eitaa logo
🕊از میلاد تا خدا🕊
355 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
971 ویدیو
8 فایل
وقتی عقل عاشق شود! عشق عاقل می‌شود. و‌شہـید‌می‌شوی ولادت:۹ رمضان ۱۴۱۲(ه.ق) شہادت:۹ رمضان ۱۴۴۴(ه.ق) محل‌‌شہادت:حومه دمشق حضور شما در این کانال اتفاقی نیست🕊🦋 |کانال رسمی زیر نظر خانواده‌ معظم شھید| خادم کانال: @Khadem_shohada_78
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بخشی از وصیت‌نامۀ شهید مهدی زین‌الدین بسمه تعالی اولین شرط لازم برای پاسداری از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسین(ع) است. هیچ کس نمی تواند پاسداری از اسلام کند درحالی که ایمان و یقین به اباعبدالله الحسین(ع) نداشته باشد. اگر امروز ما در صحنه های پیکار می رزمیم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستیم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران، اسلام در جهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت امام زمان(عج) فراهم گردد، به واسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسین(ع) است. من تکلیف می کنم شما "رزمندگان" را به وظیفه عمل کردن و حسین وار زندگی کردن. در زمان غیبت کبری به کسی "منتظر" گفته می شود و کسی می تواند زندگی کند که منتظر باشد، منتظر شهادت، منتظر ظهور امام زمان(عج). خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادت طلبی می خواهد. در این وصیت نامه فقط مقدار بدهکاری ها و بستانکاری ها را جهت مشخص شدن برای بازماندگان و پیگیری آن ها می نویسم، به انضمام مسائل شرعی دیگر. مسائل شرعی: الف)نماز: به نظرم نمی آید بدهکار باشم ولی مواقعی از اوان ممکن است صحیح نخوانده باشم، لذا یکسال نماز ضروری است خوانده شود. ب)روزه: تعداد۱۹۰ روزه قرض دارم و نتوانستم بگیرم. ج)خمس: سی و پنج هزار ریال به دفتر آیت الله پسندیده بدهکار هستم. د)حق الناس: وای از آتش جهنم و عالم برزخ، خداوند عالم بصیر است. @shahid_modafe_haram_miladheidari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿🌿🌿 🌿🌿 🌿 قصه های مربوط به: علیه السلام 🔹لجاجت مخالفین نوح علیه السلام🔹 مخالفین نوح پیغمبر را خطاب قرار داده و گفتند: تو بشری همانند ما هستی و نه بالاتر، اگر خدا اراده کرده بود رسولی نزد ما بفرستد، فرشته ای می فرستاد تا به حرف او گوش کنیم و دعوت او را بپذیریم. راستی ای نوح! این اراذل و اوباش و صاحبان مشاغل پست و بی ارزش که اطراف تو را گرفته اند، کیستند؟! اینها بدون فکر و تدبیر گرد تو را گرفته اند، اگر دعوت تو صحیح و حرف تو حق بود، ما که عاقل و زیرک و دارای ذهنی شفاف و فکری روشن هستیم، زودتر به تو ایمان آورده و دعوت تو را پذیرفته بودیم. مخالفین نوح غرق دریای عناد و دشمنی بودند و با لجاجت به نبرد با او پرداختند و به نوح گفتند: تو و پیروانت بر ما هیچگونه فضیلتی ندارید، نه در عقل و زیرکی و نه در عاقبت اندیشی و رعایت مصالح. نه تنها در این امور بر ما برتری ندارید بلکه ما گمان می کنیم که تو و یارانت دروغگو باشید. برخورد گستاخانه این عده کاسه صبر و حلم نوح را درهم نشکست و روش عاقلانه و همیشگی او تغییر نکرد و گفت: بمن بگویید: اگر دلیلی و شاهدی از طرف پروردگار برای صحت ادعای خود آورده بودم و رحمت و فضل پروردگار شامل حالم شده باشد، ولی شما آن را نبینید و یا چشم بصیرت خود را ببندید و بخواهید آفتاب را با گل بپوشانید و یا نور ستارگان را با دست خود مستور دارید آیا من می توانم شما را مجبور سازم و به سمت پذیرش حق و ایمان سوق دهم؟! مخالفین نوح خطاب به پیغمبر خدا نموده و گفتند: اگر منظور تو ایمان و هدایت ماست و حمایت و یاری