eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.7هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
11.5هزار ویدیو
112 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
💐🌹💐🌹 🌹💐🌹 💐🌹 🌹 اذان مغرب به افق دلها🌷 نمازاول وقت فراموش نشود🌷 التماس دعای فرج 🌹 💐🌹 🌹💐🌹 💐🌹💐🌹
🍃💐🍃🌹🍃💐🍃 ان شاء الله امشب هم داستان شهید قسمت بیست و پنجم قسمت بیست وششم قسمت بیست وهفتم در کانال قرار خواهد گرفت التماس دعا_ای شهید @shahid_hadi124
بسم الله رب الشهدا و الصدیقین 📚 🌺قسمت 5⃣2⃣ ✨والفجر یک 📝راوی رسول سالاری 🍃صبح شانزدهم فروردین شصت و دو بود. علیرضا رسید دارالخوئین. بچه ها داشتند آماده می شدند که به سمت منطقه عملیاتی حرکت کنند. علیرضا به بچه ها ملحق شد. ساعتی بعد سوار اتوبوس ها شدیم. 🍃توی راه گز و شیرینی را باز کرد. بین بچه ها پخش کرد.ساعتی بعد کنار جاده آسفالتی دهلران ایستادیم. از اتوبوس ها پیاده شدیم و سوار کامیون شدیم. از آنجا هم به موقعیت لشگر در شمال فکه رفتیم. 🍃اطراف مقر ما پر از شقایق و لاله های وحشی بود. منظره خیلی زیبایی درست شده بود.نزدیک به سه روز آنجا بودیم. علیرضا در اوقات بیکاری مشغول ساختن مهر با خاک نرم فکه بود.شاید می دانست این خاک روزی سجده گاه عاشقان می شود! 🍃عصر روز سوم, یکی از فرماندهان لشکر امام حسین (ع) به اردوگاه آمد. مسئولین گروهانها و دسته ها را جمع کردند. من و علیرضا هم باهم بودیم. بعد هم آن فرمانده شروع به صحبت کرد: 🍃برادر ها, ان شاالله امشب برای عملیات والفجر یک راهی منطقه فکه شمالی می شویم. از لشکر ما و از این محور دو گردان امیرالمومنین(ع) و امام حسین(ع) خط شکن عملیات هستند و دو گردان دیگر پشت سر آنها. 🍃برادر خسروی با گردانشون باید خط اول دشمن رو مثل نعل اسب دور بزنه و پس از چندین کیلومتر پیاده روی به خط دوم دشمن حمله کنه. برادر قربانی هم با گردانشون می زنه به خط دشمن و جلو میاد. یکی دیگر از لشگر ها هم از سمت چپ شما کار رو شروع می کنه. 🍃بعد هم در مورد موانع و میادین مین و تجهیزات دشمن صحبت کرد. پس از پایان جلسه زودتر از علیرضا رفتم پیش بچه های گروهان, یکی از بچه های محل من را صدا کرد و گفت: تو این چند روز دقت کردی علیرضا چقدر تغییر کرده و چقدر تو خودشه!؟ با تعجب گفتم منظورت چیه؟ ! 🍃گفت: دیشب تو چادر خوابش نمی برد.حرف هایی هم می زد که عجیب بود. 🍃وقتی پرسیدم:علیرضا این حرف ها یعنی چی؟ گفت: فردا, پس فردا خیلی از ما نیستیم. اون موقع می فهمی!! 🌷ادامه دارد.... 💚 کانال و 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
📚 🌺 قسمت 6⃣2⃣ ✨والفجر یک 📝راوی رسول سالاری 🍃ساعت ده شب بیستم فروردین, حرکت بچه ها شروع شد. بعد از مدتی پیاده روی رسیدیم به یک خاکریز, از آن عبور کردیم و به یک ستون نشستیم. 🍃علیرضا مرتب شوخی می کرد و جک می گفت. روحیه بچه ها را تقویت می کرد. بعضی از بچه ها به خاطر عدم موفقیت عملیات قبلی نگران بودند. علیرضا هم برای آن ها جمله حضرت امام را می گفت که; مهم انجام تکلیف است نه گرفتن نتیجه. 🍃صدای تیراندازی های پراکنده شنیده می شد.ولی هنوز دستور حرکت صادر نشده بود, من هم که در انتهای ستون بودم,رفتم و خوابیدم روی خاکریز. 