☑️امروز هفدهم اسفند سالروز شهادت فرمانده شهید ابراهیم همت و شهید سید حمید میرافضلی که همراه شهید محمد ابراهیم همت به شهادت رسید و نام و یادی از او نیست گرامی باد.
🔸شهید میرافضلی معروف به سید پابرهنه که ترک موتور حاج ابراهیم همت نشسته بود به همراه این فرمانده دلیر در جزیره مجنون به شهادت رسید.
شهید#محمدابراهیم_همت🕊🌹
شهید#حمید_میرفضلی🕊🌹
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
سید پا برهنه🍃
ازش پرسیدم چرا با پای برهنه راه میری سید...؟ گفت: «برای پس گرفتن این زمین خون داده شده. این زمین احترام داره و خون بچهها روش ریخته شده، آدم باید با پای برهنه روش راه بره.»
چند روحانی و از جمله سیدبرهان آمده بودند منطقه. قبل از شروع عملیات امالحسنین «علیها سلام» بود که سیدحمید را دیدم و گفتم: «سید! اسم عملیات امالحسنین علیها سلام است و ایام فاطمیه هم هست...» میخواستم عکسالعملش را ببینم که قبل از ادامه حرفم گفت:
باید برم سید برهان رو بیارم تا برام روضه حضرت زهرا بخونه.
روضه که شروع شد، سیدحمید دیگر نتوانست جلوی خودش را بگیرد. زد زیر گریه و ...
در چند عملیاتی که با هم بودیم، ندیدم کفش بپوشد. موقع عملیات که میشد، کفشهایش را در میآورد و با پای برهنه میرفت عملیات. علتش را که میپرسیدیم، میگفت: «با پای برهنه راحتترم.»
توی عملیات بیتالمقدس وقتی بچهها دشمن را از جفیر عقب راندند، سید با پای برهنه رفت روی جاده و ایستاد به نماز...
طبق معمول توی عملیات کفشهایش را در آورده بود و با پای برهنه توی منطقه راه میرفت.
ازش پرسیدم چرا با پای برهنه راه میری سید...؟ گفت: «برای پس گرفتن این زمین خون داده شده. این زمین احترام داره و خون بچهها روش ریخته شده، آدم باید با پای برهنه روش راه بره.»
اواسط عملات خیبر بود که مجددا سید را دیدم. طبق معمول پابرهنه بود و با بچههای لشکر ثارالله آمده بود تا در عملیات شرکت کند.
گفتم: آقا سید...این جاها؟
گفت: «جدهام زهرا بهم گفته بیام این جا.»
بادگیر تنش بود و چفیهاش را هم پیچیده بود دور گردنش.
این حرف را که زد اشک از چشم هر دو نفرمان سرازیر شد. همدیگر را بغل کردیم و سیر گریه کردیم...
راوی: همرزم شهید
شهید#حمید_میرفضلی🕊🌹
شادی روحش صلوات