eitaa logo
شهید حسین معز غلامے⁦³¹⁵
2.4هزار دنبال‌کننده
15هزار عکس
3.4هزار ویدیو
191 فایل
شهید حسین معز غلامے: هرڪجا گره به ڪارت افتاد بگو الهے به رقیه (س)💚 ولادت🎂:1373/1/6 شهادت🕊️:1396/1/4 محل‌شهادت:حماه سوریه ذاکراهل‌بیت‌🎤 🌱مزار:بهشت زهراقطعه 50ردیف 116 کانال دوم: @deeldadeh_shohada 📱ادمین تبادل: @z_mht213 #باحضورجمعی‌ازخانواده‌شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
دعاے روز نهم ماه مبارڪ #رمضان🌹 #التماس_دعاےفرج #التماس_دعا 🍃🌹🍃🌹🍃 @shahid_moezegholami
🔴🔵 فضیلت و ثواب روز نهم ماه مبارک رمضان برای روزه داران این روز طبق روایت پیامبر اکرم : 🌺 خداوند به شما اجر هزار عالم و هزار معتکف و هزار مرابط (مروج ایمان ) را بدهد. 📚 منبع: امالی صدوق /مجلس دوازدهم/ص 48 کانال شهیدمعزغلامی ❤️| @shahid_moezegholami |❤️
joze9.mp3
4.11M
جزء #نهم التماس دعا @shahid_moezegholami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برادرانی رفتند جنگیدند وخونشان ریخته شد تامدافع حرمهاباشند خواهرانی هم داریم که به خیابان میروند با چادر با حیاء واز شدت گرما عرق میریزند تا مدافع حرمتها باشند خسته نباشی مجاهد... کانال شهیدمعزغلامی ❤️| @shahid_moezegholami |❤️
🔴 اتفاقی جالب در تفحص یک شهید... خوندی و دلت شکست اشک ازچشمات سرازیر شد التماس دعا...😢💔 🔹شهیدی که قرض ها و بدهی تفحص کننده خود را ادا کرد .... 🔹شهید سید مرتضی دادگر🌷 🔹می گفت : اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران..... 🔹علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به شهداء حجره ی پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم.... 🔹یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان.... بعد از چند ماه ، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم.... 🔹یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم.... سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلمان ، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان ، با عطر شهدا عطرآگین... تا اینکه.... 🔹تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد... آشوبی در دلم پیدا شد... حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم ... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم.... 🔹با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم.... 🔹 بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد.... 🔹شهیدسیدمرتضی‌دادگر...🌷 فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من.... 🔹استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید ، به بنیاد شهید تحویل دهم..... 🔹قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد ، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند.... 🔹با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم.... 🔹"این رسمش نیست با معرفت ها... ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم.... راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم.... " گفتم و گریه کردم.... 🔹دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم : «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید... » 🔹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.... هر چه فکرکردم ، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام.... با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده... 🔹لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.... به قصابی رفتم... خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم : 🔹بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... به میوه فروشی رفتم...به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم... جواب همان بود....بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... گیج گیج بودم... مات مات... خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم ؟ 🔹وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته .... با چشمان سرخ و گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد.... 🔹جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم.... اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟ 🔹همسرم هق هق کنان پاسخ داد : خودش بود.... بخدا خودش بود.... کسی که امروز خودش را پسرعمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود.... به خدا خودش بود.... گیج گیج بودم.... مات مات.... کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم... مثل دیوانه ها شده بودم.... عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم.... می پرسیدم : آیا این عکس ، عکس همان فردی است که امروز.....؟ 🔹نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم...مثل دیوانه هاشده بودم.. به کارت شناسایی نگاه می کردم.... 🔹شهید سید مرتضی دادگر.... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... وسط بازار ازحال رفتم... 🔹ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون🌹 🔹 ...😔 @shahid_moezegholami
نهمین روز صیام است، به عباس بگو کودکان با لب عطشان عمو میخواهند... @shahid_moezegholami
: 💌 🌹حاج هـمت میگوید: هر موقع در مناطق جنگی گم شدید ببینید دشـــمن ڪجا را می ڪوبد؛ هـمانجا خـــــودی‌ست. گم شده‌ای؟! نمیدانی جبهه خودی کجاست؟! دشمن هر روز کجا را میکوبد؟! یک روز با ماهواره📡 یک روز با مصیح پولی‌نژاد 💶💴 یک روز با مدهای عجیب و غریب👗👚👡 و... فهمیدی؟! جبهه ی خودی دقیقا در دستان توست ⚠دشمن، و را نشانه گرفته است.... 👌پس زیر این آتش سنگین بیش از پیش مواظب جبهه‌ی خودی باش....
