eitaa logo
به یاد شهید دهقان
431 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
154 فایل
+إمروز فضاے مجازے میتواند ابزارے باشد براے زدݩ در دهان دشمن..[• إمام خامنهـ اے•] ↶ فضیلٺ زندهـ نگهـ داشتن یاد و خاطرهـ ے شہدا ڪمتر از شهادٺ نیسٺ.+حضرٺ آقـا ڪپے با ذڪر صلواٺ✔
مشاهده در ایتا
دانلود
به یاد شهید دهقان
پست اینستاگرامی خواهر شهید به مناسبت سالگرد اعزام‌شهید 🍃❤️| @shahid_dehghanamiri
بسم رب الحسین... _جوون من الان کجاست؟ بارها این سوال رو از مادر شنیدم و بارها با خودم تکرار کردم. محرم ۹۴ هربار سینه زدن جوانها در چیذر را تماشا میکرد، قطره اشکی از گوشه چشمش روی شال عزای تو می چکید و می گفت: _جای جوون من اینجا خالیه، یعنی محمدرضا میاد؟؟ _چی براش دوست داری؟ بیاد؟ _چی بهتر از شهادت؟ اما مادر نیستی تا بفهمی پاره جگرت بین یک مشت وحشی باشه، چه بلایی سر دلت میاد! _چرا جلوی محمد رو نگرفتی؟ اگر اجازه به رفتنش نمی دادی، الان نزدیکت بین این سینه زنها بود... _اونوقت جواب عمه سادات رو چی میدادم؟ دیگه خجالت می کشیدم بگم: اللهم اجعل محیای محیا ... و مماتی ممات محمد وآل محمد... خجالت می کشیدم پا بذارم تو مسیر کربلا... یه جاهایی باید بین دلت و وظیفه ت یکی رو انتخاب کنی... _نترس مامان. محمد هنوز جوونه، خیلی راه داره. هربار مواجه می شدم با لبخند معنی دار مادر، انگار از اول منتظر خبر شهادت بود. بابا میگفت: _ اگر برگشت، الحمدلله و اگر برنگشت، روسفیدم پیش مادر سادات هرچند هنوز کاری برای اربابم نکردم... انقدر از حال مامان مستاصل بودم که یک نیمه شب سر سجاده قرآن را به نیت تو باز کردم شاید دلم آرام گیرد. آیه ای که خداوند برایت زمزمه کرد، دلداری پروردگار بود به مادر موسی: « اذ اوحینا الی امک ما یوحی ان اقذفیه فی التابوت... آن زمان که به مادرت آنچه باید الهام می شد را الهام نمودیم، که او را در صندوق بگذار و به دریا بینداز تا دریا او را به ساحل اندازد تا دشمن من و دشمن او وی را برگیرد و محبوبیتی از سوی خود برتو انداختیم تا همگان به تو‌محبت ورزند و با مراقبت من پرورش یابی» وجد تمام جانم را گرفت. مادر را بیدار کردم و با شوق گفتم: محمد برمیگرده، نگران نباشی ها! نمی دانستم آنچه باید به مادر الهام میشد، شده‌... بی شک دلش گواهی به شهادتت می داد. رعنا جوان من، ماه شب های من، زیباترین درد من، جایت خالی بود تا ببینی شب هایی را که مادر پای سنگ مزارت نشست و گفت: درست گفتی! جوونم برگشت، چقدر روسفید و پرافتخار و ... پر از زخم... نکند نوبت ما که شود، در انتخاب بین دل و وظیفه، عقل بی خرد و بی غیرت، مارا از اربابمان دور کند؟ در این وانفسای جهان برای هم دعا کنیم... _______________ دل ربایانه دگر بر سر ناز آمده ای/ از دل ما، چه به جا مانده که باز آمده ای؟؟ *عکس مربوط است به آخرین گردش خانوادگی، چند روز قبل از اعزام، مهر ماه۹۴ 💌| @shahid_dehghanamiri
به یاد شهید دهقان
@shahid_dehghanamiri
🍃بسم رب الحسین...🍃 ✨ مهربان برادرم، محمدجانم، کمی خواهر و برادری خلوت کنیم؟ یک امشب🌙 را من روضه بخوانم و تو‌گوش کن! دروغ چرا؟ قبل از تو، روضه ندیده بودم، بسیار شنیده بودم اما محمدم! من روضه ها را با تو به چشم دیدم...🍃 تو بودی که روضه های عاشورا را برایم مجسم کردی. نمی دانستم فرود عمود و پاشیدن سر یعنی چه، تو نشانم دادی! به لطف تو فهمیدم بی دست بودن یعنی چه! به لطف تو فهمیدم محاسن خضاب به خون یعنی چه! 💔 به لطف تو فهمیدم خدالتریب چیست... می دانی معنای اربا اربا را کی فهمیدم؟ وقتی خبر دادند تکه هایی از بدنت پای درختی در العیس دفن شده...💔 بمیرم برایت که در غربت پرکشیدی، خواهر برایت بمیرد که با صورت بر زمین افتادی... کاش بودم و حق خواهری ام را ادا می کردم؛ سر نداشته ات و بدن تکه تکه ات را بر دامن می گرفتم، برایت مویه می کردم و عالم را خبر می کردم که بیایید و ببینید! قربانی کوچک من پذیرفته شد!🕊 محمد من اقتدا کرد به غیرت علمدار و پیش پای خواهر اسیر سیدالشهدا، شب اول ماه صفر در شام بلا قربانی شد...✨ مقتل مصور من! حسین کوچک من! شهید غریب من! دلاور مظلوم‌من! می بینی چقدر هنرمندی؟ یادت هست؟ چیز بزرگی که از من می خواستی، می گفتی ریش گرو میذارم پیشت که برات جبران میکنم!!! 🍃 امشب را برادری کن، برایمان ریش گرو بگذار نزد ارباب بی کفن که ما را نگه دارد در دستگاهش، ذخیره ی قیام فرزندش... __________ * حس میکنم حضور تو را در کنار خود ای با تو بعد های جهان بی کران شده 🌷 🌷 @shahid_dehghanamiri