ما را می خواهی، باید این اوباش بی سروپا را که به تو اعتقاد پیدا کرده اند از خود برانی، زیرا ما نمی توانیم با آنان همدوش شویم و یا به روش آنان زندگی کنیم، و یا در عقاید خویش با آنان همسو باشیم. راستی چگونه ممکن است که ما دعوت دینی را که وضیع و شریف و پادشاه و گدا را با یک چشم می بیند، بپذیریم؟! نوح علیه السّلام به مخالفین خود گفت: دعوت من همگانی است و شامل حال عموم مردم می گردد. در این دعوت عاقل و سفیه، مشهور و گمنام، ثروتمند و فقیر و رئیس و مرئوس یکسان و مانند یکدیگرند. گیرم اگر من منظور شما را تأمین و خواسته شما را اجابت کردم و پیروان خود را به خاطر شما طرد کردم، در پخش و انتشار دعوت و تأیید رسالت خویش به چه کسی اعتماد کنم؟! به شما که همواره در فکر لذات ناپایدار دنیا هستید، چگونه ممکن است مردمی که مرا یاری کردند، کنار بگذارم و شما را که به من آزار رساندید اختیار کنم؟! گفتار من به اعماق جان آنان نفوذ کرده، ولی از شما غیر از مخالفت و نافرمانی چیز دیگری ندیدم! چگونه این مردمی را که حافظ دین خدا هستند و قوم را به سوی او دعوت می کنند، کنار بگذارم؟ اگر آنها را طرد کردم، وضع من در پیشگاه خدا و به هنگام دادخواهی چگونه خواهد بود؟ پیروان من در پیشگاه خدا بگویند: من احسان آنان را با کفران و نیکی آنان را با خیانت تلافی کردم. پس آگاه باشید که شما مردمی جاهلید. آنگاه که اختلاف بین قوم نوح و پیغمبر خدا اوج گرفت و شکاف اختلاف عمیق تر گشت. قوم از نوح ناراحت شدند و عرصه را بر خود تنگ دیدند و به نوح گفتند: «ای نوح با ما مجادله نمودی و در جدال خود زیاده روی کردی، اگر راست می گویی عذابی را که به ما وعده دادی بیاور!» نوح مخالفین خود را نصیحت کرد و گفت: شما در گرداب جهالت و حماقت فرو رفته اید، مگر من کیستم که عذابی را که وعده داده ام، بیاورم و یا آنکه آن را از شما بازگردانم؟ من بیش از یک بشر نیستم که بر من وحی نازل می گردد تا آن را به شما بگویم. خدای شما، خدای یکتا است، من این پیام را طبق مأموریت خود به شما ابلاغ می کنم، یک بار شما را به ثواب خدا بشارت می دهم و بار دیگر شما را از عذاب او برحذر می دارم. آگاه باشید که بازگشت هر موجودی به سوی خدا است. اگر بخواهد شما را هدایت می کند و اگر اراده کند عذابی عاجل برایتان می فرستند و اگر هم صلاح بداند عذاب را تأخیر انداخته تا بر کیفر شما بیفزاید و شما را به سختی مکافات و شدت انتقام مبتلا سازد. علیه السّلام منبع: کتاب قصه های قرآن ----------------🌱🪴🌱------------- ═✧❁🌸❁✧═ 🌱 @shahid_modafe_haram_miladheidari ═✧❁🌸❁✧═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖آیه امروز📖 سوره بقره(۲) آیه ۴۴ آیه چهل و چهارم أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﺁﻳﺎ ﻣﺮﺩم ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﻴﻜﻲ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﻫﻴﺪ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ [ ﺩﺭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﻧﻴﻜﻲ ]ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﺪ ؟ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻛﺘﺎﺏ [ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺷﺪﺕ ﺑﻪ ﻧﻴﻜﻲ ﺩﻋﻮﺗﺘﺎﻥ ﻛﺮﺩﻩ ]ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﻴﺪ . ﺁﻳﺎ [ ﺑﻪ ﻭﺿﻊ ﺯﻳﺎﻥ ﺑﺎﺭ ﻭ ﺧﻄﺮﻧﺎﻙ ﺧﻮﺩ ]ﻧﻤﻰ ﺍﻧﺪﻳﺸﻴﺪ ؟