دلتنگی یعنی؛ فاصله ای که با هیچ بهانه ای پر نمی شود .. #علمدار‌نینوا دوباره•° #بطلب...
🌾🌹🌾 میگه به آقای بهجت گفتم: خیلی اذیتم میکنه؛ گفت: شکایتش رو به کن! (چقدر قشنگ گفتن) @shahid_moezegholami
154953293-817707533.mp3
7.19M
🌿رمۻــان فرصتــ دوباره عشــ💟ــ.ق... #شهــــروز_حبیبے #بسیـــ.ار_زیبا ❤️ @shahid_moezegholami 💜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ میشود برای دلم کمی پادرمیانی کنی من دیگر حریفش نمی‌شوم .. | انفال ۲۴ | @shahid_moezegholami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید حسین معز غلامے⁦³¹⁵
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ #کتاب_عارفانه 🌙(فوق العاده قشنگ) #پارت_9⃣2⃣ #ادامه خودش خالصانه از ابتدای
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌙(فوق العاده قشنگ) ⃣3⃣ 🌹🌵 با بچه ها خدمت مرحوم آیت الله ناصر صراف ها (قرائتی) در مسجد محله چال رفتیم. ایشان پدر دو شهید و یکی از اوتاد زمانه بود. توصیه های اخلاقی بسیارخوبی به طلاب و شاگردان داشتند. یک بار فرمودند : آقا ، نماز جمعه را ترک نکنید. نمی دانید حضور در نمازجمعه چقدر برای انسان برکات دارد. خصوصا وقتی که هوا بسیارسرد یا بسیارگرم باشد❗️( یعنی زمانی که مردم کمتر شرکت می کنند ) من و دیگر شاگردان احمدآقا از این حرف ایشان خیلی خوشحال شدیم؛ چون از زمانی که به یاد داشتیم با احمد آقا به نمازجمعه می رفتیم. احمدآقا همه ی مارا به حضور در نمازجمعه مقید کرده بود. او با سختی بچه ها را جمع می کرد. بعد می رفتیم چهارراه مولوی و با اتوبوس دو طبقه یا وانت و... خلاصه با کلی مشکل به نمازجمعه می رفتیم. بچه ها شلوغ می کردند. اذیت می کردند و... اما احمد آقا با صبر و تحمل وصف ناشدنی بچه ها را با معارف دین آشنا می کرد. 💐🌾💐🌾💐🌾💐🌾💐🌾💐🌾💐🌾💐🌾 یکی از بچه ها می گفت : من از همان دوران احمد آقا به نمازجمعه مقید شدم. بعد از شهادت احمد آقا هم سعی کردم نمازجمعه من ترک نشود. یک بار در عالم رؤیا مشاهده کردم که در خیابانی ایستاده ام. احمد آقا از دور به طرفم آمد و من را در آغوش گرفت. خیلی حالت زیبایی بود. بعد از سال ها احمد آقا را می دیدم. بعد از روبوسی به تابلوی خیابان نگاه کردم. دیدم نوشته خیابان قدس. فهمیدم اینجا نمازجمعه است. همان لحظه از خواب بیدار شدم. فهمیدم علت اینکه احمدآقا این گونه من را تحویل گرفت به خاطر حضور همیشگی من در نمازجمعه است. 🌾💐🌾💐🌾💐🌾💐🌾💐🌾💐🌾💐🌾 ←اردو→ ( برادران محمدشاهی ) برخی روزها به من توصیه می کرد : امشب جلسه ی حاج آقا یادت نره❗️ می گفت : کمال ، امشب بیا یه خبرهایی هست❗️ شب هایی که او توصیه می کرد واقعا حال و هوای جلسه آیت الله حق شناس دگرگون بود. آن شب ها مجلس نورانیت عجیبی پیدا می کرد. نمی دانم احمدآقا چه می دید که این گونه صحبت می کرد❗️ ما از بچگی با هم رفیق بودیم. در دوران کودکی با هم فوتبال بازی می کردیم. اما از وقتی که در مسجد فعالیت می کرد دیگر ندیدم فوتبال بازی کند. یک بار دیدم احمدآقا در جمع بچه های نوجوان قرارگرفته و مشغول بازی است. فوتبال او حرف نداشت. دریبل های ریز می زد و هیچ کس نمی توانست توپ را از