📚 #دخترهاباباییاند
🖋به قلم بهزاددانشگر
#پارت_54
«همسر برادر »
یکی از اطرافیانمان زبان خیر و مشکل گشایی داشت.
اگر برای پسر و دختری مشکل پیش میآمد پادرمیانی میکرد و با آنها حرف میزد تا کارشان حل شود؛
اما میگفت در کار پسر خودم ماندهام.
عقلم به جایی نمی رسد و کسی حرفم را نمیخواند .
خانواده شان درگیر مشکلاتی شده بود که به مرور کار بالا گرفته بود و داشت به دعوا و تندی میکشید .
حتی یک شب پسرش از همین موضوعات عصبانی شده بود و رفته بود دعوا کند.
بابایشان زنگ زده بود به آقاجواد که کجایی؟
گفته بود همین جا هستم درچه .
آدرس را داده بود و گفته بود فوری خودت را برسان آنجا .
آقا جواد رفته بود، دست آن پسر را گرفته بود که بیا برویم توی ماشین کارت دارم.
آنجا
چیزی بهش نگفته بود.
آن آقا هر چه گفته بود من اینجا کار دارم، آقاجواد فقط بهش گفته بودبیا برویم .
یک ساعت توی خانه پدرش باهاش حرف زده بود.
بعدها بابایش تعریف میکرد که حرفهای جواد مثل آبی بود که آتش بریزی و آرامش کرد.
دو روز بعد رفت و خانمش را آورد سرخانه و زندگی شان .
میگفت جواد که با من حرف زد بهم گفت که چطور حامی زنم باشم .
اگر حامیاش باشم، تمام مشکلات حل میشود.
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
به یاد شهید جواد محمدی در بین الحرمین در شب عید فطر🥰🌱
#ارسالی🙏🏻🌹
🇮🇷شهید مدافع حرم جواد محمدی🇮🇷
#بسم_الله وَمِنْ آيَاتِهِ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ۚ لَا تَسْجُدُوا لِلشَّمْ
#بسم_الله
الْحَمْدُ لِلّٰهِ عَلَىٰ طُولِ أَناتِهِ فِى غَضَبِهِ
خدا را سپاس بر طول بردباریاش در خشمش
فرازی از دعای_افتتاح
918.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹عید سعید فطر بر شما مبارک 🌹
#عید_فطر #استوری
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
•💙🌸•
عـیــد رمـضــان آمــد و مــاه رمضــان رفت
صدشکر که این آمد و صدحیف که آن رفت
18.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢♦️آماده سازی مزار سردار شهید حاج محمد رضا زاهدی و حضور پر شور مردم برای زیارت شهید
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
و پرسیده شد:
عیدفطر یعنی چه؟
گفت: به معنی بازگشت به فطرت
حقیقت انسانی است
بعد یک ماه عبودیت
به فطرتمان برگشتیم یا نه ؟! :)🍃
‹ ✨ ›↝ #عیدفطر
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
📚 #دخترهاباباییاند
🖋به قلم بهزاددانشگر
#پارت_55
«همسر برادر »
یکی از اقواممان کمی که اعصابش میریخت به هم، به زمین و زمان گیر میداد و به قول خودش پشت سر آخوندها حرف میزد.
بعد از اینکه من بچه دار شدم فرصت نکرده بود به خانه مان بیاید.
زنش آمده بود؛ ولی خودش هنوز وقت نکرده بود بیاید .
نمیدانم آقاجواد از کجا فهمیده بود و گفته بود از تو دلگیرم چرا نمی آیی سری به فامیلتان بزنی؟
الان چند ماه است بچه دار شده است و نیامدی خانه اش او هم گفته بود وقت نکرده ام.
آقاجواد گفته بود خب این هم واجب است.
بعد فامیلمان به من گفت نکند شما حرفی زده ای و از دستم ناراحتی؟
گفتم نه به خدا آقاجواد خودش فهمیده بود .
گفت جواد بهم گفته با آخوندها کاری ندارم؛ اما یک وقت نبینم پشت سر رهبر حرفی بزنیها .
همین طور راحت حرفش را میزد هیچ موقع از عقایدش کوتاه نمی آمد که مثلاً حالا یک نفر را جذب کنم نه.
دفعه اول آقا جواد و همسرم با هم رفتند سوریه .
موقعی که برگشتند آقاجواد آمد جلوی مادرم و گفت بفرما حاج خانم این هم دامادت، صحیح و سالم.
مادرم گریه میکرد و میگفت من برای سلامتی همه تان دعا میکنم دامادم با شما برایم فرقی نمیکند .
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii