eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.2هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
11.9هزار ویدیو
114 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
بعد از عقد گفت: تو همونی ‌‌که‌ دلم ‌میخواست، کاش ‌منم‌ همونی شم ‌که ‌تو دلت ‌میخواد... روای همسر شهید محمد حسین محمدخانی🕊🌹 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام ارباب خوبم...♥️✋ قلبم‌ فقط براے حسـین‌بن فاطمه است.. مجنون کربلای حسـین بن فاطمه است.. این آتشی که در جـگرم شعله میکشد.. ازبرکت نگاه حسـین‌بن‌فاطمه است السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَيْنِ 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
کاری کن ای شهید بعضی وقت ها نمیدانم در گرد و غبار گناه این دنیا چه کنم😔 مرا جدا کن از زمین "دســتم را بــگیر " میخواهم در دنیای تو "آرام" بگیرم "دســـتم را بگیر" برادر شهیدم ...🌷 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
11.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
__سخن حاج قاسم سلیمانی درباره حضرت علی علیه السلام بسیار شنیدنی یک شنبه های علوی 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
ارتباط موفق_11.mp3
10.6M
۱۱ ☆ میزان ارزشمندی شما در نَفسِ دیگران ؛ با میزانِ ارزشمندی الگوهای زندگی‌تان رابطه‌ی مستقیم و تنگاتنگ دارد. حتی اگر ؛ هرگز از این الگو حرفی نزنی، و یا زبان به معرفی‌اَش باز نکنی! نفوس انسانها هوشمندند... نیازی به حرف زدن نیست! 👑 ارزش شما در درون شما، ثبت شده و قابل فهم است. 🎤 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 شهید محسن فرامرزی تولد : 1360/05/09 / تهران تاریخ : 1394/09/30 محل شهادت : حلب - سوریه وضعیت تاهل : متاهل با 3 فرزند محل مزار شهید : تهران - گلزار شهدای یافت آباد شهید فرامرزی  از اعضای تیم محافظت از آیت‌الله امامی‌کاشانی (امام جمعه موقت تهران) بود که در دفاع از حرم حضرت زینب 30 آذر سال 94 در سوریه به شهادت رسید. وی در زمان شهادت، دانشجوی کارشناسی ارشد فقه و حقوق، دارای سه فرزند بود. 🌷 فاطمه، دختر شهید محسن فرامرزی نیز در دلنوشته‌ای برای پدرش نوشته است: «سلام بابای خوبم. درست است دلم برات تنگ شده. درست است دوست دارم یک‌بار هم ببینمت همه اینها درست اما از یک چیز بسیار خوشحالم از اینکه به آرزویت رسیدی. شهادت مقام بالایی است که به آن دست یافتی. همان‌طور که گفتی سرم بالاست و حجابم حفظ می‌شود چون می‌دانم سرخی خونت را به سیاهی چادر من هدیه کردی. دوستت دارم.» محمدرضا فرامرزی فرزند بزرگ شهید فرامرزی هم گفته بود: «پدرم قبل از رفتن گفت: من فقط یک سفر برای رضای خدا می‌روم که شاید برنگردم؛ بچه‌های گلم اگر برنگشتم هیچ وقت فکر نکنید من شما را تنها می‌گذارم و سرتان را جلوی هیچ‌کس پایین نیندازید؛ اگر به کمک نیاز بود یک حمد بخوانید و سه بار اسم من را صدا بزنید و مطمئن باشید من به کمکتان می‌آیم.» 🌼شادی روح پاک همه شهیدان و 🌼 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
7.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
__سخنان حجت الاسلام راجی درمورد جهاد تبیین و روشنگری(مهم) 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
9.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جنگ نرم به روایت شهید بلباسی هر کسی در جایگاه خودش، اول باید خودش و خانواده اش رو دریابد. ...🌷🕊 شادی روح پاک همه شهیدان صلوات ‌✨ الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ✨ 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
11.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از مردم بریدمو به سمتت دویدمو اَفِرّو الی الارباب💔 دیگه از همه حسین جز تو‌ دست کشیدمو اَفِرّو الی الارباب💔
12.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
