eitaa logo
قرارگاه‌شهیدحسین‌معز‌غلامے
578 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
393 ویدیو
15 فایل
بسمِ الله الرَّحمٰنِ الرَّحیم🌸 یاران! پای در راھ نهیم کھ این راھ رفتنی است و نھ گفتنی..🕊✨ ‌ اینجاییم تا از لوحِ قلبمان محافظت کنیم کھ: نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست !🌒 چھ کنم حرف دگر یاد نداد استادم..🌱 ‌ ٫ سلامتے و ظهور بقیھ الله (عج) صلوات !🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از ‌‌˼❤️ گُلمــا ✨˹
الهـی به بـی‌بـی زینب (ع)؛ عجـل لولیـک الفـرج💚✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@nasimintezar نسیم انتظار - مهدی رسولی_۲۰۲۱_۱۰_۰۷_۱۰_۴۴_۵۰_۲۹۱.mp3
5.72M
نقل کردند کھ جمعـی از مردم ، اومدن محضر امام رضا (علیه‌السلام) گفتند کھ جمعی از شیعیـان هستیم! ولی اذن دخول نداد آقا... 𓏲 قرارگاھ عشـٰاق
6.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این علــی‌ست کھ همـه چیـز است...!💛 + لبخندشون خیلی حرف دارھ! 𓏲 قرارگاھ عشـٰاق
ــــ 🌱 ... صلی الله علیک یا‌ اباعبدالله❤️
بِسْمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیم ؛🌸 ــــ 🌱 ... نگاه آدم‌ها گاهی عاقبتشان را رقم می‌زند. در ماجرای کربلا هم، نوعِ نگاه، یک نفر را رستگار کرد و یک نفر را... . از همان روزها که مولایِ ما حضرت اباعبدالله (علیه السلام) در مدینه بودند، عده‌ای دلسوزی می‌کردند که قیام علیه یزید (علیه اللعنه) عاقبتی جز کشته شدن امام حسین (ع) نخواهد داشت... . کتابِ «نشستگان» را که می‌خواندم، حاصل این دلسوزی‌ها برایم لبخندی بود به پیوست زمزمه‌هایی مثلِ «بندگانِ خدا...» می‌دانستم یک جایِ کار این دلسوزی‌ها ایراد دارد که نویسنده، هر بار بعد از روایتِ آنها، حالات مولا (ع) را طوری توصیف می‌کرد گویی آن لحظات که قلم در دست می‌گرداند نگاهِ امیرالمومنین (ع) به کوفیان را در ذهن مرور می‌کرد... . دیگر فصل‌های آخر است؛ صفحات دویست و خورده‌ای... . تازه می‌فهمم چرا آن دلسوزی‌ها آنطور توی ذوق می‌زد...! وقتی همان آدم‌ها، پیشِ بُرَیر دم از نگرانی برای جانِ امام زدند، بریر چنان غزلی عاشقانه سرود، که دست دلسوزیِ جاهلانه را رو کرد... . بگذار از خود کتاب روایت کنم: «گفت: "جناب بریر، شما خود می‌دانید که این اتفاق نخواهد افتاد. پس بیایید همه دست به دست هم دهیم و جان اباعبدالله را حفظ کنیم." بریر گفت: "اشتباه می‌کنید! برادران، به خدا قسم، من کشته شدن اباعبدالله را نخواهم دید، چون قبل از حسین فدایی او خواهم شد. اما می‌دانم حسین چیزی را می‌بیند که من و شما از آن بی‌خبریم. او نیز مانند همه وظیفه دارد جانش را حفظ کند، ولی وظیفهٔ بزرگتر او، حفظ دین خداست."» هیچکدام تابِ دیدنِ کشته شدنِ مولایشان را نداشتند اما... این کجا و آن کجا! این یکی می‌ترسید امام قیام کند و چگونه این داغِ سنگین را به دوش بکشد...؟! اما آن یکی... آن یکی گوشش به فرمان امام بود و در برابر این نگرانی، تنها دغدغه‌اش، چگونه سبقت گرفتن برای فدایِ مولا شدن، بود...! این کجا‌، آن کجا...؟ ✍🏻 : 🌱 (میـم_قــاف)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا