#نماهنگ 👌👌👌 به یاد حاج قاسم عزیز. #یادش_با_ذکر_صلوات_بر #محمد_و_آل_محمد 🖤 کانال #شهید_هادی و #شهید_تورجی_زاده👇👇 @shahid_hadi124

💠 #چراغ_راه 🔹 بازخوانی وصیت نامه‌های شهدا 🎙 بانوای: #حاج‌میثم‌مطیعی #پیشنهاد_دانلود👌👌👌 #دفاع_مقدس #شهدا 🖤 کانال #شهید_هادی و #شهید_تورجی_زاده👇👇 @shahid_hadi124

🌹هفته دفاع مقدس گرامی باد صلواتی هدیه کنیم به شهیدان و رزم آفرینان سلحشور هشت سال دفاع مقدس که امنیت امروزمان مرهون فداکاری دیروز آنهاست. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم #دفاع_مقدس #هفته_دفاع_مقدس 🖤 کانال #شهید_هادی و #شهید_تورجی_زاده👇👇 @shahid_hadi124

🌷در عالم رازی است که جز به بهای خون فاش نمی شود. #هفته_دفاع_مقدس 🖤 کانال #شهید_هادی و #شهید_تورجی_زاده👇👇 @shahid_hadi124

بسم الله الرحمن الرحیم ممنون از کانال خوبتون. پیشنهاد دادین برای عنایت شهدا، من هم الحمدلله از عنایت شهدا بی نصیب نبودم، چند هفته پیش والدینم به زیارت امام رضا علیه السلام رفتند،و من به همراه فرزندان کوچکم از شهر محل سکونتم اومدم که کنار برادرمجردم باشم، ظهربود که متوجه شدم به یکباره برادرم حالش خیلی بده،تمام صورتش داشت از تب میسوخت و همزمان لرز داشت، دچار کوفتگی شدید شد و نفسش بالا نمیومد،جوری بود که انگار هوشیاریش رو از دست داده بود، ،من واقعا مستاصل شدم،با بچه های کوچک ،همسرم هم نبودن، هم نگران برادرم بودم که تمام علائم کرونا رو داشت و یک ورزشکار رو اینطور زمین زده بود هم بچه ها که دچار نشن، با تمام وجود به شهید عباس کردانی متوسل شدم،در یه برنامه تلویزیونی دیده بودم که خواهرش بر مزارشون گریه میکنن و بی تاب ودلتنگ برادرشون هستن، گفتم یا شهید کردانی منم خواهرت،ناامیدم نکن،کمکم کن، برادرم رو شفا بده، ۲۰دقیقه نگذشته بود برادرم بلند شد نشست گفت تشنمه،چند دقیقه بعد گفت گرسنه هستم،کمتر از دوساعت خداروشاهد میگیرم دیگه هیچ اثری از اون بیماری نبود، از خوشحالی میخندیدم و از شهید کردانی تشکر میکردم. چقدر این شهدا مهربانند،چقدربزرگوارند.همه جوره مدیونشون هستیم. 💐💐💐💐💐💐 برای شادی روحشون صلوات #ارسالی_از_اعضای_کانال 👆👆👆

👤 رهبر معظم انقلاب: قصور بزرگی در به تصوير كشيدن دوران دفاع مقدس اتفاق افتاده است 📝 شما مى‌بینید که این حضرات کُره‌اى‌ها - من از کار اینها خوشم مى‌آید - تاریخ ندارند؛ لذا میگویند «افسانه‌ى جومونگ»، افسانه‌ى فلان. یعنى از اوّل حساب را تصفیه میکنند؛ [میگویند] افسانه است، واقعیّت نیست. 🔻 یک‌چیزى در مى‌آورند، یک تاریخ براى گذشته‌ى خودشان درست میکنند، که وقتى یک جوان کُره‌اى به این فداکارى‌ها و به این شجاعتها و به این کارهاى عجیب غریبِ سینمایى نگاه میکند، خب احساس هیجان میکند، احساس هویّت میکند، احساس افتخار میکند. 🔻 ما اینها را در واقعیّت زندگى خودمان داریم، اتّفاق افتاده، پیش آمده؛ چرا از اینها استفاده نمیکنیم؟ به‌نظر من یک قصور بزرگى - نمیگوییم تقصیر؛ لااقل قصور بزرگى - اتّفاق افتاده است، باید جبران بشود. 🔻 به‌نظر من ما پنجاه‌سال دیگر هم بایستى درباره‌ى دفاع مقدّس بنویسیم، بگوییم، توصیف کنیم، تشریح کنیم، انواع و اقسام هنرها را به خدمت بگیریم، براى اینکه این حادثه‌ى عظیم را تبیین‌کنیم. #هفته_دفاع_مقدس 🖤 کانال #شهید_هادی و #شهید_تورجی_زاده👇👇 @shahid_hadi124

