eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.2هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
11.9هزار ویدیو
114 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم ان شاء الله تا ساعتی دیگر در این کانال هیئت مجازی برگزار می شود
بسم رب الزهرا سلام الله روضه امشب راتقدیم می کنیم به همه مادران شهدا مادران شهدای کانال_مادران شهدای گمنام ومادران شهدای مدافعان حرم و مادران شهدای فاطمیون و مادران شهدای زینبیون وتمامی مادران شهدا و مادران اسمانی اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سرالمستودع فیها بعدد ما احاط به علمک اللهم کل ولیک الحجة ابن الحسن......
سلام آقا، فدای تو غصه من غم های تو دردو بلات برای من درد سرهام برای تو سلام اقا فدای تو باز دلمو اتیش زدی گفتی که یک جمعه می ایی جمعه شد و نیومدی شما کجا و من کجا تو خوب خوب من بد بد اخه چقدر مهربونی راه دادی و بده اومد من اومدم با اشک و آه خسته ام و مونده تو راه می‌خوام که رو سفید بشم شبیه اون غلام سیاه سلام اقا فدای تو یک شب بیا روضه ما دیدن تو ارزومه منم به ارزوم می ام درسته که مجازی هست ولی برات فرق نداره مگه خودت نگفتی که تو روضه ی عموم میام آقا بیا به روضه مون ما گریه کن تو نوحه خون بیا ما را آتیش بزن خودت یه بار روضه بخون
السَّلامُ عَلَیکِ یَا أُمَّ البُدُورِ السَّوَاطِع فَاطِمَةَ بِنت حزَام الکلابیّة سلام بر تو‌ای مادر ماه‌های درخشان‌ای فاطمه دختر حزام بن خالد از قبیله بنی کلاب
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین السلام علیک یا قمر بنی هاشم سلام ما برلبهای خشکیده ات سلام ما برمشک پاره پاره ات سلام ما از این مکان به حرم باصفایت یا ابوالفضل العباس
ای خدا ای خدا دلم می خواد برم کربلا از تو خیابون بین الحرمین رد بشم برم بسمت اون خونه ای که باب الحوائج هست و همه عالم گدای در خونشن همین اول روضه می خوام دلت تکونی بخوره چون روضه امشب فرق داره امشب داری میری هم در خونه مادر هم در خونه پسر
ای اونایی که گرفتارین ای اونایی که مریض دارین ای اونایی که درد مندید ای حاجت دارا ای جوون دارا حالا که امشب دعوت شده ای دلت را ببر کنار نهر علقمه کنار کف العباس و وسط نخلهای بین الحرمین...... 😭 یک طرف حرم با صفای ارباب یک طرف حرم زیبای ابوالفضل خدا می شه دوباره قسمت شه 😭
روایت هست وقتی بشیر خبر اورد عمه سادات دارن به مدینه می رسن بشیر میگه دیدم خانمی داره می اد و همه کنار رفتن چنان باعظمت و هیبت قدم برمی داشت رسید به من صدا زد بشیر از حسینم چه خبر
بشیر میگه از مردم پرسیدم این کیه گفتن مادر عباس _خانم ام البنین هستن گفتم بی بی جان عونت را کشتن گفت فدای سر حسینم گفتم بی بی جان جعفرت راهم کشتن صدا زد بشیر فدای سر پسر فاطمه س فدای حسینم بشیر به من بگو از اقام چه خبر از حسینم چه خبر
گفتم بی بی جان عباست را هم کشتن بشیر میگه تا اینو گفتم لحظه ای سکوت کرد یهو دیدم زانوهاش لرزید و افتاد زمین یه مدتی گریه کرد😭😭😭 وگفت عباس من هم فدای حسین بشیر فقط برام بگو چطوری عباسم را کشتن
گفتم بی بی جان درروز عاشورا بچه های حسین تشنه بودن عمو رفت تا برای بچه ها اب بیاره همچین که برمی گشت تیر به چشمش زدن گفت افرین عباسم گفتم بی بی جان همچین که برمی گشت دستهای عباست را جدا کردن گفت بارک الله عباسم گفتم بی بی جان به فرقش عمود اهن زدن گفت بشیر به من بگو عباسم تونست برای بچه ها اب ببره گفتم نه بی بی جان یهو ناله سر داد ای وای عباسم ای بیچاره عباسم شرمنده عباسم 😭