eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.8هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
11.5هزار ویدیو
112 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
📝داستان کوتاه اما واقعی از حاجت گرفتن از ✍ از امروز یک داستان واقعی شش قسمتی که هر روز یک قسمتش تقدیم شما بزرگواران میشه در مورد در کانال قرار میدیم این داستان فوق العاده عجیب و جذاب از حاجت گرفتن یک خانم بسیار بیمار از چله شهدایی 👇👇👇
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
📝داستان کوتاه اما واقعی از حاجت گرفتن از #شهدا ✍ از امروز یک داستان واقعی شش قسمتی که هر روز یک ق
🇮🇷 🌹🇮🇷 1⃣ بسم رب الشهداء والصدیقین 💖ماجرای حقیقی معجزه دعای شهدا💖 من دبیر زبان در یکی از مدارس تهران و فردی بسیااار شاداب و پرانرژی و سرشار از شور و شادی بودم. حدودا شانزده یا هفده سال پیش بود که بطور ناگهانی احساس کردم موقع پیاده روی استخوانهام از داخل شروع به لرزیدن میکنن تا حدی که مجبور میشدم بنشینم و محکم خودم رو به آغوش بگیرم تا شاید کمی از شدت لرزش استخوانهام کمتر بشه‌. کسی از بیرون چیزی متوجه نمیشد ولی در درونم این رو حس میکردم. این مسئله ادامه پیدا کرد تا متوجه شدم میلم به غذا کاهش یافته و شروع کردم به کاهش وزن، به پزشک داخلی مراجعه کردم و سوال و جوابهایی کرد و منو ارجاع داد به پزشک متخصص اعصاب، با کمال تعجب متخصص اعصاب گفت که افسردگی شدید به میزان ۶۰ تا ۷۰ درصد دارید?  با همسرم در مطب کلی خندیدیم و همسرم به پزشک گفت که ایشون بقدری شاداب و پرانرژی هست که اصلا صحبت شما قابل قبول نیست ولی پزشک گفت اگر داروها رو استفاده نکنه دچار مشکل جدی میشه.? یک نایلون بزرگ داروهای اعصاب که روز به روز حالمو بدتر میکرد. کم کم خواب شدید و خواب رفتن ذهنم به علائم افسردگی اضافه شد. شرایط بسیاااار سخت شده بود بخصوص اینکه دو فرزند کوچک هم داشتم که نیاز به رسیدگی داشتن و من هیچ توانی برای رسیدگی به فرزندانم نداشتم. حتی ساعتها بدون غذا و گرسنه می موندن ولی من نه تنها توان بلکه اصلا به فکرمم نمی رسید که باید بهشون غذا داده بشه.? چندین دکتر و آزمایشات مختلف و پزشکهای حاذق ولی………. اصلا تاثیری در اوضاعم نداشت. این شرایط بیش از شش ماه طول کشید و حدود سی و پنج کیلو وزن کم کردم و واقعا شرایط خسته ام کرده بود. از آنجا که با آقا علی ابن موسی الرضاع? ارتباط قلبی خاصی داشتم از همسرم درخواست کردم که بریم پابوس امام رضا علیه السّلام برای متوسل شدن و انشاالله شفا گرفتن. بارها شده بود که در سختیها با سفر به مشهد و توسل به آقا، مشکل برطرف شده بود ولی این بار با وجود اینکه هشت روز در مشهد بودیم و من تماما در حرم آقا بودم ولی با کمال تعجب هیج اتفاق خاصی نیفتاد و بسیاااار ناراحت و ناامید از همه جا برگشتیم تهران و بقدری بهم ریخته بودم و احوالم نامناسب بود که برای گلایه از اینکه چرا آقا امام رضا علیه السلام این بار دست خالی منو از حرمش راهی منزل کرده، یک سفر کوتاه به قم و حرم خانم‌حضرت معصومه سلام الله علیها رفتم. بسیااار گریه کردم و از برادرشون پیش خواهر عزیزشون گلایه کردم ولی باز هم هیچ فرجی اتفاق نیفتاد. ادامه دارد ... 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 _تجربه نزدیک به مرگ فرد بی حجاب... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یارب‌الحسین‌ بحق‌الحسین‌ اشف‌صدرالحسین‌بظهور‌الحجه 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 ســـلام بـر آنـان کـه اول از ســیم خاردار نـفـــس گــذشـتـنـد و بَـعْد از سیم خار دار دشــمـن... ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق.. به نیابت از ....🌷🕊 اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ...☘ 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
📜 _بخشی از ✍ _من یک خلبان هستم. سال‌ها از بیت‌المال برایم هزینه کرده‌اند تا به اینجا رسیده‌ام. حال وظیفه دارم که دینم را ادا کنم. مگر نه اینکه همواره آرزو کرده‌ایم که ای کاش در واقعه عاشورا می‌بودیم و فرزند زهرا(سلام الله) را یاری می‌کردیم؟ اکنون زمان آن فرا رسیده و همگان مکلفیم که برای لحظه‌ای روح خدا را تنها نگذاریم. بنابر این از من انتظار نداشته باشید که بیش از این در کنارتان باشم. به یقین اجر شما نیز که به تربیت فرزندان و امور خانه همت می‌گمارید و زمینه را برای حضور بیشتر ما در صحنه فراهم می‌کنید نزد خدا محفوظ خواهد بود. 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 نـام پـدر :حسین تـولـد :۱۳۴۹/۱۰/۰١ مـحل تـولـد :تهران سـن :۱۶ سـال دسـته اعـزامـی :بسیج تـحصیـلات : اول متوسطه شـهادت :۱۳۶۶ کـشور شـهادت :عراق مـحل شـهادت :ماووت عـملیـات :بیت المقدس۲ نـحوه شـهادت :حوادث ناشی از درگیری مـحل مـزار :تهران بهشت زهرا (سلام الله) گـلزار شـهدا: قـطعـه :۲۷/ردیـف :۱۷/شـماره :۸ 📝 ... ✍شماها کسی رو در دنیا سراغ دارید که قبل از این که شما به دنیا بیایید خودشو براتون کشته باشه این شهدا خیلی شما ها رو دوست دارن بیایید دستتون رو از دست شهیدان جدا نکنید! ... 🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و 🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌸 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🇮🇷 🌹🇮🇷 #قسمت_اول 1⃣ بسم رب الشهداء والصدیقین 💖ماجرای حقیقی معجزه دعای شهدا💖 من دبیر زبان در یکی از
🇮🇷 🌹🇮🇷 2⃣ تا اینکه یک روز ظهر که خوابیده بودم،( تلویزیون همیشه خاموش بود چون بچه هام علاقه ای به دیدن برنامه های اون ساعت نداشتن و واقعا نمیدونم چه کسی تلویزیون رو روشن کرده بود و روی برنامه ی آفتاب شرقی بود که خانم دباغ داشتن صحبت میکردن و در مورد برآورده شدن حاجات میگفتن.) ایشون گفتن که خیلی زمانها پیش میاد که بیماری یا مشکل خاصی براتون پیش میاد ولی هر چه توسل به ائمه اطهار دارید باز هم مشکل برطرف نمیشه. اینجاست که ائمه دارن شما رو ارجاع میدن به دعای شهدا. باید چله ی شهدا بگیرید به این شکل که اسم چهل شهید رو روی کاغذی بنویسید و نیت کنید برای سلامتی و فرج امام زمان عج صلوات بفرستید و صوابش رو هدیه کنید به روح پاک و مطهر شهید همانروز . روز اول شهید اول روز دوم شهید دوم و الی آخر تا روز چهلم برای شهید چهلم صد صلوات بفرستید. توان بلند شدن نداشتم ولی واقعا گویا کسی کمکم کرد که بلند شوم و کاغذ و خودکاری دستم گرفتم و گوشی تلفن رو برداشتم و از پدر و خواهرم کمک گرفتم و اسم چهل شهید رو نوشتم. و شروع کردم به صلوات فرستادن. چهار روز صلوات فرستادم و بقدری حالم بد بود که وسط صلوات فرستادن خوابم می برد و ساعتها میخوابیدم . وقتی بیدار میشدم میدیدم تسبیح از دستم افتاده. روز چهارم