🌱💔🌱💔🌱
💔🥀
🌱
#از_عشق_تا_عشق (۳۶-آخر)
🕌قرار شد برویم مشهد تا اصغر برای آخرینبار زیارت کند. قول داده بود وقتی برگردد، یک سفر خانوادگی برویم مشهد و به قولش عمل کرد.
👥توی صحن جمع شده بودیم و روضهخوان برایش روضه میخواند. داشتم به این فکر میکردم که توی شلوغی شاید بتوانم صورتش را دوباره ببینم و ببوسمش که یکهو صدای روضهخوان رفت بالا...
😔💔قلبم برای لحظهای ایستاد و بعد ناگهان تیر کشید. چیزی را که میشنیدم باور نمیکردم. تمام صحن توی سرم چرخید و چشمهایم سیاهی رفت. دلم میخواست از ته دل فریاد بزنم. تمام تنم به لرزه افتاد.
🍃لحظهای که داشتند سر از بدنش جدا میکردند آمد جلوی چشمهایم. آن اصغر رشیدی که از زیر قرآن ردش کرده بودم #بدون_سر برگشته بود، اما سربلند. دلم را گذاشتم پیش دل مادر امام حسین (ع) و آرامآرام باریدم...
ادامه دارد...
✍در محضر مادر معزز #شهید_حاج_اصغر_پاشاپور| معراج شهدا تهران
🖥جنات فکه
@shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
🌱💔🥀🌱💔🥀🌱💔🥀🌱💔🌱