eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
213 دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
#بدون_تو_هرگز #بخشنده_باش #قسمت_هفتاد_و_سوم زمان به سرعت برق و باد سپری شد. لحظات برگشت به زحمت خود
📖 حرفش که تموم شد، هنوز توی شوک بودم. ۲ سال از بحثی که بین مون در گرفت، گذشته بود فکر می کردم همه چیز تموم شده اما اینطور نبود. لحظات سختی بود واقعا نمی دونستم باید چی بگم. برعکس قبل این بار، موضوع ازدواج بود. نفسم از ته چاه در می اومد. به زحمت ذهنم رو جمع و جور کردم. - دکتر دایسون من در گذشته به عنوان یه پزشک ماهر و یک استاد و به عنوان یک شخصیت قابل احترام، برای شما احترام قائل بودم در حال حاضر هم عمیقا و از صمیم قلب، این شخصیت و رفتار جدیدتون رو تحسین می کنم. نفسم بند اومد. - اما مشکل بزرگی وجود داره که به خاطر اون فقط می تونم بگم متاسفم... چهره اش گرفته شد، سرش رو انداخت پایین و مکث کوتاهی کرد. - اگر این مشکل فقط مسلمان نبودن منه، من تقریبا ۷ ماهی هست که مسلمان شدم، این رو هم باید اضافه کنم تصمیم من و اسلام آوردنم کوچک ترین ارتباطی با علاقه من به شما نداره. شما همچنان مثل گذشته آزاد هستید چه من رو انتخاب کنید چه پاسخ تون مثل قبل، منفی باشه. من کاملا به تصمیم شما احترام می گذارم و حتی اگر خلاف احساس من، باشه هرگز باعث ناراحتی تون در زندگی و بیمارستان نمیشم. با شنیدن این جملات شوک شدیدتری بهم وارد شد، تپش قلبم رو توی شقیقه و دهنم حس می کردم. مغزم از کار افتاده بود و گیج می خوردم. هرگز فکرش رو هم نمی کردم یان دایسون یک روز مسلمان بشه.... ادامه دارد... --------------------------- ✍زندگی شهید به قلم سید طاها ایمانی (اسم مستعار - شهید مدافع حرم) @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