش!
جورش کن خودت..
نزدیک اذان مغرب شد
رفتم نمازمو خوندم ولی خیلی حالم بد بود
هم خسته بودم
هم گریه کرده بودم زیاد
دوباره برگشتم
حرف زدم
گریه کردم..
تا خوابم برد
بیدار که شدم دیدم دارن همه رو بیرون میکنن که ضریح رو ببندن..
من مونده بودم فقط
یکی از خادما صدام کرد و منم از حرم بیرون کرد
اومدم پیش کفشداری..
کفشدار یه نگاهی بهم انداخت
گفت :آقای فلانی شمایی؟!!
گفتم :بله
گفت :صبر کن باهات کار دارم
من داشتم از ترس میمردم
خدایا من که تو این شهر کسی رو ندارم
خلاصه همراهش اومدیم از حرم بیرون
بهم گفت از امام رضا چی خواسته بودی؟
گفتم :یه دختری رو..
گفت سوارشو بریم
سوار ماشینش شدیم..
رفتیم در یه خونه
وایساد..
رفتیم داخل
یه آقا با لبخند نشسته بود
گفت دختر مارو از امام رضا خواستی؟
گفتم: دختر شما؟!
دختره از در اومد داخل،خودش بود!..
گفت:امام رضا اومد به خوابم گفت دخترت رو میدی به زائرم؟
آدرس رو هم آقا داد
منم دادم رفیقم که کفش دار حرمه..
#همینقدرعشقهامامرضاجانم...♥️
#هرچیبخوایمیده...
#مشهداگرنبودکهجاییرونداشتیم...
محبّټڪن. . .🌱
تاامـامِزمانبِھِټمحبټڪنہ!
توفڪرمیڪنےفقطدعاےِندبہبایدبِخونے
تاآقانگاټڪنہ؟!
فڪرمیڪنےبایدحسینیہبرےحتما؟!
نہ. . .🖐🏻
خیݪےازمنوشماحسینیمون
مادرمونہ،پدرمونہ،فقیرطایفمونہ
قوممونہ،غریبهمسایمونہ . . .)
فڪر کن طرف خودش سگ داره
و چند میلیون نگھداری سگش میشه در ماه!!
بعد عید قربان استورۍ میذاره گوسفنداے
بیگناه رو نڪشید/:
خب لامصب سگ خودت نون و پنیـر میخوره؟
بذار یه روزم فقرا گوشت بخورن ..
•.
#بہڪجاداریممیریم😐¿
شناختن دشمن
کافے نیست . . .↻
باید روشهاۍ
دشمن را شناخت✌️🏻.
#شهیدعباسدانشگر🌱●•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدی که ۲۳روزه مجوز شهادت گرفت
شمام ببینید قشنگ بود
📖⃢😍↫ #خاطرات_شهدا ( نامحرم )
چند خانم رفتند جلو سؤالاتشان رو بپرسند .
در تمام مدت سرش رو بالا نیاورد ...
نگاهش هم بہ زمین دوختہ بود .
خانم ها ڪه رفتند ، رفتم جلو گفتم :
تو اونقدر سرت پایینہ نگاه هم نمیڪنی بہ طرف ڪه داره حرف میزنہ باهات ،
اینا فڪر نڪنن تو خشڪ و متعصبی و اثر حرفات ڪم شہ؟!
گفت : من نگاه نمیڪنم تا خدا منو نگاه ڪنه!
#شهید_عبدالحمید_دیالمه
#نگاه_به_نامحرم🔥
#خودسازی❣
#خوابـے_یابیـدآر..؟!
جسـارتاً
اگہ صلاحـ بود
از دل هـای دنیـا زدهمـان سوال ڪنیم
_بابا دنیـا چـے دارھ ڪھ خدا نـدارھ ....؟!
هومـ!🙂
چیزی ڪه نمیتوانی در قیامت
از آن دفاع ڪنی :
نه ببین...
نه بنویس...
نه بشنو...
نه بگو ...
#آیتاللهجوادیآملی
📖 #خاطرات_شهدا ( نامحرم )
چند خانم رفتند جلو سؤالاتشان رو بپرسند .
در تمام مدت سرش رو بالا نیاورد ...
نگاهش هم بہ زمین دوختہ بود .
خانم ها ڪه رفتند ، رفتم جلو گفتم :
تو اونقدر سرت پایینہ نگاه هم نمیڪنی بہ طرف ڪه داره حرف میزنہ باهات ،
اینا فڪر نڪنن تو خشڪ و متعصبی و اثر حرفات ڪم شہ؟!
گفت : من نگاه نمیڪنم تا خدا منو نگاه ڪنه!
#شهید_عبدالحمید_دیالمه
#نگاه_به_نامحرم🔥