eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
211 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🍃 شهـیدی که اربعـین حسینی به شهادت رسیدن... سه روز بدنشون زیر آفتاب بوده.. و سـر از بدن جدا... چیزی که در دست نوشته هاش نوشته بود و قلبا آرزوشو داشت و خدا براش سنگ تموم گذاشت... 🌱یه جوری زندگی کنیم که خدا اینجوری ما رو بخره🌱 @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
🔺طبق قوانین اینستا شما اگر از عکس حاج قاسم استفاده کنی، پستت حذف میشه و اخطار میگیری. اگر تو کپشن و حتی عکس از کلمه حاج قاسم، سلیمانی، سپاه قدس و ... استفاده کنی هم همینطور! این پست بی‌بی‌سی اما حذف نشده، بگذریم که این وطن فروشان حرام لقمه حاضر نشدن از ترور ناجوانمردانه حاج قاسم به دست اربابشون صحبت کنن و به لفظ "کشته شدن" اکتفا کردن... پ.ن : عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد، درسته در پست لفظ احمقانه کشته شده نوشته شده، اما دید مثبت کلیِ این پست اینه که یه تعدادی هم که هنوز نمی دونند چه کسی هست، با دیدن این تصویر در اینستاگرام، تحقیق می کنند و اتفاقای قشنگی می افته...😉😉 بالاخره همیشه درصدی هم دنبال حقیقت هستند، بله....😎 ?🤔 @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
. خوب جایی آمدم هر روز، جا انداختم پشتِ در، خود را شبیه یک گدا انداختم من به دست خوب آقایی همیشه رو زدم خوب کردم که خودم را زیر پا انداختم رضا قاسمی🖌 عکس از: قاسم العمیدی📸 . . . . @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
باید کاری کنیم که علی اکبر زمان باشیم و امام حسین(ع) خریدار ما باشد... 🖌 🌷 @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
شما قضاوت کنید 🤦🏻‍♂🤷🏻‍♂ ۱- عراقچی سال ۹۳ پست میزنه و میگه ما ۷ نفر اعضای تیم مذاکره کننده در مقابل ۵۰ نفر مذاکره میکردیم! ۷ نفر در برابر ۵۰ نفر! ۲- عکسی در فضای مجازی منتشر و گفته میشود اعضای مذاکره کننده با خانواده برای مذاکره رفته اند. چرا باید ۴۰ نفر برای مذاکره به وین بروند!! ۳- عکس مربوط به سال ۹۰ و زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد بوده است! 👆نمود ضعف و آزادی بی قید و بند برای ‼️ @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
💠 #جان_شیعه_اهل_سنت| #فصل_چهارم #قسمت_شصت_و_نهم کار چیدن وسایل #خانه تا بعد از ظهر طول کشید و ما ج
💠 | صدای "یا الله!" مرا هم از جا بلند کرد. با عجله را سر کردم و آسید احمد با تعارف وارد خانه شد. به دور و برش کرد و همچنانکه روی مبل مینشست، خندید و گفت: "ماشاءالله! چقدر خونه تون قشنگه!" و هر بار به بهانه ای بر "خونه تون!" تأکید میکرد تا خیالمان از هر جهت باشد. من و مجید گرچه به یاد و سختی این همه همچنان غم زده بودیم، اما میخواستیم به روی خودمان نیاوریم و با تشکر میکردیم که سرش را پایین انداخت و با صدایی آهسته پاسخ داد: "ببینید بچه ها! من دیشب هم بهتون گفتم، اینجا مال شماس! من که ندادم، هدیه موسی بن جعفر(ع)! پس از من نکنید! این دو تا خونه هیچ وقت اجاره ای و پولی نبوده! تو دست به دست میچرخیده، تا دیروز دست اون بود، از امروز دست شماس!" سپس به صورت نگاه کرد و با حالتی پدرانه گفت: "پسرم! من همون