__ غیرت ابالفضلیه تو رگ جوونای ما مداحی سیدرضا نریمانی به‌یاد شهید حمیدرضا الداغی 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 بسم ربِّ زهـــرا سلام الله قسمت سی ام #خاطرات_شهیدتورجی_زاده...🌷 __تهذیب نفس راوی: جمعی
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 بسم ربِّ زهـــرا سلام الله قسمت سی و یکم ...🌷 __فاو راوی: نوارمصاحبه شهید تورجی- و خاطرات دوستان سال شصت وچهار مشغول سخت ترین دوره های آموزشی بودیم. چندین کار شناسایی را هم انجام دادیم. گردان هر روز مشغول کارهای آموزشی بود. می گفتند برای عملیات جدید باید توان نظامی خود را بالا ببرید. برادر صادقی فرمانده گردان با من صحبت کرد. می خواست معاونت گردان را قبول کنم. اما زیر بار نرفتم. نمی خواستم از روحیات بسیجی ها جدا شوم. بهمن ماه بود. کل نیروهای گردان ما به منطقه ذوالفقاری آبادان منتقل شد. نباید ضدانقلاب از عملیات جدید با خبر شود. برای همین بیشتر فرماندهان از محل عملیات بی خبر بودند. کار اطلاعاتی بسیار گسترده بود. عده ای می گفتند: شلمچه بعضی می گفتند: جزایر مجنون و... ایام فاطمیه بود. حال معنوی گردان بسیار بالا بود. نیمه شبها وقتی برای نماز بلند می شدیم هیچکس خواب نبود. در همه گردانهای لشگر چنین وضعیتی بود. نوزدهم بهمن به سوله فرماندهی لشگر رفتیم. جلسه فرماندهان بود. مسئولین گردانها و گروهانهای عمل کننده حضور داشتند. آنجا اعلام شد که محل عملیات بندر مهم فاو در جنوب عراق است. بعضی از فرماندهان در پیروزی عملیات جدید شک و تردید داشتند. برخی با نگرانی به نقشه نگاه می کردند. اما بیشتر فرماندهان با آمادگی کامل منتظر دستور حمله بودند. طرح عملیات اعلام شد. بر اساس این طرح گردان ما دومین نیروی عمل کننده از طرف لشگر بود. قرار بر این شد که در شب بیستم بهمن با یورش غواصان خط دشمن شکسته شود. بعد یکی یکی گردانها به آن سوی آب منتقل شوند. گردان ما باید بعد از گردان موسی ابن جعفر(علیه السلام) حرکت می کرد. ما باید در محل تعیین شده در جنوب نخلستانهای منطقه فاو مستقر می شدیم. تصرف قرارگاه ارتش عراق و پاکسازی جنوب فاو به عهده نیروهای ما بود. اما از همه مهمتر این بود که خط دشمن شکسته شود.   سه هزار غواص برای شروع حمله آماده شده اند. اگر موفق نشوند کل کار شکست خواهد خورد. بچه ها همه مشغول دعا بودند. صدای ناله های یا زهرا (سلام الله علیها) قطع نمی شد. روزها و شبهای عجیبی را در ساحل بهمنشیر می گذراندیم. سحرگاه روز بیستم بهمن بود. صدای غُرش توپها و شلیک منورها حکایت از شروع عملیاتی بزرگ می داد. عملیات والفجر8 در منطقه فاو با رمز مقدس یافاطمه الزهراء (سلام الله علیها). بعد از نماز صبح صبحانه مختصری خوردیم و حرکت کردیم. در کنار ساحل قایقهای بزرگ منتظر ما بودند. همگی سوار شدیم. *** در ساحل اروند پیاده شدیم. گردان به سمت جنوب منطقه فاو حرکت کرد. از اسکله به سمت نخلستانهای جنوبی رفتیم. نخلستانهای آنجا بسیار زیبا بود. دشمن آتش بسیار سنگینی می ریخت. ما جایگزین گردان موسی ابن جعفر(علیه السلام) شدیم. آنها آماده حمله بودند. به خاطر حجم وسیع آتش دشمن حمله آنها بی نتیجه بود.   حمله سحرگاه روز بعد هم نتیجه ای نداشت. قرار شد این بار گردان اباالفضل(علیه السلام) به سمت قرارگاه مهم دشمن حمله کند. روز بعد گردان اباالفضل (علیه السلام) به سمت قرارگاه دشمن حمله کرد. عملیات موفق بود. قرارگاه به تصرف نیروهای اسلام درآمد. اما عصر همان روز ارتش عراق پاتک گسترده ای انجام داد. گردان مجبور به عقب نشینی شد! سردار قوچانی در همان پاتک به شهادت رسید. عصر بود. از فرماندهی لشگر تماس گرفتند. گفتند: امشب گردان یازهراء(سلام الله علیها)برای حمله به قرارگاه آماده شود. بچه ها حال عجیبی داشتند. بعد از نماز مغرب بچه ها دور هم جمع شدند. توسل به حضرت زهراء(سلام الله علیها) داشتیم. صدای ناله بچه ها قطع نمی شد. ساعتی بعد در نهایت آرامش حرکت کردیم. همه مشغول ذکر بودند. فاصله ما با قرارگاه زیاد نبود. بعضی از بچه ها اضطراب شدیدی داشتند. هر لحظه صدای انفجار می آمد. عراقی ها هر شب پرژکتورهای بزرگی روشن می کردند. آنها حرکت هر جنبنده ای را می دیدند. به قرارگاه دشمن نزدیک شدیم. هیچکس نمی دانست چه سرنوشتی در انتظار گردان است. نکند عراقی ها منتظر ما هستند! ... 📚 کتاب یازهرا 💚 به کانال و بپیوندید 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd