eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.6هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
11.5هزار ویدیو
112 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 🌸السلام علیکَ یا رسولَ الله 💗السلام علیکَ یا امیرَالمؤمنین 🌸السلام علیکِ یا فاطمةُ الزهراءُ 💗السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ المجتبی 🌸السلام علیکَ یا حسینَ بنَ علیٍ سیدَ الشهداءِ 💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ الحسینِ زینَ العابدینَ 🌸السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الباقرُ 💗السلام علیکَ یا جعفرَ بنَ محمدٍ نِ الصادقُ 🌸السلام علیکَ یا موسی بنَ جعفرٍ نِ الکاظمُ 💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ موسَی الرضَا المُرتضی 🌸السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الجوادُ 💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ محمدٍ نِ الهادی 🌸السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ العسکری 💗السلام علیکَ یا بقیةَ اللهِ، یا صاحبَ الزمان 💕💕و رحمة الله و برکاته💕💕 ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🌿✨ ابراهیم و رضای خدا 🌿✨ 🛑 ابراهیم که می دانست و درک می کرد که کسی در این دنیا باقی نمی ماند و ارزش کار کردن ندارند، تلاشش این بود که تنها برای رضای خدا کار کند و این کارش او را نزد خدا بزرگ و بلند مرتبه کرد ... 🛑 كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ وَيَبْقَىٰ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ 🛑 همه کسانى که روى آن [= زمین] هستند فانى مى شوند، و تنها ذات صاحب جلال و گرامى پروردگارت باقى مى ماند. (الرحمن/27) ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🌺همزمانیِ امام رضا(ع) با روز ، حال و هوای متفاوتی به آن بخشیده. 🔰در اهمیت روز زیارتی امام مهربانی ها، می گوید: زیارت حضرت رضا(ع) در روزهای مقدس اسلامی افضل است؛ خصوصا روزهایی که به آن حضرت دارد. مثل روز ولادت🎊 (۱۱ ذی القعده) و روز شهادت🏴 آن حضرت (مطابق مشهور آخر ماه صفر) 💢سپس از کتاب اقبال مرحوم سید بن طاووس استحباب زیارت آن حضرت را در روز📆 ۲۳ ذی القعده (طبق روایتی آن حضرت) نیز نقل می کند. #٢٣_ذی_القعده (ع) ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
زیارت از راه دور.m4a
2.42M
پخش ‌زنده ‌تمام ‌نقاط ‌حرم ‌امام ‌رضا‌"علیه السلام گنبد مطهر b2n.ir/716010?eitaafly ضریح مطهر b2n.ir/780435?eitaafly صحن انقلاب b2n.ir/840352?eitaafly صحن جامع رضوی b2n.ir/941603?eitaafly صحن آزادی b2n.ir/024062?eitaafly صحن گوهرشاد b2n.ir/460076?eitaafly
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ 📹کلیپ تصویری: غریبی امام زمان (عج)😭 بسیار تاثیر گذار و قابل تامل 😔 🎤 استاد احسان عبادی. 😭♥️ ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
سلام پیام شمارا به خادمین کانال انتقال دادیم قرار هست بزودی کلاس های جدیدی برای سنین مختلف شروع بشه فقط باید مربی کلاس بیان نت ان شاء الله 👆👆👆
سلام لطفا برای حل مشکل ایشون دعا کنید تا مشکلشون حل بشه بعد از نماز هاتون همه اعضای کانال را دعا کنید و هم چنین این بنده حدایی که التماس دعا دارند تشکر از شما
سلام ممنون از لطف شما اومدن هرکس به این کانال واقعا لطف شهداست قدر بدونید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🌿🌸🌿🌸 سلام بر علی اکبر های امام زمان ! همان هایی که ندیده امام خود را عاشقند و برای آمدنش از جان مایه می‌گذارند ❣️ 🦋 💓 شهید دهه هفتادی که مظلومانه در راه دفاع از ناموس فدایی حق شد... 💟 داداش علی 🌹هوامو داشته باش ... 💖 👌 مکتب شهیدان تا ابد ادامه دارد ✌️ 🌸❄️🌸❄️🌸 25تیرماه سالروز ضربت خوردن ♥️ 🌸🍃 که بعد از تحمل سختیهای بسیار زیاد به شهادت رسید. 🌸شهدا بهترین قهرمان و الگو هستن برای نسل امروز :) ❣به نیت شادی روح این شهید عزیز و را هدیه به روح این شهید عزیز میکنیم.❣ (کسانی که دوست داشته باشند میتوانند به نیت این شهید عزیز تلاوت کنند)