او بگیرد. خیلی به بازی مسلط بود. از همه عبور می کرد. اما وقتی به دروازه ی حریف می رسید توپ را پاس می داد به یکی از نوجوانان ها تا او گل بزند❗️ احمد می رفت در تیم افرادی که هنوز با مسجد و بسیج رابطه ای نداشتند. از همان جا با آن ها رفیق می شد و... بعد از بازی گفتم : ... ✨✨✨ شهیدهادی با کسب اجازه از انتشارات ومولف برای تایپ. ❌تایپ کتاب هادر فضای مجازی حتما بایدبا کسب اجازه از انتشارات ومولف باشد. ❤️ @shahid_moezegholami 💜
هدایت شده از افتخارات جمهوری اسلامی
😊سلام 🙂خوب شب هشتم هم رسید ☝️امشب یه مرور کوچیک می کنم از حرفایی که قبلا گفتم ✅گفتم که مدیر کانال به ما اجازه داد تا ۱۰ روز توی این کانال فعالیت کنیم و برنامه را برای شما توضیح بدیم ✅گفتم که برنامه پویش حجاب فاطمی چندماهی هست که شروع شده و توی این مدت استقبال خوبی از طرح پویش شد و چندهزار برچسب از برچسب‌های پویش برای افراد متقاضی در سراسر ایران ارسال شدن ✅جزئیات فنی برنامه و سازو کار اثربخشی را هم براتون 😊حالا مونده عکسایی که از سراسر ایران برامون ارسال شده را بهتون نشون بدم 😊☝️آخه قرارمون اینه که هرکی برچسب سفارش میده بعد از نصبش، از ماشین یه عکس بگیره و بفرسته 👌فردا و پس فردا شب یه سری از این عکسای رسیده را براتون می گذارم تا ببینید 👋فعلا شب خوش ۸
شهید حسین معز غلامے⁦³¹⁵
💠🔅💠🔅💠🔅💠 💠ویژگیهای یاران امام زمان(عج) ⬅️(103ویژگی مؤمن) 9⃣قسمت نهم ⬅️در ادامه روایت صد و سه ویژگی
💠🔅💠🔅💠🔅💠 💠ویژگیهای یاران امام زمان(عج) ⬅️(103ویژگی مؤمن) 🔟قسمت دهم 4⃣2⃣- «وَ حُزْنُهُ فِی قَلْبِهِ..» اگر اندوه و غمی دارد در چهره اش نمایان نیست، در قلب خودش قرار می دهد تا همیشه در پیش مردم شاد باشد. 5⃣2⃣- «اَحْلَی مِنَ الشَّهْدِ..» وقتی در محضر او، کنار مؤمن می نشینی شیرین تر و گواراتر از شهد است. یعنی آنقدر آن فرد زیبا حرف می زند، زیبا رفتار می کند! شما خوشت می آید که کنار یک انسان مؤمن می نشینی. مثلا شما کنار علما که می نشینی خیلی خوشت می آید تا بیشتر بمانی. 6⃣2⃣- «لا یکْشِفُ سِرّاً..» راز کسی را فاش نمی کند. مؤمن رازدار است، اگر شما رازی را به او بسپاری فاش نمی کند، عیب و راز دیگران را پیش شما نمی گوید. 🔹ادامه دارد .... 🎤استاد احسان عبادی 10 💠🔅💠🔅💠🔅💠 کانال شهیدمعزغلامی ❤️| @shahid_moezegholami |❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نیاز بہ هیچ زبان شاعرانہ اے نیسٺ فقط رَبَنـا آتِنـا فِے دنیا ڪربلا...ڪربلا...ڪربلا باز هم زائرتان نیستم از دور #سلام ارباب #صلےالله_علیڪ_یا_اباعبدالله❤️ #صـبحـتون_حسیـنـے ❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
🍃🌺🍃 تو خندیدی و چشمانت ز یادم بُرد رفتن را من از لبخندت آموختم ز این دنیا گذشتن را ...🕊 #شهید_حسین_معزغلامی #روزتون_مزیݩ_به_یادشهید❤️ ❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
سلام رفقای شهیدحسین معزغلامی🌹 به نیت (س) و شادی روح پاک به خصوص و این هفته رو با همدیگه ختم می کنیم بزرگواری مایل هست شرکت کنه به آیدی خادم شهید تعداد بده👇 @Soldiergomnam مهلت قرائت تا فردا ظهر👌 ممنون از حضور گرمتون 🌷دعای شهید همراهتون🌷