eitaa logo
جانباز مدافع‌حرم شهید حسن عبداله زاده
366 دنبال‌کننده
192 عکس
100 ویدیو
22 فایل
کانال اطلاع رسانی جانباز مدافع‌حرم شهید حسن عبداله زاده تحت نظارت خانواده شهید ولادت۱۳۶۵/۱۰/۲۷ اهواز شهادت۱۴۰۰/۰۳/۱۳ تدمر،سوریه نام جهادی:حمزه مزار شهید:حرم عبدالعظیم‌الحسنی،صحن امام حسین صفحه اینستاگرام: https://instagram.com/shahid_hasan_abdollahzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
بسیج لشکر مخلص خداست بخش اول جدا از عالم رفاقت، سالها تو پایگاه بسیج باهم بودیم و کنار هم تو امورات مختلف مثل مسائل عملیاتی، فرهنگی، ورزشی، اردویی و ... علی رقم اختلاف نظراتی که داشتیم همکاری میکردیم. اوج این فعالیت ها برمیگرده به زمانی که حسن شد فرمانده پایگاه و من شدم جانشینش. صحبت سال ۹۲ تا ۹۴ و ۵ هست. حسن ماموریت میرفت، ولی بلافاصله بعد از انتصاب به فرماندهیش ماجرای سوریه اتفاق افتاد و ماموریت های حسن زیاد شد و امورات رو بیشتر به من سپرده بود و خودش ۲ ماه ۳ ماه میرفت سوریه. شاید سال ۹۵ بود که گفت: من که همش ماموریتم و کارهارو هم که عملاً تو انجام میدی، پس بیا خودت فرماندهی رو قبول کن و من هر وقت بودم کمکت میکنم. اینجوری هم کارها بهتر پیش میره و هم من خیالم راحت تره و بار مسئولیت رو دوشم کمتره. پنج شش ماهی سر این موضوع باهم کلنجار میرفتیم. خودش، فرمانده حوزه و بقیه رفقا اصرار و من هم انکار. خوب من هم ملاحظات خودم رو داشتم و البته مسئولین مرتبط با پایگاه تو شهرک کسانی بودن که میدونستم اگه بشم فرمانده همکاری قبل رو با پایگاه ندارن و اینجوری کارها خوب پیش نمیره. به همین دلیل قبول نمیکردم.
بسیج لشکر مخلص خداست بخش دوم تا اینکه یه شب سر تور ایست و بازرسی بودیم. یادمه فرمانده حوزه هم بود و حسن اومد به بچه ها سر بزنه. بعد از حال و احوال و بررسی وضعیت پست، حسن اومد تو پیاده رو و دوباره بحث رو باز کرد که فرماندهی رو قبول کن و از این حرفا. بازم گفتم نه، با این شرایط و مشکلات به صلاح نیست من قبول کنم. اینجا بود که حسن با ناراحتی و دل پر یه حرفی زد که ورق برگشت. گفت: خیال کردی تو لبنان و سوریه که ما میریم و تو معرکه و جنگ این مشکلات نیست. اونجا هم کارشکنی هست. اونجا هم مسئولین همکاری نمیکنن. اونجا هم ما با این مشکلات دست و پنجه نرم میکنیم. ما بسیجی شدیم برا همین روزا و پیشبرد کارا با همه این مشکلات. اگه بسیجی ها (تفکر بسیجی) هم میدون رو خالی کنن کار تمومه داداش. هاشا که بسیجی میدونو خالی کنه. اون شب خیلی به حرفای داش حسن فکر کردم و فردا قبول کردم و شدم فرمانده. روحش شاد. ✅ حفظ و نشر آثار شهید حسن عبداله‌زاده @shahid_hasan_abdollahzadeh