#شهید_مهدی_سروری 🌸🍃در سیزده آذر سال 1344در اتابک تهران متولد شد مهدی از کودکی از قبل از سن تکلیف نماز و روزه رو به جا می آورد و در سال 1365 دیپلم گرفتند و در همون سال پدرش رو از دست دادند و بعد از چهلم پدر در آبان سال 65 عازم خدمت شدند آموزش را در تهران پادگان 06 در نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران گذراند و پس از آن عازم جبهه های جنوب شد و در لشکر 77خراسان گردان تکاور مستقر در منطقه جنوب در حوالی اندیشمک_فکه مشغول خدمت شد و به گفته همرزم هایش مسؤل انتقال پیام از فرمانده به رزمندگان بود 🌸🍃پیکر #شهید_مهدی_سروری یک شب در کربلای فکه بی سر و دست باقی ماند و از طریق پوتین شناسایی شد و روز بعد جنازه به عقب منتقل شد و پس از چهار روز خبر شهادتش رو به خانواده اش دادند و پیکر مطهر در بهشت زهرا قطعه 40 با همون لباس رزم و لباس خونین بی سر و دست بدون غسل و کفن به خاک سپرده شد نثار شادی روح امام و شهدا و شهید مهدی سروری صلوات

🎥 صحنه‌هایی زیبا از شب عملیات کربلای ۴ #هفته_دفاع_مقدس

سلام علیکم خادم کانال هستم که در تهران هستم و شبهای پرستاره هم به بهشت زهرا می رویم آدرس مراسم با ساعت 👇 بهشت زهرای تهران _قطعه 40 سرداران بی پلاک __ ساعت مراسم 👈 بعد از نماز مغرب و عشاء شروع می شه. تا ساعت 9 الی 10 شب.......... ادامه دارد حتما قبل از اذان مغرب در بهشت زهرا حاضر شوید چون جمعیت زیاد هست و بعد برای جا ومکان نشستن مشکل پیدا می کنید 👆 👆 👆 بعضی از اعضا پیام دادن که در بهشت زهرا با بنده دیدار داشته باشن بزرگواران لطفا از خادمین کانال چنین چیزی را نخواهید. _ بنده با خانواده به این مراسم می رم و اصلا امکان دیدار نیست پس خواهشا و لطفا چنین تقاضایی نفرمایید موفق و سربلند باشید و با شهدا محشور شوید التماس دعا یا علی مدد خادم کانال 👆 👆

سلام امشب شب اول قبر جوانی بنام مصطفی شریفی فرزندحسین هست. لطفا کسانی که میتوانند برای ایشون نماز شب اول قبر بجا بیاورند. ان شاءالله خداوند ایشون و همه اموات شما را بیامرزد و با اولیاء خدا و شهدا محشور بشوند.

شهادت حضرت رقیه علیها السلام بر امام زمان عج الله فرجه و همه محبین ایشان تسلیت باد

#یا_رقیه برام دعا کن بابا منم منو که یادته صدام گرفته بابا منم منو که یادته . #حاج_محمود_کریمی #ما_ملت_امام_حسینیم #محرم #کربلا #اربعین #حضرت_رقیه .

سلام امشب شب اول قبر مادر شهید همت هم هست. ( حاجیه نصرت همت ) لطفا کسانی که میتونند برای این مادر شهید هم نماز شب اول قبر رو بخونند. ان شاءالله این مادر شهید ما رو شفاعت کند.

