به یاد شهید دهقان
🍃بسمـ رب شهدا❤️ والصدیقین 🍃
✨#شهیدانه ❤️
همیشه به #محمدرضا می گفتم که هیچ توقعی ندارم، جز اینکه واجبات را انجام دهد و محرمات را ترک کند، حتی مستحبات را نمی خواهم انجام بدهد، این دو کار را بکند کافی است.😊
واقعا به این دو مورد رسید و الگو و سرمشق زندگیش بود و به آن ها عمل می کرد.😌
👆#نقل_از_مادر_شهید❤️
بر اساس روایتی از کتاب "ابو وصال"
👇#نقل_از_دوست_شهید💜
#محمدرضا🌺 رو دو تا چیز با هیچ کس شوخی نداشت!😳
🔻ترک محرمات
🔺انجام واجبات
#اگر_میخواهیم_شهیدانه_زندگی_کنیم
#به_این_دو_مورد_توجه_ویژه_کنیم
#شهدا_عمل_میکردند...
#پس_"بسم الله"...❣
🆔 @shahid_dehghanamiri🌹
🍃بسمـ رب شهدا والصدیقین 🍃
#شهیدانه 🕊
☀️#ظهر که دانشگاه کلاسم تموم شد
زنگ زدم📞 به محمدرضا گفتم "بریم؟!"
اونم میخواست با موتور 🏍بریم گلزار
شهدا...
بهش گفتم "با موتور تا بهشت زهرا
(س) بخوای بری خیلی سخته!"
ولی خب براش خیلی ارزش داشت
تو راه که میرفتیم شروع میکرد خاطره
گفتن از خودش، از آموزشگاه، از شهدای
مدافع حرم...
مثل همیشه اول رفتیم سر مزار آقا
رسول گفت "روضه بذار"
گفتم "ندارم از گوشیم پاک شده"
گفت "خدا خیرت بده سریع یه روضه
حضرت زینب (س) دانلود کن گوش
بدیم بریم"
(از این به بعد تو گوشیم همیشه
روضه حضرت زینب (س) آماده داشتم)
خیلی صفا داد یه روضه مختصر و مفید...
بعدش بهش گفتم "بشین ازت یه عکسه📷
شکل کار بگیرم ..."
نشست عکس آقا رسول و بغل کرد! گفتم
"این جوری که نه! زشته! وقتی شهید شی
میگن شهید لوس بوده"
گفت "اشکال نداره فرح بعد روضه ست"
میخندید! از همون خنده های معروفش...
#بیمار_خنده_های_توام_بیشتر_بخند...
#نقل_از_دوست_شهید 🌸
#ابـــووصــال ✨
💚✍| @shahid_dehghanamiri
🍃بسمـ رب الشهدا والصدیقین🍃
#ۺـہـود_عـۺق ❣✌️🏻
شب اول ماه رمضان بود دبیرستانمان برنامه افطاری داشت. به بچههای هم دوره ای زنگ زدم گفتم بیاید مدرسه دور هم جمع بشیم.
تنها کسی که از بچه های دوره اومد من و محمد بودیم (همیشه پایه قرار های رفاقتی)
.
.
.
شاید یکی از بهترین اخلاق هاش این بود که از کسی چیزی به دلش نمیگرفت با اینکه دلش از دست مدرسه و اذیت های مسئولینش ناراحت بود ولی باز اومد تا اولین روزه ماه رمضان با هم افطار کنیم.
بعدشم این عکسو با موبایلش انداخت تا یادگاری بمونه....
#نقل_از_دوست_شهید 🌷
#ابووصــال ✨
#خادمالحسین
@shahid_dehghanamiri
به یاد شهید دهقان
@shahid_dehghanamiri
🍃 بسمـ رب شهدا والصدیقین 🍃
#ۺـہـود_عـۺق❣✌️🏻
اوایل آشنایی من و محمدرضا، وقتی دم به دم همدیگر دادیم یادم میآید که به دلیل تسلط من بر حرفه عکاسی📸 زیاد در این مورد صحبت می کردیم.
محمد به این رشته علاقه داشت و میگفت: به عکاسی علاقه مندم و در مقابل تو هیچ هنری ندارم.💔
وقتی می دیدم اینطوری مودبانه حرف میزند و افتاده حال است به شوخی میگفتم: چقدر مودب هستی آقا جون شهید بازی در نیار.
او جواب می داد: ما هنر شهادت نداریم😔.
هر بار این این جمله را از او می شنیدم در دلم نهیبی میزدم و نگاهی به چهره محمد میکردم و در دلم میگفتم:
احساس میکنم تو هنرش را داری. به خودش هم چند بار گفتم.
جوابش این بود:
«من آرزوی شهادت دارم اما خداوند صلاح ما را بهتر میداند.»
#نقل_از_دوست_شهید 🌸
#شهیدمحمدرضادهقان_امیری 🌷
#ابـــووصــال
@shahid_dehghanamiri
🍃بسـم رب الشهدا و الصدیقین 🍃
#ۺـہـود_عـۺق❣✌️🏻
🔸اسفند ماه سال نود و دو باهم در دوکوهه #خادم_الشهداء بودیم. ☺️
محمدرضا مسئول پشتیبانی دوکوهه بود و به همین علت مدام در رفت و آمد بود🔸
🔹او طبق برنامه از اذان صبح🌥 تا حدوداً ساعت⏰ ده شب در حال خدمت به زائران شهدا بود.