ساعت دو بعد از ظهر وقتی روی تخت دراز کشیده بودم تسبیح رو برداشتم و نوبت شهید علی اصغر قلعه ای بود و نیت کردم و گفتم شهدا قربونتون برم این صلواتهای من چه به درد شما میخوره. من که چندتا بیشتر نمیتونم صلوات بفرستم و بعدش خوابم می بره. قربونتون برم که اینجوری دارم……. خوابم برد و طولانی ترین خواب رو اون روز داشتم. در خواب یا شاید بیداری بوده واقعا نمیتونم بگم خواب بود. دیدم که با همسرم همراه با کاروان داریم از مرز مهران میریم کربلا. در مرز مهران جلوی اتوبوس مون رو چندتا بسیجی گرفتن که سربند (سبز رنگ ) یا فاطمه زهرا «سلام الله علیها» ، به سرشون بسته بودن، و اومدن بالا . به من اشاره کردن و اسمم رو گفتن و گفتن همراه همسرتون برای استراحت پیاده بشید. بقیه ی همسفرها گفتن ما هم خسته هستیم پیاده بشیم . گفتن نه فقط ایشون و همسرشون ‌به همراه همسرم از اتوبوس پیاده شدیم و همراه بسیجیان به سمت سنگر حرکت کردیم در مقابل درب ورودی سنگر با کمال احترام ایستادند و به من و همسرم تعارف کردند که وارد سنگر شویم.   درب ورودی سنگر کمی شیب دار بود وقتی وارد سنگر شدیم چیزی که خیلی برایم جالب بود بزرگی بیش از حد آن سنگر بود که دست راست آن به صورت مسجد بسیار بزرگی بود البته بدون فرش که تعداد زیادی رزمنده با سربند یا فاطمه زهراس بر روی زمین نشسته بودند و به شدت مشغول کار بودند. پرونده های زیادی در دست داشتند و در حال رسیدگی به پرونده‌ها بودند چند نفر از آنان نیز بی سیم به دست داشتند و مرتباً با بی سیم صحبت می‌کردند حال و هوای بسیجیان خیلی مانند شب‌های عملیاتی بود که در تلویزیون دیده بودم. در سمت چپ سنگر یک دروازه ای وجود داشت که سراسر نور بود و شدت نور آن به گونه ای بود که قادر به دیدن آن طرف نور نبودم. نور بسیار عجیبی بود و این بسیجیان همگی در داخل این نور وارد می شدند و بعد از مدتی با تعداد زیادی پرونده خارج می شدند تمام آنان سربند یا فاطمه زهراس بسته بودند. به قدری کار و تلاش و زحمت آنان زیاد بود که پیش خودم فکر میکردم چقدر انرژی بالایی دارن در این هنگام از داخل دروازه سراسر نور آقایی بسیار رشید و خوشرو و پر انرژی به سمت ما آمدند و احوالپرسی گرمی کردند و نام مرا به زبان جاری کرده و خوش آمد گفتند و بعد من و همسرم را به سمت صندلی که از گونی‌های شنی ساخته شده بود راهنمایی کردند(. بسیجیان ایشان را حاج آقا یاسینی صدا میکردند.) این گونی های شنی نزدیک آن دروازه نورانی روی هم چیده شده بودند و به عنوان صندلی از آن استفاده می شد در این هنگام نوجوان بسیار خوش چهره و چابک از داخل نور بیرون آمد . نامش علی اصغر قلعه ای بود که آقای یاسینی به علی اصغر گفت آقای قلعه ای برای میهمانان ما وسایل پذیرایی بیاورید علی اصغر که نوجوان ۱۶ ساله خوش چهره و نورانی بود به سمت من و همسرم آمد و بعد از احوالپرسی بسیار گرمی از من پرسید آیا شربت میل دارید من که در حالت بهت و تعجب به سر می بردم با کمال خجالت گفتم اگر امکان داشته باشد میخورم . ادامه دارد ... 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
