باسلام
اعضای بزرگوار _ختم قران تموم شد
خیلی ها پیام دادن ومی خواهند در ختم شرکت کنند
کسانی که نتونستن در ختم قران شرکت کنند
ان شاء الله یک سوره از قران _به نیابت از این شهید بزرگوار بخونن
ان شاء الله سه _ چهار روز دیگر تولد #شهید_کاظمی هست
زنده بودیم دوباره ختم قران می گذاریم
التماس دعای فرج
با تشکر
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
مرد آسمونی آیا از زمین خبر نمی گیری؟ از دل دوستدارانت چطور؟ از دل جامونده ها خبر داری.؟ امروز که
سلام اعضای کانال
امشب راس #ساعت_هشت
ختم قران داریم
به مناسبت تولد #امام_رضا علیه السلام
وتولد #شهید_کاظمی
هرکس می خواد در ختم قران شرکت کنه
لطفا در این ساعت انلاین باشه
با تشکر
#خاطراتی_از #دایی_همسر_شهید_حججی
💢عید نوروز بود. محسن آقا و زهرا آمدن خانهمان. گوشه اتاق پذیرایی #مجسمه_یک_زن گذاشته بودم. تا داخل شد و چشمش به مجسمه افتاد، نگاهش را قاپید. انگار که یک زن واقعی را دیده باشد!‼️
بهم گفت: "دایی جون شما دایی زنم هستید. اما مثل دایی خودم می مونید. یه پیشنهاد.
اگه این مجسمه را بردارید و به جاش یه چیزه دیگه بزاری خیلی بهتره."😉✌🏻
گفتم:" مثلاً چی؟"
گفت:"مثلاً عکس شهید کاظمی. "
با گوشه لبم لبخندی زدم که یعنی مدل مان کن بابا، عکس شهید دیگر چه صیغه ای بود.
🍀 نگاهم کرد و گفت: "دایی جون وقتی #عکس_شهید روبروی آدم باشه، آدم حس میکنه گناه کردن براش سخته. انگار که شهید لحظه به لحظه داره میبیند مون."😌😇
حال و حوصله این تریپ حرف ها را نداشتم.😩 خواستم یک جوری او را از سر خودم وا کنم گفتم: "ما که عکس این بنده خدا این #شهید_کاظمی را نداریم."
گفت: "خودم برات میارم. "😉✌🏻
👈نخیر ول کن ماجرا نبود. یکی دو روز بعد یه قاب عکس از شهید کاظمی برایم آورد. با بی میلی و از روی رودربایستی ازش گرفتم گذاشتمش گوشه اتاق.😬
الان که #محسن نیست آن قاب عکس برایم خیلی عزیز است.خیلی.
#یادگاری محسن است و هم حس می کنم حاج احمد با آن لبخند زیبا و نگاه مهربانش دارد لحظه به لحظه زندگی ام را می بیند حق با محسن بود انگار #گناه کردن واقعا سخت است😢😔👌🏻
❣ #صلواتی_جهت_شادی_روح
#شهید_حججی و #شهید_احمد_کاظمی ❣