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ✍بعضی زمانها بهانه است به دست ما 🌸حتما شب و روز ۲۳ ذیقعده آقا صاحب الزمان علیه السلام به زیارت جد بزرگوارشان میروند شما هم زرنگی کنید و یک سوره یاسین قرائت و هدیه به روح مطهر حضرت نرجس خاتون کنید و خدمت آقا عرضه بدارید در مقابل این هدیه به مادرتان؛ شما نایب الزیاره ما باشید در این روز و شب در حرم امام رضا علیه السلام کارها با کریمان دشوار نیست🍃
گفتگوی اختصاصی با همسر شهید 👇👇👇
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
« #آخرین_دیدار» 🌸خاطره ی که دیگر هیچ وقت تکرار نمی شود 🌸17 آبان 94 شب من در آشپز خانه مشغول آماده
🌸میخواستم را به خانه بیاورم تا بار دیگر همه دور هم جمع شویم... 🌸در اول به من گفتند که زخمی شده است. رو به پدر گفتم : حقیقت را به من بگو جلیل حرفهایی را به من زده است و من می دانم به آرزویش رسیده . پدر با تعجب پرسید: تو چه می دانی ⁉️ چه کسی به تو گفته⁉️ 🌸گفتم: پدر جلیل روزی که عازم بود کفنش را به من داد و حتی را هم نشانم داده است... 🌸چند روزی طول کشید تا پیکر جلیل را به فسا آوردند و به رضوانیه بردند. من از آنها درخواست کردم که پیکر جلیل را به خانه بیاورند تا بار دیگر هم که شده دور هم جمع شویم و از او وداع کنیم . 🌸گفتم دیدارم با به قیامت رفت.😭 بگذارید تا ببینمش . به رضوانیه رفتیم کفنش راباز کردند ولی جمعیت به اندازه ای زیاد بود که نتوانستم با او صحبت کنم. هرچه درخواست کردم که بگذارید لحظه ای با او صحبت کنم ولی نگذاشتند.😔 🌸تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که فاطمه را روی سینه جلیل گذاشتم و فاطمه روی صورت بابا دست می کشید (این صحنه در ذهنم ماندگار شد) مرا بلند کردند و پیکر را بردند. 😭دلم طاقت نیاورد. به سمت جلیل دویدم التماس کردم که بگذارید یک بار دیگر اورا ببینم ...😭♥️ 🌸 به خانه برگشتم تمام روح و ذهنم در کنار بود . ساعت دو و نیم نیمه شب بود. به کوچه رفتم و از بستگانم خواهش کردم که مرا به رضوانیه ببرند چونکه می دانستم هیچ گاه او را به خانه نمی آوردند. 🌸به رضوانیه رفتیم . با اصرار زیاد درب سرد خانه را باز کردند. کنار تابوتش نشستم . درب تابوت را میخ کوبی کرده بودند هرچه سعی کردم نتوانستم بازش کنم.😢 🌸آن مرد و قتی تلاشهای مرا دید درب تابوت را باز کرد. پنبه های روی صورت جلیل را کنار زدم چهره اش را دیدم . انقدر محو او شده بودم که سرمای سرد خانه را حس نمی کردم. چشمهایش نیمه باز بود دست روی چشمتنش گذاشتم ... در همان حال که گریه می کردم جلیل را پایین تابوتش دیدم ایستاده بود ومی خندید .گفتم باید بخندی حال و روز مرا میبینی ...😭♥️
🌸🌟🍃🌸🌟🍃🌸 🌸🌟🍃🌸🌟🍃🌸
🔻 و پنجم ۶۵ 👈این داستان⇦《 عیدی بدون بی بی 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎نمی دونم مادرم چطور پدرم رو راضی کرده بود ... اما ازش اجازه رو گرفت ... بعد از ظهر هم خودش باهام اومد و محیط اونجا رو دید ... و حضورش هم اجازه رسمی ... برای حضور من شد ... و از همون روز ... کارم رو شروع کردم ...😊 از مدرسه که می اومدم ... سریع یه چیزی می خوردم ... می نشستم سر درس هام ... و بعد از ظهر ... راس ساعت 4 توی کارگاه بودم ... اشتیاق عجیبی داشتم ... و حس می کردم دیگه واقعا مرد شدم ...😅🕵♀ شب هم حدود هشت و نیم، نه ... می رسیدم خونه ... تقریبا همزمان پدرم ... سریع دوش🚿 می گرفتم و لباسم رو عوض می کردم ... و بلافاصله بعد از غذا ... می نشستم سر درس ... هر چی که از ظهر باقی مونده بود ... 🔅من توی اون مدت که از بی بی نگهداری می کردم ... به کار و نخوابیدن ... عادت کرده بودم ... و همین سبک جدید زندگی ... من رو وارد فضای اون ایام می کرد ... تنها اشکال کار یه چیز بود ... سعید، خیلی دیر ساعت 10 یا 10:30 می خوابید ... و دیگه نمی شد توی اتاق، چراغ روشن کنم💡 ... ساعت 11 چراغ مطالعه رو برمی داشتم و میومدم توی حال ... گاهی هم همون طوری خوابم می برد ... کنار وسایلم ... روی زمین ... 🎉🎊عید نوروز نزدیک می شد ... اما امسال ... برعکس بقیه ... من اصلا دلم نمی خواست برم مشهد ... یکی دو باری هم جاهای دیگه رو پیشنهاد دادم ... اما هر بار رد شد ... علی الخصوص که سعید و الهام هم خیلی دوست داشتن برن مشهد🍃 ... همه اونجا دور هم جمعمی شدن ... یه عالمه بچه ... دور هم بازی می کردن ... پسر خاله ها ... دختر دایی ها ... پسر دایی ها ... عالمی بود برای خودش ... اما برای من ... غیر از زیارت امام رضا ... خونه مادربزرگ پر از دلگیری و غصه بود 😔😔... علی الخصوص ... عید اول ... اولین عید نوروزی که مادربزرگ نبود ... بین دلخوری و غصه ... معلق می زدم که ... محمد مهدی زنگ زد... ☎️ ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ 🎊🎉🎊
