هدایت شده از شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🍃🌸❤️🍃
💫روزمون رو با صلوات خاصه حضرت فاطمــه زهرا(س) آغاز میکنیـــم 🍃
🍃🌸❤️🍃
@shahid_hadi124
🍃🌸🍃
هر روز یک زیارت عاشورا،به نیابت ازیک شهید
امروز به نیابت از
#شهید_منوچهر_مدق
♦️به نیت تعجیل در امر فرج
♦️سلامتی رهبرمون
♦️ترک گناه
@shahid_hadi124
🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃
7.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ سلام آقا یک دقیقه
#بسیار_زیبا
حتما گوش دهید
حسین خلجی
@shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
با سلام به اعضای پاک ومخلص خدا ما در این کانال می خواهیم همه با هم به آقا امام زمان عج برسیم برا
سلام
#قدم_قدم_تا_ظهور_مهدی_فاطمه_عج
عمل امروز:
بخاطرامام زمان (عج)
یک دفتر بردارید و با فرزند حضرت زهرا س عهد ببندید
بنویسید:مولای من _
♦️به همه گناه امده ام تا قبولم کنی ....
♦️تاپاکم کنی....
♦️تا حر تو باشم....
#با_امام_زمانت_عهد_ببند_و_به_عهدت_پایبند_باش
التماس دعای فرج
خادم کانال
@shahid_hadi124
🔺رهبر انقلاب: آقای ترامپ! شما غلط میکنید
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار فرهنگیان:
🔹دیشب شنیدید رئیسجمهور آمریکا حرفهای سخیف و سبکی زد. شاید بیش از ١٠ دروغ در حرفهای او بود.
🔹هم نظام را تهدید کرد، هم ملت را که چنین و چنان میکنم؛ بنده از طرف ملت ایران میگویم: آقای ترامپ! شما غلط میکنید.
🔹آن وقتی که مسئله هستهای شروع شد، بعضی از معاریف کشور میگفتند که چه اصراری دارید که هستهای را نگه دارید، بگذارید کنار... البته این حرف غلط بود.
🔹مسئله هستهای نیاز کشور است و تا چند سال دیگر طبق بررسی کارشناسان، کشور به ٢٠هزار مگاوات برق هستهای نیاز دارد.
🔹آن روز میگفتیم مساله آمریکا با ایران مربوط به انرژی هستهای نیست و اینها بهانه است، میگفتند نه اینجور نیست، حالا دیدید که این جوری نیست.
🔹ما برجام را پذیرفتیم اما دشمنی با جمهوری اسلامی تمام نشد.
🔹حالا مساله حضور ما در منطقه و مساله موشکها را مطرح میکنند، اگر اینها را قبول کنیم مساله تمام نخواهد شد، مساله دیگری را شروع میکنند.
🔹علت مخالفت آمریکا با نظام جمهوری اسلامی این است که آمریکا بهطور کامل سلطه داشت و انقلاب دست آنها را کوتاه کرد.
@shahid_hadi124
✨کسی که حسین (ع) را زیارت کند مانند کسی است که خدا را زیارت کرده و همانا نزد قبر او دعا مستجاب است و در تربت او شفای هر دردی است.
🌷#رسول_الله (ص)
📗بحار، ج36، ص285
@shahid_hadi124
🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐
#زندگینامه_شهید_منوچهر
#قسمت_چهل_نهم
خوشبخت بودم و خوشحال. خوشبخت بودم، چون منوچهر را داشتم؛ خوشحال بودم، چون علی و هدی پدر را دیدند و حس کردند؛ و خوشحالتر می شدم وقتی می دیدم دوستش دارند.
منوچهر برای خرید عید قانون گذاشته بود؛ خرید از کوچک به بزرگ. اول هدی، بعد علی، بعد من و خودش. ولی ناخودآگاه سه تایی می ایستادیم برای انتخاب لباس مردانه.
منوچهر اعتراض می کرد، اما ما کوتاه نمی آمدیم. روز مادر علی و هدی برای منوچهر بیش تر هدیه خریده بودند. برای من یک اسپری گرفته بودند و برای منوچهر شال گردن، دست کش، پیراهن و یک دست گرم کن.
این دوست داشتن برای بهترین هدیه بود. به بچه ها می گویم: شما خوش بختید که پدر را دیدید و حرفهایش را شنیدید و باهاش دردل کردید.
فرصت داشتید سوال هاتان را بپسرید و محبتش را بچشید. به سختی هاش می ارزد. دو روز مانده بود به عید هفتاد و نه که دل درد شدیدی گرفت. از آن روزهایی که فکر می کردم تمام می کند.
آن قدر درد داشت که می گفت:«پنجره را باز کن، خودم را پرت کنم پایین.» درد می پیچید توی شکم و پاها و قفسه ی سینه اش. سه ساعتی را که روز آخر دیدم، آن روز هم دیدم.
لحظه به لحظه از خدا فرصت می خواستم. همیشه دعا می کردم کسی دم سال تحویل، داغ عزیزش را نبیند. دوست نداشتم خاطره ی بد توی ذهن بچه ها بماند.....
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