#استوری🕊🌹
جمعهها، از پشت پنجره انتظار
نفس میکشم نبودنت را،
و تسبیح میاندازم امید بودنت را؛
این شهر انتظار تو را در دل دارد!
برگرد ای مسیحای فاطمه ...
قرار نبود دوری ما اِنقد طول بکشه
✨اللهم عجل لولیک الفرج🤲
@shahid_gomnam15
#شهیدحجتاللهرحیمی
✍🏻 آخرین دستنوشتهاش این بود:
شیعه چه بَد با غیبتِ مولایش
خو گرفته است..🥀
#امام_زمانم
#اللهمعجللولیکالفرج
@shahid_gomnam15
#دلنوشته
#شهید نمیشوےاگر
#شبیه_ترین شهدا نباشی
شهدا خود را لابلای #تاریکے_شب
گم ڪردند
ڪه عاقبت #خدا پیدایشان ڪرد
و شدند پیدا شده یار
خودت را شبیه ترین ڪن
تا #شهیدت ڪنند
@shahid_gomnam15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهدا🌷
تو این کانال رفتن تا
تو هر کانالی نریم:)
❣#شـهـدا را بـا ذکـر صـلواتـی یـاد کـنیـم
@shahid_gomnam15
یهاستادداشتیـممےگفت:
اگهدرسمےخونینبگینبراۍامامزمان
اگهمهارتڪسبمےکنیننیتتونباشه
براےمفیدبودنتو
دولتامامزمان♥️🌿
اگہ ورزش مےکنینامادگےبراے
دوییدنتوحکومتڪریمهآقاباشه..
اینجورۍمیـشـیـم
ســربازقبلازظہور✋🏻
#پروفایل
#امام_زمان
@shahid_gomnam15
🔻وصیت شهید :
اگر برای اوست، بگذار کسی مرا نشناسد...
#شهید_گمنام
@shahid_gomnam15
شهید گمنام
سه گردان از سربازان ارتشي آنجا بودند. حدود يک گردان هم از نيروهاي ســپاه در فرودگاه مســتقر بودند.
ضد انقلاب در شــهر حمله کرديم. ســريعتر از آنچه فکــر ميکرديم آنجا
محاصره شد. بعد هم بيشتر نيروهاي ضد انقلاب را دستگير کرديم.
از داخل مقر بجز مقدار زيادي مهمات، مقادير زيادي دلار و پاســپورت و
شناسنامه هاي جعلي پيدا کرديم! ابراهيم همه آنها را در يک گوني ريخت و
تحويل مسئول سپاه داد.
مقــر دوم ضد انقلاب هم بدون درگيري تصرف شــد. شــهر، بار ديگر به
دست بچه هاي انقلابی افتاد. فرمانده سربازان، پس از اين ماجرا ميگفت: اگر
چند سال ديگر هم صبر ميکرديم، سربازان من جرأت چنين حملهاي را پيدا
نميکردند. اين را مديون برادر هادي و ديگر دوســتان همرزم ايشان هستيم.
آنها با دوستي که با سربازها داشتند روحيه ها را بالا بردند.
در آن دوره، فرماندهان بســياري از فنون نظامي و نحوه نبرد را به ابراهيم و
ديگــر بچه ها آموزش دادند. اين كار، آنهــا را به نيروهاي ورزيدهاي تبديل
نمودكه ثمره آن در دوران دفاع مقدس آشكار شد.
ماجراي سنندج زياد طولانی نشد. هر چند در ديگر شهرهاي کردستان هنوز
درگيريهاي مختصري وجود داشت.
ما در شــهريور 1358 به تهران برگشتيم. قاسم و چند نفر ديگر از بچه ها در
کردستان ماندند و به نيروهاي شهيد چمران ملحق شدند.
ابراهيم پس از بازگشــت، از بازرســي ســازمان تربيت بدني به آموزش و
پرورش رفت.
البته با درخواســت او موافقت نميشد، اما با پيگيريهاي بسيار اين کار را
به نتيجه رســاند. او وارد مجموع هاي شد که به امثال ابراهيم بسيار نياز داشته و
دارد.
#رفیق_شهیدم
ادامه دارد
@shahid_gomnam15
#بارالهـا
یاریمان دہ،
ڪه چون آنان باشیم ...
آنان ڪه خوبـــــ بودند
نه براے یڪ هـفته!!
بلڪه براے یڪ تاریخ ...
#رفیق_شهیدم
#شهید_ابراهیم_هادی
@shahid_gomnam15