🔻 ۶۶ 👈این داستان⇦《 محمد مهدی 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎شب بود که تلفن زنگ زد ☎️... محمد مهدی ... پسر خاله مادرم بود ... پسر خاله ای که تا قبل از بیماری مادربزرگ ... به کل، من از وجود چنین شخصی بی اطلاع بودم ...😳😳 🔹توی مدتی که از بی بی پرستاری می کردم ... دو بار برای عیادت اومد مشهد ... آدم خون گرم، مهربان، بی غل و غش، متواضع و خنده رو ... که پدرم به شدت ازش بدش می اومد... این رو از نگاه ها، حالت ها و رفتار پدرم فهمیدم ... علی الخصوص وقتی خیلی عادی ... پاش رو در می آورد و تکیه می داد به دیوار ... صدای غرولندهای یواشکی پدرم بلند می شد ...😖 زنگ زد تا اجازه من رو برای یه سفر مردونه از پدرم بگیره ... اون تماس ... اولین تماس محمد مهدی به خونه ما بود ...☎️ پدرم، سعی می کرد خیلی مودبانه پای تلفن باهاش صحبت کنه ... اما چهره اش مدام رنگ به رنگ می شد 😡😨... خداحافظی کرد و تلفن رو با عصبانیت خاصی کوبید سر جاش ... - مرتیکه زنگ زده میگه ... داریم یه گروه مردونه میریم جنوب... مناطق جنگی ... اگر اجازه بدید آقا مهران رو هم با خودمون ببریم ... یکی نیست بگه ... و حرفش رو خورد ... و با خشم زل زد بهم ...😡😠 - صد دفعه بهت گفتم با این مردک صمیمی نشو ... گرم نگیر ... بعد از 19، 20 سال ... پر رو زنگ زده که ...☎️ که با چشم غره های مادرم حرفش رو خورد ... مادرم نمی خواست این حرف ها به بچه ها کشیده بشه ... و فکرش هم درست بود ...👌 علی رغم اینکه با تمام وجود دلم می خواست باهاشون برم مناطق جنگی ... عشق دیدن مناطق جنگی ... شهدا ... اونم دفعه اول بدون کاروان ...✨🌸 اما خوب می دونستم ... چرا پدرم اینقدر از آقا محمدمهدی بدش میاد ... تحمل رقیب عشقی ... کار ساده ای نیست... این رو توی مراسم ختم بی بی ... از بین حرف های بزرگ ترها شنیده بودم ... وقتی بی توجه به شنونده دیگه ... داشتن با هم پشت سر پدرم و محمد مهدی صحبت می کردن ...😳 ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ 🍃🌹🍃
بسم الله الرحمن الرحیم 🌸السلام علیکَ یا رسولَ الله 💗السلام علیکَ یا امیرَالمؤمنین 🌸السلام علیکِ یا فاطمةُ الزهراءُ 💗السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ المجتبی 🌸السلام علیکَ یا حسینَ بنَ علیٍ سیدَ الشهداءِ 💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ الحسینِ زینَ العابدینَ 🌸السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الباقرُ 💗السلام علیکَ یا جعفرَ بنَ محمدٍ نِ الصادقُ 🌸السلام علیکَ یا موسی بنَ جعفرٍ نِ الکاظمُ 💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ موسَی الرضَا المُرتضی 🌸السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الجوادُ 💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ محمدٍ نِ الهادی 🌸السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ العسکری 💗السلام علیکَ یا بقیةَ اللهِ، یا صاحبَ الزمان 💕💕و رحمة الله و برکاته💕💕 ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🌸یک شب که به هیئت رفته بود.و حدود ساعت 2.30 نصف شب بود. و خسته و کوفته. 🌸اون ترسید که نماز صبحش قضا بشه اون شب دم در ورودی مسجد روی یک کارتن خوابید.😍 تا وقتی که مردم برای نماز جماعت صبح؛ به مسجد میخواهند وارد شوند او را بیدار کنند. چون دقیقا دم در ورودی خوابیده بود. اینجوری هم نماز صبحش قضا نشد و هم نماز صبحش را به جماعت خواند. 🌸❄️🌸❄️🌸 ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
آیت الله کشمیری: روزي يک ساعت با حضرت خلوت کنيد، متوجه حضرت بشويد. را بخوانيد بعد زياد بگوييد: يا صاحب الزمان اغثني،يا صاحب الزمان ادرکني، المستعان بک يابن الحسن، زياد بگوييد، توسل بکنيد به ايشان، يک خرده یک خرده رفاقت پيدا مي شود. ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ را نگاه کنید چشاتون تر شد برای مهدی فاطمه عج که در غربت هستن دعا بفرمایید ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124