eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
35.9هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
12هزار ویدیو
114 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
Shab11Moharram1399[01].mp3
20.08M
🎥 | اشک‌ ما رو مادر خریداره 🎙 بانوای: 🏴 ویژه شب جمعه 👌👌👌 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
10.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ما هنوز به این فضای بهشتی نیاز داریم! ✅ راهپیمایی اربعین حتی با وجود کرونا برای ما ضروری است... 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
(ویژگی شهید هادی ) ☑️ 📝از صبح تا عصر به ادارات مختلف شهرمان رفتم اما مشکل من حل نشد. با اینکه از جانبازان جنگ بودم اما اینقدر عصبانی شدم که به تمام مسؤلین فحش دادم و گفتم: کاش داعش می آمد و شما را.. 📝آخر شب که فرزندم از شرایط من ناراحت بود گفت: بابا من امروز یک کتاب جالب خواندم خیلی آرامش به من داد، بیا شما هم بخوان. بعد کتابی را که تصویر یک شهید روی آن بود به من نشان داد. 📝کتاب را انداختم آن طرف و گفتم: "همش دروغه" و بعد خوابیدم. 📝جوان خوش سیمایی بالای سرم آمد و گفت: دوست عزیز، چرا اینقدر ناشکری؟! چیزی نشده، مشکل شما را اگر خدا صلاح بداند حل می‌کند. خدا را به خاطر این همه نعمتی که داده شکر کن، نعمت ها را بیشتر می‌کند.. 📝از خواب پریدم. خودش بود. همان جوانی که تصویرش روی جلد کتاب قرار داشت. 📝کتاب را از گوشه اتاق برداشتم. نوشته بود "سلام بر ابراهیم" خاطرات شهید . 📝او به من این کلام الهی را یادآور شد: 📝لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدیدٌ ...اگر شکرگزاری کنید(نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسی کنید، مجازاتم شدید است. (ابراهیم/۷) 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
aliasgar mix2.mp3
4.44M
🏴 قلبمه‌ اوت سالیب فراقین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌... ترکی ... ... 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
142795838(1).mp3
7.7M
🔳 پر از دردم آقا برایم دعا کن... ✨ مناجات با امام زمان (عج) 🌹✨ 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🔻 👈این داستان⇦《 سنجش یا چالش... 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎آقای علیمرادی خودش رو جلو کشید ... طوری که دید من و آقای افخم روی هم کمتر شد ... - چقدر سخت می‌گیری به این جوون ... تا اینجا که تشخیصش قابل تأمل بوده ...🤔 🔹افخم با همون حالت، نگاهش رو از من گرفت و چرخید سمت علیمرادی ... - تصمیم گرفتن در مورد رد یا پذیرش افراد، کار راحتی نیست... که خیلی راحت، افراد بی‌تجربه واردش بشن ... قصد اهانت به ایشون یا شخص معرف و پذیرنده رو ندارم ... اما می‌خوام بدونم چی تو چنته داره ...😳 🔸پام رو به پایه میز کنفرانس تکیه دادم و صندلی رو چرخوندم... تا دیدم نسبت به آقای افخم واضح‌تر بشه ... 🔻نفر چهارم شدید حالت عصبی داره ... سعی می‌کنه خودش رو کنترل کنه ... و این حالت رو پشت خنده‌هاش و ظاهر شوخ طبعش مخفی می‌کنه ... علی رغم اینکه قدرت برقراری ارتباطش خوبه ... اما شخصیه که به راحتی کنترلش رو از دست میده ...✨ 💢شما گفتید توی پذیرش به افرادی با دقت نظر بالا نیاز دارید ... افرادی که کنترل درونی و موقعیتی داشته باشن ... افراد عصبی، نه تنها نمی‌تونن همیشه با دقت بالا کار کنن ... و در مواقع فشار و بحران هم دچار مشکل میشن ... بلکه رفتار آشفته شون، روی شرایط و رفتار بقیه هم تأثیر می‌گذاره ... و افراد زیر دستشون رو هم عصبی می‌کنن ... 🔹لبخند عمیقی چهره علیمرادی رو پر کرد 😊... و سرش چرخید سمت افخم ... آقای افخم چند لحظه صبر کرد ... حالت نگاهش عوض شد... 🔸از کجا فهمیدی عصبی بودنش موقعیتی نیست؟ ... طبیعتا برای مصاحبه اومده ... و یکی از مصاحبه‌گرها هم از خودش کوچک‌تره ... فکر نمی‌کنی قرار گرفتن در چنین حالتی هر کسی رو عصبی می‌کنه؟ ... و واکنش خندیدن توی این حالت می‌تونه طبیعی باشه‼️ ... 🔻نمی‌دونستم، سوالش حقیقیه؟ ... قصد سنجیدن من رو داره یا ... فقط می‌خواد من رو به چالش بکشه؟ ... حالتش تهاجمی بود و فشار زیادی رو روم وارد می‌کرد ... از طرفی چهره‌اش طوری بود که نمی‌شد فهمید واقعا به چی داره فکر می‌کنه ...😳 💢توی اون لحظات کوتاه ... مغزم داشت شرایط رو بالا و پایین می‌کرد ... و به جوابهای مختلف ... متناسب با دریافت‌های مختلفی که داشتم فکر می‌کرد ... که یکی از اون افراد، سکوت کوتاه بین ما رو شکست ...⚡️ 🔹حق با این جوانه ... من، نفر چهارم رو از قبل می‌شناسم... باهاش برخورد داشتم ... ایشون نه تنها عصبیه ... که از گفتن هیچ حرف زشتی در قالب کلمات شیک ... هیچ ابایی نداره ... ولی چیزی که برام جالبه یه چیز دیگه است ... 💢چرخید سمت من ... - چطور تونستی اینقدر دقیق همه چیز رو در موردش بفهمی⁉️... نمی‌دونستم چی بگم ... شاید مطالعه زیاد داشتم ... اما علم من، از خودم نبود ... به چهره آدم‌ها که نگاه می‌کردم... انگار، چیزی برای مخفی کردن نداشتند ...🍃✨ 🔻چند دقیقه بعد، سری بعدی مصاحبه‌ها شروع شد ... ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ نویسنده: ـ ـ