و چیزی که از او در خاطرم مانده این است که شب زمانی که برمی گشت، مستقیم به گردان تخریب می رفت و آنجا تا می دید کاری بر زمین مانده از دیگران سبقت می گرفت برای انجام دادنش.🔹
🔸بعضی از شبها🌙 تا اذان صبح روبروی محل اسکان زائران پست داشتیم.
هر وقت باهم بودیم، محمدرضا جای من هم پست می داد و به جای من هم بیدار می ماند.💫
هیچ وقت در دوران خادمی، آثار خستگی را در چهره ی او ندیدم.🔸
🔹محمدرضا با تمام وجود برای شهدا کار می کرد...🔹✨☺️
🔸عاقبت خودش هم به این قافله رسید و پیشوند نام شهید را به خود اختصاص داد.🔸🇮🇷
#نقل_از_دوست_شهید 🍃
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری 🌷
#ابــووصــال ✨
@shahid_dehghanamiri
🍃بسم رب الشهدا 🍃
#ۺـہـود_عـۺق 📚✨
هیچ وقت فڪر میڪردید یڪ روز شهید بشوند؟🤔🙂
«بله یادمه اولین بار زمانی بود که یک عکس📷 خیلی زیبایی ازش گرفتم😊
و گفتم چقدر خوش عکسی چهره ت تو عکسها شبیه شهدا میفته..😍☺️
بعد از اون به خاطر علاقه ی زیادی که بهش داشتم نسبت به از دست دادن سلامتیش خیلی نگران میشدم مخصوصا به خاطر تصادفات سنگینی که با موتورش🏍 داشت..
بعد از جریان سوریه هم گاهی ذهنم درگیر این قضیه میشد ولی تمام تلاشمو میکردم که به این قضیه فکر نکنم چون میدونستم خیلی برام سنگینه...»🌱💔
#شهید_مدافع_حرم
#شهیدمحمدرضا_دهقان_امیری 🌷
#ابــووصــال ✨
#نقل_از_دوست_شهید
@shahid_dehghanamiri
🍃بسمـ رب شهدا والصدیقین 🍃
#ۺـہـود_عـۺق❣✌️🏻
شب✨ پنج محرم سال 92 رو یادم میاد...
حاج محمود روضه رو شروع کرد..
لحظه ی آخره...
عمو داره میره...
عمه یه کاری کن...
منو نمیبره...
.
.
.
کجا میخوای بری.... چرا منو نمیبری...😭
.
اون لحظه که محمد شال مشکی رو سرش بود و از گریه منفجر شد تو ذهنم ثبت شد...
93
94
.
.
.
لحظه ای که پیکرش رو گذاشتن پایین...
با خودم زمزمه میکردم.
کجا میخوای بری...💔
.
.
التماس دعا..✨
#نقل_از_دوست_شهید
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری 🌷
#ابـــووصــال ✨
#شهدا_را_یادکنید_باذکر_صلوات 🌱
@shahid_dehghanamiri
🍃بسم رب الشهدا والصدیقین 🍃
#ۺـہـود_عـۺق 📚
حالا ۹ سال میگذرد از این عکس
اردوی ورودیهای جدید دانشگاه بود
اونوقتا که با محمد فاز رفاقت برداشته بودیم🥲
محمد دوسال بعدش شهید شد
برای دفاع از اسلام و جمهوری اسلامی محمد عاقبت بخیر شد و من موندم؛
منم و این سر باقیمانده
بماند بقیهاش....
ای داغ بر دل نشسته
حاشا که از خونت بگذریم!
#شهیدمحمدرضادهقانامیرے 🌷
#ابـــووصــال✨
#نقل_از_دوست_شهید
#ایران
#لبیک_یا_خامنه_ای
#لبیک_یا_خامنه_ای
@shahid_dehghanamiri
🌸🍃بسم رب الشهدا والصدیقین 🍃🌸
#شـهودعشق 💌
من باختم!
محمد پاش جلوتر از من بود.
بعضی روزها مترو بهارستان واسمون خاطرهسازی میکرد.
مقصدمون رو یادم نیست ولی یادمه موقع انتظار، پاهامون رو از خط زرد جلوتر میبردیم. تا جایی که ریسک برخورد مترو به قول محمد فرصت "شتک شدن" پامون به وجود بیاد.
یک سانت، یک سانت پاهامون رو جلو میاوردیم. یه جور مزایده بزرگ که اندازه جونمون مهم باشه.
همیشه اولش من جلو میفتادم اما تا مترو نزدیک میشد. محمد زرنگی میکرد و باز یک سانت پاش
رو جلوتر میاورد.
الان شاید کلا سالی ۴،۳بار سوار مترو بشم.
اما حتی "خط احتیاط مترو "من رو یادش میاندازه.
.
.
.
قدر همین لحظههایی که حتی اسمش رو میزاریم "مزخرف " رو بدونیم.
#هفت_سالگی
#شهیدمحمدرضا_دهقان_امیری 🌷
#نقل_از_دوست_شهید
#ابــووصــال ✨
🍃@shahid_dehghanamiri