🍃دقایقی بعد یکدفعه یک گلوله خورد کنار پام! کمی ترسیدم.ولی نمی شد از این محل استراحت گذشت. همینطور دراز کش توی حال خودم بودم که یکدفعه یک گلوله آمد و خورد توی کلاهم!! نفهمیدم چه جوری از روی خاکریز پریدم پائین.بدنم به شدت می لرزید. 🍃توی سکوت شب دیدم همه بچه های انتهای ستون می خندند.با تعجب گفنم: چیه!؟ خنده داره!؟ یکی از بچه ها با خنده گفت: فکر کردی تیر به کلاه اهنیت خورد؟ ! تعجب من را که دید ادامه داد:علیرضا با سنگ زد به کلاهت! گفتم علی, خدا خفت نکنه, من که نصفه جون شدم... 🍃هنوز جمله تمام نشده بود که یک گلوله آمد و دقیقا" خورد به همان جائی که من خوابیده بودم.همه بچه ها با تعجب به من و محل اصابت گلوله نگاه می کردند. 🍃علیرضا گفت کار خدا را می بینی! لحظاتی بعد دستور حرکت داده شد. ما به همراه گردان امام باقر(ع) نزدیک به دو کیلومتر به سمت چپ رفتیم و بعد هم حدود شش کیلومتر به سمت دشمن, آن هم از داخل معبر میدان مین. 🍃معبر کامل پاکسازی نشده بود. برای همین چند تا از بچه ها شهید و مجروح شدند. با این حال به انتهای معبر رسیدیم.به نزدیک سنگرهای دشمن. 🌷ادامه دارد.... 💚 کانال و 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
📚 🌺قسمت 7⃣2⃣ ✨ والفجر یک 📝راوی:رسول سالاری 🍃برادر خسروی از پشت بیسیم نحوه حرکت را گفت: گروهان یکم به سمت جلو, گروهان دوم(حضرت ابوالفضل(ع)) به سمت چپ و گروهان سوم به سمت راست.موانع وحشتناکی سر راه بچه ها بود.اما با سختی بسیار از آنها عبور کردیم.درگیری شروع شد. 🍃من هم به دنبال علیرضا به سمت چپ می دویدم.این منطقه پر از تپه های کم ارتفاع بود.بالای هرکدامشان یک سنگر تیربار بود. 🍃با شلیک های اولین تیربار عراقی, بچه ها روی زمین نشستند. علیرضا داد زد: آرپی جی زن وخی بزنش, گلوله های اول و دوم آرپی جی از بالای سنگر رد شد ولی گلوله سوم سنگر را منهدم کرد.بچه ها هم بلند شدند و در تاریکی به حرکتشان ادامه دادند. چند سنگر تیربار را زدیم و پس از عبور از کانال, رسیدیم به جاده شنی, این جاده مستقیم از سمت عراقی ها به سمت ما می آمد. 🍃قرار بود ما در همین مسیر به سمت جلو حرکت کنیم. سمت چپ ما در صدمتری جاده, یک دیوار کوتاه طولانی قرار داشت.در سمت راست ما ارتفاعات و موانع مختلف قرار داشت.تقریبا از روی تمام تپه ها به سمت ما شلیک می شد. علیرضا گفت: اینطوری نمی شه! بعد هم چند تا نارنجک از ما گرفت و دوید به سمت تپه ها. با پرتاب هر نارنجک یکی از سنگرهای تیربار را خاموش می کرد. علیرضا جلو می رفت. ما هم خیلی سریع به حرکتمان ادامه دادیم حدود پانصد متر جلوتر یکدفعه یک تیربار عراقی از کنار تپه ای بچه ها را به رگبار بست. 🌷ادامه دارد.... 💚 کانال و 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
🌹 ارسالی اعضای محترم کانال☝️☝️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح خودرابا سلام به 14معصوم (ع)شروع کنیم.... ❤🌹❤🌹 بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ❤ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ🌹ِ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ🌹َ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺑﻘﯿﺔَ ﺍﻟﻠﻪِ، ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐَ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 💚 کانال و 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd ❤🌹❤🌹❤