#مداحی_تایم 🎧 🌴روضه حضرت رقیه(س) 🌴حرمش با همه حرما فرق داره 🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه

نوحه. بمناسبت شب شهادت حضرت رقیه س 😭😭😭😭

سلام بر این سه ساله ای كه وقتی می ری حرمش،سر در حرمش این یه بیت با دلت بازی می كنه

آنكه  در این مزار شریف آرمیده است اُم البكاء رقیه ی محنت كشیده است

مقتل برات بخونم،وقتی سر رو گرفت تو بغلش،اول حرفی كه زد، من الذی ایتمنی علی صغر سنی  ترجمه كنم،بابا كی من و به این كودكی یتیم كرد،بعد، مَنْ ذَا الَّذی خَضَب شیبك بدمك ،صدا زد بابا كی  محاسنت رو خاكی و خونی كرد،بعد محاسن رو كنار زد،نگاش به رگ های بریده افتاد، مَنْ ذَا الَّذی قَطع وَ رِیدَیْكَ، آی حسین..... یا لَیْتنی كَنت عمیاءَ ،خیلی با دل عمه بازی كرد با این جمله،گفت:بابا كاش كور بودم نمی دیدمت،كی تو رو به این روز انداخته،كی دندونات رو شكونده،دید آروم نمی شه،دید قرار نمی گیره، دیدن این خانم آروم آروم این سر رو آورد پایین،لباش رو گذاشت رو لب های ترك خورده،دیدن سر یه طرف رقیه یه طرف ،زینب بیا..حسین

😭😭😭

دق کردن دختر شهید مدافع حرم از خبر نحوه شهادت پدر 😔 🏴 بمیرم برات رقیه جان....😭 ۵ صفر سالروز شهادت دردانه امام حسین (ع) بر همه دوستداران آن حضرت تسلیت

🎙 مرحوم سید جواد ذاکر 🎼 رقیه نازلی صورته قویما دیواره" #واحد #ترکی #فارسی فوق العاده زیبا و طوفانی😔🖤

شهادت حضرت رقیه (س) در منابع اینگونه شرح داده شده👇👇👇 🔶عصر روز سه شنبه در خرابه در کنار حضرت زینب(س) نشسته بود. جمعی از کودکان شامی را دید که در رفت و آمد هستند. پرسید: «عمه جان! اینان کجا می روند؟» حضرت زینب(س)فرمود: «عزیزم این ها به خانه هایشان می روند.» پرسید: «عمه! مگر ما خانه نداریم؟» فرمودند: «چرا عزیزم، خانه ما در مدینه است» تا نام مدینه را شنید، خاطرات زیبای همراهی با پدر در ذهن او آمد و بلافاصله پرسید: «عمه! پدرم کجاست؟» فرمود: «به سفر رفته.» طفل دیگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسی از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤیا پدر را دید. سراسیمه از خواب بیدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جویی نمود، به گونه ای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه به شیون و ناله پرداختند. خبر را به یزید رساندند، دستور داد سر بریده پدرش را برایش ببرند. رأس مطهر سید الشهدا را در میان طَبَق جای داده، وارد خرابه کردند و مقابل این دختر قرار دادند. سرپوش طبق را کنار زد، سر مطهر سید الشهدا را دید، سر را برداشت و در آغوش کشید. بر پیشانی و لبهای پدر بوسه زد و آه و ناله اش بلند تر شد، گفت: «پدر جان چه کسی صورت شما را به خونت رنگین کرد؟ پدر جان چه کسی رگهای گردنت را بریده؟ پدر جان «مَن ذَالَّذی أَیتَمَنی علی صِغَرِ سِنِّیِ» چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ پدر جان یتیم به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ بشود؟ پدر جان کاش خاک را بالش زیر سرم قرار می دادم، ولی محاسنت را خضاب شده به خونت نمی دیدم.» دختر خردسال حسین(ع) آن قدر شیرین زبانی کرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد.😭😭😭 همه خیال کردند به خواب رفته. وقتی به سراغ او آمدند، از دنیا رفته بود. شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در همان خرابه مدفون نمودند. هنگامی که زن غساله بدن حضرت رقیه (س) را غسل می‌داد، ناگاه دست از غسل کشید و گفت: «سرپرست این اسیران کیست؟» حضرت زینب سلام الله علیها فرمود: «چه می خواهی؟» غساله گفت: «این دختربه چه بیماری مبتلا بوده که بدنش کبود است؟» حضرت زینب سلام الله علیها در پاسخ فرمود: «ای زن! او بیمار نبوده است؛ این کبودی‌ها آثار تازیانه‌ها و ضربه‌های دشمنان است.😭 و در روایت دیگر است که آن زن دست از غسل کشید و دست‌هایش را بر سرش زد و گریست.»😭😭😭 گفتند: «چرا بر سر می زنی؟» گفت: «مادر این دختر کجاست تا به من بگوید چرا قسمت هایی از بدن این دخترک سیاه شده است؟» گفتند: «این سیاهی ها اثر تازیانه های دشمن است.» هدیه به حضرت رقیه وعمه سادات حضرت زینب کبری سلام الله علیهم صلوات الا لعنة الله علی القوم الظالمین

