eitaa logo
شهید گمنام
4هزار دنبال‌کننده
21هزار عکس
9.9هزار ویدیو
100 فایل
🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ࢪفیق‌شهیدشهیدت‌میڪند.🥀 ارتباط با مدیر کانال شهید گمنام ⤵️⤵️⤵️ @khakreezfarhangi ⤵️⤵️⤵️ @gomnam30 خادم تبادل ⤵️⤵️⤵️ @YaFateme1349
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 کتاب(کتاب مخفی) 🌷 خواجه الماس می گوید: _ من درباره علی بسیار شنیده ام و مهر او در سینه ام نشسته است . شنیده ام رسول خدا تمام علم خود را به علی آموخته و هیچ آیه ای از قرآن بر محمد نازل نشده ، مگر آن که محمد آن را برای علی خوانده و علی نیز کلمه به کلمه آن را کتابت کرده ! و شنیده ام که محمد پیدا و پنهان آیات قرآن را ، و رموز و اسرار و تفسیر و شرح آن را بر علی عرضه داشته است و علی تمام و کمال آموخته ! مرد جوانی از میان حاضران بلند می شود و می گوید: _ خواجه ، من یکی از حاضران در غدیر بودم . همه سر ها به طرفش می چرخد. مرد ادامه می دهد: _ من ، همسرم، مادرم و مادر همسرم و همه آن کسانی که در غدیر حاضر بودند شنیدند که رسول خدا با صدای بلند گفت : ( یادگار پیامبران گذشته ، از صحف آدم و نوح و ابراهیم و تورات و انجیل گرفته تا عصای موسی و انگشتر سلیمان ، همه در نزد من است و من اکنون باید آنها را به علی بسپارم که پس از من او حجت خداست. ) خواجه الماس سرش را میان حاضران می چرخاند و می گوید: _ در میان شما ، غیر از این مرد ، آیا شخص دیگری هست که ماجرای غدیر را از نزدیک دیده باشد ؟! مرد دیگری از میان جمع بلند شده و می ایستاد. _ من نیز آنجا بودم! خواجه الماس نگاهش می کند و می گوید: _ بگو چه دیدی ؟! مرد یک قدم جلو تر آمده و می گوید: _ دیدم که رسول خدا چهار نفر از یاران خود را صدا زد و به ایشان دستور داد تا به نزدیکی درختان کهنسالی که آن جا کنار برکه روییده بودند بروند و آن جا را برای خطبه او آماده کنند . خواجه الماس می پرسد: _ آن چهار نفر که بودند ؟! _ مقداد ، سلمان ، ابوذر و عمار. ادامه دارد... @shahid_gomnam15