دیشب به یه نظر که تو رو دیدم، فهمیدم اهل کار و هستی! خودتم که گفتی تو پالایشگاه کار میکردی، ولی فعلاً که با این نمیتونی سر کارِت..." نمیدانستم چه میخواهد بگوید و میدیدم مجید هم نگاهش میکند که لبخندی زد و با ادامه داد: "البته کارهای هم هست که خیلی نکنه، ولی اینجور که من میبینم باید فعلاً تو خونه کنی تا إن شاءالله بهتر شی!" سپس نگاهش را به زمین انداخت و همچنانکه به سپید و انبوهش دست میکشید، با زمزمه کرد: "من خودم یه مَردم! میدونم برای یه هیچی از این نیس که مجبور بشه تو خونه بشینه! ولی توکلتون به باشه! بلاخره خدا بنده هاش رو به هر وسیله ای میکنه!" از جدیت کلامش، به تپش افتاده و احساس میکردم هم کمی شده که دستش را به زیر عبایش بُرد، پاکتی از جیب درآورد، مقابل روی میز گذاشت و فرصت نداد مجید حرفی بزند که به شوخی زد: "هیچی نگو! فقط اینو فعلاً داشته باش! هر وقت هم خواستی به خودم بگو!" زبان من و بند آمده و نمیدانستیم چه بدهیم که با گفتن "یا مولا علی!" از جایش شد و دیگر نمیخواست بیش از این بکشیم که به سمت در رفت. من و مجید مثل اینکه از پریده باشیم، تازه به خودمان آمدیم و سراسیمه از بلند شدیم. مجید به دنبالش رفت و در در، دستش را گرفت: "حاج آقا! این چه کاریه؟" که با دست سرِ شانه زد و با اخمی شیرین توبیخش کرد: "بازم که گفتی حاج آقا! به من بگو بابا!" و به سرعت از در بیرون رفت و همانطور که دستش را به گرفته بود تا دمپایی اش را بپوشد، سرش را به من چرخاند و با صدایم زد: "دخترم! داشت یادم میرفت! حاج خانم واسه براتون قلیه ماهی تدارک دیده! فراموش نشه که ماهی های مامان خدیجه خوردن داره!" و وارد ایوان شد و به سمت خانه خودشان رفت. ✍️نویسنده: @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
. مناجات زائر کربلا در جوار حریم حسینی📸 با "محبت" آمدی، صید کمندم کرده ای با همین ترفند ساده، پایبندم کرده ای بی بهاتر از همه هستم ولی با لطف خود در میان عاشقانت ارجمندم کرده ای... سید علی اصغرپور📸 عکس از: قاسم العمیدی🖌 . . . . @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🕌🍃اصغر محور همه فعالیت‌هایش را مسجد قرار داده بود. همیشه می‌گفت اول مسجد بعد و هیئت و بقیه کارها. خیلی با داداش رفیق بودیم. با شناختی که از اصغر دارم می‌گویم دلش برای مستضعفین جهان می‌تپید. (آقا حمید) rey.ostan-th.ir📲 @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
@shahid_hajasghar_pashapoorدل بستن به امام زمان(عج).mp3
زمان: حجم: 5.69M
کسی که (عج) رو دوست داشته باشه، کاری نمی کنه که امام دلش بشکنه... نه امید است به من تا که امیدت باشم نه مفیدم که مگر «شیخ مفیدت» باشم... استاد سید حسین مومنی🎤 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
💌 شهید💌 مراسم تشییع پیکر مطهر شهید مدافع حرم محمدرضا (علی) بیات 💠مراسم تشییع: 📆روز پنج شنبه ۱۱ آذرماه ۱۴۰۰ ⏰ساعت ۹ صبح 🗺 خیابان ابوذر، خیابان گلچین، بین خیابان رزاقی و خیابان عیوض خانی از مقابل درب مسجد ناظریه (پایگاه بسیج کوثر) به سمت آستان مقدس امامزاده حسن (ع) 📿اقامه نماز در آستان امامزاده حسن (ع) 💠و حرکت به سمت بهشت زهرا(س) قطعه ۲۶ (علی) @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