(٤٤) محل نزول: این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. شأن نزول: از طريق كلبى از ابوصالح او از ابن عباس چنين روايت گرديده كه اين آيه درباره يهوديان اهل مدينه نازل شده كه بخويشان و اقرباى مسلمان خود كه مي‌رسيدند، مى گفتند: در دين خود ثابت و پابرجا باشيد و از آن دست برنداريد ولى خود در دين ثابت نبوده و مردم را به امورى تشويق مي‌نمودند كه خود بدان پاى بند نبوده اند اگر چه اين آيه درباره مورد بخصوص نازل شده باشد ولى عام بوده و از براى همه عموميت خواهد داشت. و نيز از قول امام على مرتضى عليه‌السلام نقل گرديده كه اين آيه درباره قضات و خطيبان نازل گرديده كه بر خدا و رسول و كتاب او دروغ مى بندند. تفسیر👇 دانشمندان يهود، قبل از بعثت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله، مردم را به ايمان آوردن به آن حضرت دعوت مى‌كردند و بشارت ظهور حضرت را مى‌دادند، امّا هنگام ظهور، خودشان ايمان نياوردند و حتّى بعضى از آنان به بستگان خود كه اسلام آورده بودند، توصيه مى‌كردند كه مسلمان بمانند، ولى خودشان اسلام نمى‌آوردند. «1» در روايات آمده است: دانشمندى كه ديگران را به بهشت دعوت كند، ولى خودش اهل جهنّم باشد، بزرگترين وسخت‌ترين حسرت‌ها را خواهد داشت. «2» حقّ تلاوت، عمل است. امام صادق عليه السلام فرمود: «كونوا دعاة النّاس باعمالكم و لاتكونوا دعاةً بالسنتكم» «3» با اعمال خودتان مردم را دعوت كنيد، نه تنها با گفتار. از حضرت على عليه السلام نقل شده است كه فرمود: سوگند كه من شما را به كارى دعوت نمى‌كنم، مگر آنكه خودم پيشگام باشم و از كارى نهى نمى‌كنم مگر آنكه خودم قبل از شما آن را ترك كرده باشم. «4» همچنين آن حضرت فرمود: هر كس خود را امام ديگران قرار داد، ابتدا بايد به تعليم خود بپردازد. «5» امام كاظم عليه السلام فرموده‌اند: «طوبى للعلماء بالفعل و ويل للعلماء بالقول» «6» درود بر عالمانى كه به گفته خود عمل مى‌كنند و واى بر عالمانى كه فقط حرف مى‌زنند. «1». نمونه، ج 1، ص 214. «2». بحار، ج 2، ص 37. «3». نورالثقلين، ج 1، ص 57. «4». نهج‌البلاغه، خطبه 175. «5». نهج‌البلاغه، حكمت 73. «6». بحار، ج 78، ص 299. جلد 1 - صفحه 106 عالم بى‌عمل در قالب تمثيل‌ الف: در قرآن: عالم بى‌عمل، به الاغى تشبيه شده است كه بار كتاب حمل مى‌كند، ولى خود از آن بهره‌اى نمى‌برد. «1» ب: در روايات: رسول خدا صلى الله عليه و آله: عالم بى‌عمل، مثل چراغى است كه خودش مى‌سوزد، ولى نورش به مردم مى‌رسد. «2» رسول خدا صلى الله عليه و آله: عالم بى‌عمل، چون تيرانداز بدون كمان است. «3» عيسى عليه السلام: عالم بى‌عمل، مثل چراغى است بر پشت‌بام كه اتاق‌ها تاريك‌اند. «4» على عليه السلام: عالم بى‌عمل، چون درخت بى‌ثمر وگنجى است كه انفاق نشود. «5» امام صادق عليه السلام: موعظه‌ى عالم بى‌عمل، چون باران بر روى سنگ است كه در دلها نفوذ نمى‌كند. «6» ج: عالم بى‌عمل، در كلام انديشمندان: گرسنه‌اى است روى گنج خوابيده. تشنه‌اى است بر كنار آب و دريا. طبيبى است كه خود از درد مى‌نالد. بيمارى است كه دائماً نسخه درمان را مى‌خواند، ولى عمل نمى‌كند. منافقى است كه سخن و عملش يكى نيست. پيكرى است بى‌روح. پیام ها 1- آمران به معروف، بايد خود عامل به معروف باشند. «تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ» «1». جمعه، 5. «2». كنزالعمّال، ح 29109. «3». بحار، ج 10، ص 100. «4». بحار، ج 14، ص 309. «5». غررالحكم. «6». بحار، ج 2، ص 39. جلد 1 - صفحه 107 2- اگر مقدّمات فراموشى را خودمان فراهم كرده باشيم، معذور نيستيم. عذر فراموشكارى پذيرفته است كه بى‌تقصير باشد. «تَنْسَوْنَ، تَتْلُونَ» 3- تلاوت كتاب آسمانى كافى نيست، تعقّل لازم است. «تَتْلُونَ الْكِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ» 4- خود فراموشى، نشانه‌ى بى‌خردى است. «أَ فَلا تَعْقِلُونَ» @shahid_modafe_haram_miladheidari