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
☆ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ ‌☆ ♡دعای عهد♡ 💠اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ،💠 وَ رَب
با سلام روزتون بانگاه حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)شروع شود ان شاء الله خواندن دعای عهد را هر روزفراموش نکنیم التماس دعای فرج
🍃🌸❤️🍃 💫روزمون رو با صلوات خاصه حضرت فاطمــه زهرا(س) آغاز میکنیـــم 🍃 حتما سعی کنید هر روز این صلوات ‌را بخوانید 🍃🌸❤️🍃 @shahid_hadi124
با سلام ان شاء الله به نیابت از و.... ابراهیم هادی تورجی زاده محسن حججی هدیه به زهرا(س) امروز صفحه 201و. 202 را تلاوت می کنیم @shahid_hadi124
بنیت زیارتش درهر روز میخوانیم: صلی الله علیک یا اباعبدالله صلی الله علیک یا اباعبدالله صلی الله علیک یا اباعبدالله السلام علی قتیل الادعیاء السلام علی ساکن کربلاء السلام علیک ورحمت الله وبرکاته @shahid_hadi124
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽ والصبح اذاتنفس ای نور سلام... معنای قشنگ وتر مَوتور سلام ای آیہ‌ی تطهیر دلم یامهدی(عج) تقدیم نگاه پاڪٺ از دور سلام #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ #سہ_شنبہ_هاے_جمڪرانے❤️🍃 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا بقیة الله فی عرض...... برای اقا دعا کنید بهش توسل کنید چطوری به امام زمان (عج) توسل کنیم؟؟؟ لطفا این کلیپ را تا آخر گوش کنید @shahid_hadi124
یکی از دوستان نزدیک مرحوم مرشد(مرشد چلویی) می گفت: شخصی از حاجیان بازار، روضه هفتگی داشت که در شبهای تولد یا وفات، ولیمه و غذا می داد. شبی با جناب مرشد به منزل او رفتیم. دیدیم صاحب منزل نیست، پرسیدیم:«حاج آقا کجاست؟» پاسخ دادند: «حاج آقا مریض است و در اطاق کناری خوابیده است». با جناب مرشد به آن اطاق رفتیم، دیدیم صاحب روضه در بستر خوابیده و از درد ومرض ناله می کند و حالش خوب نیست. از یک طرف صدای بلندگوی روضه شنیده می شد و از یک طرف صدای ناله صاحب روضه! قدری که نشستیم، جناب مرشد به من گفت: «می خواهیم راهی نشان بدهم که حاج آقا زود حالش خوب شود»؟ با اشتیاق گفتم: «بله آقا اگر بفرمایید، خوب است. این بیچاره راه نجات بدهیم، آدم مومن و خوبی است، راحت می شود ». مرحوم مرشد سری به علامت رضا تکان داد وگفت: «مدتی قبل که در این منزل شام می دادند، این حاج آقا کسانی را که جزو هیأت بودند ومی شناخت، برای صرف شام به داخل منزل هدایت کرد. وقتی داخل اطاق آمد، متوجه شد یک مرد فقیر با دو بچه خود که لباس پاره و کهنه ای به تن داشتند، از غیبت او استفاده کرده و داخل اتاق نشسته اند که شام بخورند. این حاج آقا، با عصبانیت مسکین و اطفال او را از منزل بیرون کرد و گفت: موقعی که شام باشد همه اهل روضه می شوند»! از همان شب، حال صاحب منزل به هم می خورد و این مدتی که مریض است، هیچ دارویی او را درمان نخواهدکرد، مگر اینکه آن مرد مسکین و اطفال او را پیدا کند و از آنان دلجویی نماید. دوست جناب مرشد به من گفت: عجیب آن که پس از چند روز توانستند از طریق مسجد محل، آن مرد مسکین را پیدا کنند. او را به منزل آوردند و مقداری غذا و پول به او دادند. او خوشحال شد و رفت. فردای آن روز صاحب منزل شفا یافت. @shahid_hadi124
أین عمار باولایت تا شهادت قرائت حدیث کساء و سخنرانی حاج حسین یکتا مکان:یادمان شهدا نجف آباد (مزار شهید محسن حججی) زمان:سه شنبه ۱۳ شهریور ساعت ۱۸ عصر 💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇 @shahid_hadi124
چند روز دگر مانده که با ناله بگوییم ؛ 😭 داره میادمحرمت.... اینو میگم 😭😭😭 دلت برای آماده کن کانال @shahid_hadi124
🔵 بعضیا میگن حالا اگه تو #انتخابات 92 یا 96 #قالیباف یا #رئیسی بجای #روحانی برنده شده بودن، خیلی وضعمون بهتر بود؟ جواب کاملا واضحه👆 #بلوغ_سیاسی یعنی به #کارنامه ها رای بدیم، بجای #شعار و #وعده .. آیا جامعه #ایران با تجربه تلخ روحانی به این بلوغ رسیده؟ #مترو #قطار #پیشرفت #دریاچه #چیتگر #بیابان #برق #زباله #کار #کارآمدی #خودرو #پراید #گرانی #دلار #مدیریت #سفر #کلید #آمریکا @shahid_hadi124
شما یادتون نمیاد! یه زمان یه نایلونهایی بود که کهنه میذاشتن وسطش و می بستن به بعضیا گره ای بود و بعضیا دکمه فشاری که این دکمه ایه لاکچری محسوب میشد! با دولت داریم از دوران میرسیم به اون دوران ‌ 💚 به کانال و بپیوندید 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
✍ #وعده_نائب_مهدی(عج) 📷 امام خامنه ای: بدانید؛دشمنان میگویند جمهوری اسلامی عمرش ازفلان قدربیشتر نخواهد شد؛من میگویم این دشمنان همه در #حسرت_زوالِ جمهوری اسلامی #خواهند_مُرد ۸۷/٠٢/١۶ لبیک یاامام خامنه ای @shahid_hadi124
#عاشقانه_شہدا 🌹 اولین بار براے صحبت کردن زمان #خواستگارے💐 وآخرین بار هـم براے صحبت کردن قبل از اعزام به #سوریه به #گلزار_شهدای قصر فیروزه تهران محل رفتیم.😍 محل دلداگے ما همین امامزاده بود💚 #شهید_عباس_دانشگر 🌷 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#عاشقانه_شہدا 🌹 اولین بار براے صحبت کردن زمان #خواستگارے💐 وآخرین بار هـم براے صحبت کردن قبل از اعزا
🌷 🌹 🌿 من خیلے مخالف رفتن عباس به بودم☹️ و اصلا اجازه ندادم که بره! ولے با حرف هاش منو کرد...😔 🌿روزی که مےخواست به سوریه بره من بودم و از روزهای قبل هم داشتم نتونستیم زیاد باهم صحبت کنیم و فقط برام یه نوشته بود💌 🌿وقتی اونو خوندم خیلے شدم😰 چون نوشته هاش طوری بود که مشخص می شد آخرین نوشته هاشه خیلی نوشته بود💞😭 🌿نوشته بود رفتم تا نشوم😓 چون مےترسید به دنیویش زیاد وابسته بشه! و نتونه دل بکنه💔 و فراموش کنه که در اون طرف مرزها چہ اتفاقاتی دارد میافته!💚 🌷 @shahid_hadi124
🔹تمام فرصت های دختران کشور را بنام مدرسه و دانشگاه سوزاندند حالا فقط چند طنز سوزناک و تلخ باقی مانده است.......سن بالای ازدواج......... 🔹بهتربن سن ازدواج دختران، همان سن بلوغ و تکلیف حج، نماز و زکات است و هر پیشنهاد دیگری شیطانی هست. @shahid_hadi124