. سلام خوبین ☘ یه پیشنهاد داشتم واستون طبق روایت که معصوم ع فرمود : حاسبو قبل ان تحاسبو ( به حساب خود برسید قبل از این که به حسابتان برسند ) بیاید از الان تصمیم بگیریم که هر روز واسه خودمون مراقبه داشته باشیم😊🤔 و هر شب قبل از خواب ببینیم در طول روز چه کارهایی انجام دادیم اگر گناه کردیم استغفار کنیم اگرم کار خوب انجام دادیم خداروشکر کنیم😍 برای این کار میتونید یک دفتر تهیه کنید و هر روز بنویسید که چه کارهایی انجام دادید یا میتونید مثل من کانال درست کنید فقط برای خودتون و فقط خودتون عضو باشید داخلش داخل تصویر دورش خط کشیدم من خودم دیدم کانال درست کنم راحت ترم تا دفتر حالا شما ببینید با کدوم راحت ترید دفتر یا کانال این دیگه بستگی به خودتون داره حتما این کار رو برای خودتون انجام بدید و هر روز و هر شب از خودمون حسابرسی کنیم 😊😊😊 اگرم سوالی داشتید روی لینک زیر بزنید و سوالتون رو بنویسید 👇👇 https://harfeto.timefriend.net/16974666824673 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 . .
. سلام تو پست بعدی طریقه کانال درست کردن رو میگذارم 👇👇👇 .
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
. سلام خوبین ☘ یه پیشنهاد داشتم واستون طبق روایت که معصوم ع فرمود : حاسبو قبل ان تحاسبو ( به حسا
. این کار رو اگه میتونید حتما انجام بدید اگر بتونیم اهل مراقبه بشیم بعد از مدتی می‌بینیم از خیلی از گناهان فاصله گرفتیم مثلا بنویسید گناهان امروز دوشنبه بعد هر چیزی که بوده رو بنویسید مثلا اگه نمازتون رو دیر خوندید یا قضا شد یا اگر دروغ گفتید یا غیبت کردید یا عصبانی شدید و کلا هر چیز دیگه و هر شب استغفار کنیم و سعی کنیم روز بعدش اون گناهان رو انجام ندیم . .
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 ســـلام بـر آنـان کـه اول از ســیم خاردار نـفـــس گــذشـتـنـد و بَـعْد از سیم خار دار دشــمـن... ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق.. به نیابت از ...🌷🕊 اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ...☘ 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 _قرائت بخشی از وصیت نامه تکان دهنده و بسیار بیدارگرانه توسط !!! ✅ بسیار جالب و قابل تأمل است حتما با دقت گوش دهیم و منتشر کنیم!!! 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
✍ _یوسف به ذکر صلوات بسیار علاقه داشت و هر چه قدر که می توانست به تکرار آن مداومت می کرد. اگر شرایط را مهیا می دید شروع به نوشتن صلوات می کرد و ذکر صلوات را با تمام زیر و زبرهایش به دفعات می نوشت. هر مشکلی که برایمان پیش می آمد و قادر به حل آن نبودیم می گفت: «صلوات راه حل این مشکل است چند صلوات بفرستید تا آرامش داشته باشید». ...🌷🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 تولد: اول اسفند ۱۳۳۳ محل تولد :ساوجبلاغ استان البرز شهادت ۲۳ مهر ۱۳۶۵ محل شهادت :زندان موصل حزب بعث عراق بر اثر شکنجه 📜 ✍ _ همه عزیزان را سفارش می کنم به تقوی و پرهیزکاری و به خاطر رضای خدا تاکید می کنم در خط امام حرکت کنید و راه شهیدان را ادامه دهید __ به خاطر حفظ قرآن و اسلام همیشه وحدت را حفظ و جلوی تفرقه و کارهای ضد اسلامی را شدیدا" بگیرید و با فساد مبارزه کنید 🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و 🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌸 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
1_917056964.mp3
1.39M
🌷اذان ..🌷 🕌به افق دلهای بیقرار ✨حی علی الصلاه التماس دعا🤲 🕊 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124