فدای دردات تموم دردام من از خدا جز دیدنت چیزی نمیخام برگرد عزیزم که خیلی تنهام یواشکی میگم به تو کبود پاهام 🎤 سید مجید بنی فاطمه ویژه حضرت رقیه سلام الله علیها

سلام امشب دومین شب از شب‌های پرستاره در بهشت زهرا بود خیلی از اعضا به خادمین پیام داده بودن که از حال و هوای اونجا برامون بگین عزیزان زبان من قاصر هست و نه به قلم و نه به گفتاری__ نمی تونم برای شما توصیف کنم مگر می شود بهشت را توصیف کرد بهشت را باید دید بهشت را باید لمس کرد _ اینجا هم عین بهشت هست آقای یکتا خاطرات بسیار زیبایی از شهدا می گویند و مردم هق هق زنان _ سر به گریبان فرو برده اند عین حال شلمچه _ اونجا رد پای شهیدان هست _ رد پای خون هست اینجا تمام ارواح شهدا و جسمشان. هست اینجا هرشب زائری دارد که خاص هست _ حضرت زهرا سلام الله. زائر هرشب این شهدای گمنام هست امان زمان عجل الله زائر هرشب آین شهدا هست...................... چی بگم از حال و هوای بهشتی که دور تا دورش را شهدا گرفته اند و تو وسط اونها نشسته ای.؟ 😭😭 اصلا مگر می شود چیزی گفت بهشت روی زمین شنیده ای؟ اینجا یعنی بهشت روی زمین و وقتی هرکس وارد این جمع می شود _ قلبش می شود بهشت دلها ....... شهدا هرشب تعدادی را خریداری می کنند تو این جمع ها_ امام زمان عج می آد و سربازهایش را انتخاب می کند... 😭 چی بگم از حال و هوای زمینی که آسمونش به زمین چسبیده و هرشب ستاره ها به احترام شهدا به زمین می آیند هرچی بگم و هرچی مثال بزنم. باز کم هست _ امشب آقای یکتا گفت : آهای مردم امشب عهدی محکم ببندید دیگه دور هر گناهی یه خط قرمز بکشید... 😭 میون همین حرفها بود که دلم شکست. و یهو ریخت رو زمین........... خدایا مارا هم با آین خوبا بخر و............. 😭😭😭😭😭😭 التماس دعا خادم کانال 👆 👆

راستی اینم بذار بگم براتون امشب دیدم وقتی آقای یکتا از شهدا حرف می زند مادری یواش برای خودش ناله می زد این مادر کمی جلوتر از من نشسته بود . کمی دقت کردم دیدم عکس شهیدی هم کنارش هست. حس کردم که این باید مادر شهید باشد _ گوشی را در آوردم و یه عکس از این عکس شهید گرفتم _ تا خواستم عکس دیگری بگیرم که خادمین اومدن و گفتن اینجا عکس گرفتن ممنوع هست منم.عذرخداهی کردم و گفتم چشم در آخر مراسم با مادر همین ‌شهید عزیز سلام و احوالپرسی داشتم _ کارتی از عکس فرزند شهیدش را به من هدیه داد و برام گفت که اینجا که نشسته ایم کمی اونطرفتر مزار فرزند شهیدش هست دوست داشتم خیلی بیشتر بااین مادر عزیز صحبت کنم ولی هم وقت کم بود هم بخاطر فاصله گذاری نمی شد زیاد حرف زد خلاصه عزیزان اینم رزق آمشب ما بود که انگاراین شهید نگام می کرد و منم برای شما در کانال می ذارم تا هرکس دوست داره یک سوره یس هدیه کنه به روح این شهید عزیز #شهیدکاظم_نجفی حالا الان دیر وقته فردا سوره یس را براشون بخونید و اینم از رزق شهدایی بهشت زهرا برای شما اعضای خوب ومومن کانال یا علی مدد 👆 👆 👆